سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: مجید محبوبی از سال ۱۳۷۴ نوشتن برای نشریات کودک و نوجوان را در ماهنامه «سلام بچهها» شروع کرد و امروز تعداد کتابهای او حدوداً به ۶۵ اثر داستانی رسیده است. نامزد دریافت جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی در سال ۱۳۸۶ و سیزدهمین دوره کانون پرورش فکری کودکان و برگزیده کتاب سال حوزه در سال ۱۳۸۸ و چند جایزه دیگر کشوری و استانی عناوینی است که او در این سالها به خود اختصاص داده است. محبوبی علاوه بر نوشتن از سال ۱۳۸۵ به عنوان کارشناس کتاب اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم فعالیت میکند. او در کارنامه ادبی فرهنگی خود سردبیری و مدیر اجرایی مجله باران (اوقاف) و پویندگان (بسیج دانشآموزی) را نیز دارد و هم اکنون عضو انجمن قلم ایران است. «سفر به حوالی عشق» آخرین کتاب اوست که به همت انتشارات شهید کاظمی وارد بازارنشر شده است. «جوان» با این نویسنده به گفتگو نشسته است.
بیشتر چه موضوعاتی را برای نوشتن دستمایه کار قرار میدهید و موضوع کتاب اخیرتان چیست؟
موضوعات گوناگونی برای مقاطع سنی مختلف نوشتهام. ۶۵ کتاب به رشتهتحریر درآوردهام که بیشتر مربوط به رده سنی کودکان و نوجوانان بوده و محتوای آنها بیشتر بازنویسی سیره پیامبران، امامان، علما و شهدا را شامل میشود. یک روز بهاری، تربت و دریا، کبوتر سفید، این همه نعمت از خداست (در ۲۲ جلد)، قصههای معصومین (ع)، حیات نیکان و فرزند کعبه نمونههایی از این آثار است و کتاب «سفر به حوالی عشق» از تجربیات اخیر من است که روایت داستانی از سفرنامه به عتبات عالیات جمعی از اهالی قلم میباشد که توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.
چطور شد که به فکر نگارش «سفر به حوالی عشق» افتادید؟
«سفر به حوالی عشق» در واقع روایتی از سفر زیارتی من همراه با دوستان اهل قلمم همچون ابراهیم زاهدی مطلق، جواد افهمی، حسین سیدی، رضا رسولی، مجید قیصری و... به عتبات عالیات در سال ۱۳۹۴ است. این کتاب از حالوهوای کشور عراق و شهرهایی که به آنجا رفتهایم، تصویرسازی میکند. در ادامه سفرم، به همراه دوستانم در فضای مجازی گروهی تشکیل دادیم. من مطالب مربوط به سفرمان را فصل به فصل مینوشتم و در گروه به اشتراک میگذاشتم، ابتدا این کارم صرفاً جنبه سرگرمی داشت. اما دوستان هم گروهی توصیه کردند که اینها را تجمیع و به صورت یک کتاب منتشر کنیم.
مشکلی برای چاپ اثرتان نداشتید؟
ستاد بازسازی عتبات عالیات میزبان ما در این سفر بود و من توقع داشتم که از این کتاب حمایت کند، اما متأسفانه نتوانستیم این ارتباط را برقرار بکنیم و کتاب مدتی روی دست من ماند. تا اینکه با دوستان نشر شهید کاظمی آشنا شدم که آنها با آغوش باز استقبال کردند و کتاب خیلی خوب و شکیل و با کیفیت بسیار عالی به چاپ رسید.
در مورد سبک نگارش کتاب برایمان شرح دهید.
سبک نگارش کتاب به صورت داستانی است، البته معمولاً سفرنامه را به همین شکل مینویسند. خیلی به خاطرهنویسی شباهت دارد، اما از آنجا که من داستاننویس هستم، کتابم بیشتر متأثر از همین فن نگارش بود و در نهایت چیزی شد که مورد پسند دوستان اهل قلم قرار گرفت. حالا هم میشود گفت سبک نگارش کتاب هم خاطرهنویسی بوده و هم سفرنامهنویسی، اما در کل نیت من سفرنامه بود. از آنجایی که این کتاب خاطرات و تجربیات شخصی من در سفر بود، آنچنان نیازی به مراجعه به منابع نداشتم، من خلاصه مشاهدات میدانی و حقیقیام را تکمیل کردم و از نظر دوستان، پیشنهادها و انتقادات آنها در روند نگارش و تدوین اثر بهره بردم. در حقیقت خاطراتم را به هنر داستاننویسی آراستم.
نوشتن این کتاب چه اثری در زندگی شما داشته است؟ چقدر تحت تأثیر محتوای آن قرار گرفتید؟
بیشتر نویسندهها میگویند که همه کتابهایشان را به یک اندازه دوست دارند، ولی من میتوانم ادعا کنم که این کتاب را از همه کتابهایم بیشتر دوست دارم. هر وقت میخوانمش، خاطرات سفر برایم تداعی میشود. وقتی کتاب چاپ شد، برکات معنوی و مادی زیادی برایم داشت. این کتاب در مسابقه خاطرهنویسی طلاب کشور، مقام دوم را کسب کرد. برای من افتخار بود که این خاطرات اینگونه درخشید و مورد توجه اهل فن قرار گرفت. بخشهایی در این کتاب نوشته شده که تبلور ارادت من به مقام حضرت سیدالشهدا (ع) و حضرت ابوالفضل العباس (ع) بود. خلاصه امیدوارم که مورد رضای این دو بزرگوار و خاندان اهل بیت (ع) قرار بگیرد و ذخیره آخرت ما هم حساب بشود.
یکی از موضوعات مهم در بررسی واقعه عاشورا شناخت شخصیتهای حاضر در کربلا و الگوگیری یا عبرتگیری از سرنوشت آنهاست. با توجه به شرایط کنونی جامعه ما، شما بر شناخت کدام یک از شخصیتهای این واقعه و الگو قراردادن وی برای طیفهای مختلف جامعه تأکید دارید؟
به نظرم همه آنهایی که در کربلا حضور داشتند و در جبهه حق بودند، تکتکشان میتوانند برای ما الگو باشند، چه آنهایی که شهید شدند و چه آنهایی که به شهادت نرسیدند. ولی در رأس همه اینها حضرت اباعبداللهالحسین (ع) ویژگیهای منحصر به فردی دارند که اگر ما به آنها توجه کنیم، بسیار برای ما مفید خواهد بود. بحق باید گفت که مطالعه تاریخ حادثه عاشورا و عبرتگیری از آن برای هر مسلمان و انسان آزادهای لازم است. من همچنان علاقهمندم که درباره اهلبیت (ع) بنویسم و این روزها شروع به نوشتن رمانی کردهام که بخشی از حادثه عاشورا را به تصویر میکشد. البته در این رمان به موضوعی پرداخته شده است که مغفول مانده و کسی سراغش نرفته است.