سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: در این نمایش به داستان حضور کاروان اسرا در شام پرداخته میشود. کارکرد تئاتر و هنر نمایش در بیان وقایع مذهبی و تاریخی و همچنین نقش نمایش در ایجاد حس تفکر در مخاطبی که به تماشای یک نمایش مذهبی نشسته است، موضوعی است که «جوان» در گفتگو با حسین عالمبخش، نویسنده و کارگردان تئاتر «خاتون» به آن پرداخته است.
چندمین سالی است که «خاتون» اجرا میشود؟
امسال چهارمین سالی میشود که «خاتون» روی صحنه میرود.
نمایش «خاتون» یک تئاتر مذهبی است، این روزها در عرصه تئاتر با وجود نمایشهای تجاری، فضای فعالیت برای این گونه تئاتر کم نشده است؟
من کلاً با این عبارت «تئاتر مذهبی» مخالفم، مگر در جمهوری اسلامی تئاتری را هم داریم که به مقولهای غیر از مذهب بپردازد؟ شما در اجرای «هملت» هم در مذمت سوءظن حرف میزنید که یک مقوله مذهبی است.
همین تئاترهای تجاری که اغلب با حضور سلبریتیها اجرا میشود، اغلب هیچ مضمون مذهبی و اخلاقی ندارند!
اشتباه این است که اصلاً به آنها اجرا میدهند، اینها که تئاتر نیستند.
اگر تئاتر نیستند پس چه هستند؟
ما به آنها میگوییم «مفسده»، حالا دلایل اینکه چرا اصلاً اینها پدید میآیند و دلیل حمایت از آنها بماند. تئاتر مگر چیزی غیر از مقوله ارتقای روح و روان انسانها و هدایت آنها به خوبیهاست؟ اصولاً ایجاد تئاتر هم ریشه در آیینها و باورهای مذهبی دارد.
به طور مشخص وقتی ما از تئاتر مذهبی صحبت میکنیم، یک گونه خاص از نمایش را میگوییم. چیزی مانند همین «خاتون» که شما اجرا میکنید!
در ایران از حدود ۳۰ سال پیش چنین نمایشهایی به وجود آمدند؛ نمایشهایی که به خصوص در مناسبتهای دینی اجرا میشوند. من هم اولین نمایشی که اجرا کردم در ۲۴ سال پیش به نام «آشنای غریب» از این دست نمایشها بود.
در این دست نمایشها مخاطب روایتی از تاریخ مذهبی را تماشا میکند که قبلاً در کتابها خوانده یا در منابر شنیده است، چطور میشود تئاتر دینی اجرا کرد و حرف نویی زد؟
متأسفانه برخی از تئاترها از این دست به سمت روایت صرف از مصائب اهل بیت (ع) میروند که قبلاً در حسینیهها و منبرهای مذهبی و هیئتها همان روایت به خوبی بیان شده است. اینکه تاریخ بیان شود مسئله بدی نیست، اما تئاتر باید مخاطب را به تفکر معطوف کند. اگر صرف تاریخ باشد، بعضی وقتها نمایش حتی به اندازه یک منبر نمیتواند حق مطلب را در بیان مقتل بیان کند، برای همین در نمایش خاتون به تحلیل وضعیت جامعه در آن دوره و اینکه چرا در آنجا خرابهای در کنار قصر یزید وجود داشته پرداختهام؛ اینکه چرا باید یک دختر کوچک در کل مسیر رسیدن به شام زنده بماند تا در مواجهه با یزید به یک قهرمان تبدیل شود و رشادتی بزرگ را از خود نشان دهد. «خاتون» مخاطب را به کنکاش واقعیتها دعوت میکند. بسیاری از مخاطبان بعد از پایان نمایش سراغ من میآیند و از من نام منبع و کتاب برای مطالعه بیشتر میخواهند. این وظیفه اصلی تئاتر است که ذهن مخاطب را فعال کند.
بزرگترین آفتی که یک تئاتر مذهبی را تهدید میکند چیست؟
در این تئاتر باید دقت و وسواس داشت که هر چیزی را به نمایش نگذاشت و روی صحنه نبرد.
منظورتان دقیقاً چه چیزی است؟
مثلاً در مورد حضرت عباس (ع)، ما در تعزیه یک قرارداد ذهنی با مخاطب داریم که کسی که در نقش حضرت عباس در تعزیه بازی میکند، حضرت عباس نیست. حتی مخاطب پذیرفته است که در تعزیه یک تشت آب نقش رود فرات را دارد، اما همین موضوع وقتی در سینما یا تئاتر اتفاق بیفتد قضیه کاملاً عوض میشود. تئاتر یا فیلم اولاً امکان به تصویر کشیدن همه آن حماسه را ندارد و حق مطلب ادا نمیشود. در ثانی وقتی حق مطلب ادا نشود، با نشان دادن تمثیلی از حضرت عباس (ع) قبح کار ریخته میشود و سادهانگاری میشود.
در «خاتون» چطور با این محدودیت کنار آمدید؟
در این نمایش هیچ چهرهای از خاندان عصمت و طهارت (ع) نشان داده نمیشود با آنکه آنها در وسط داستان هستند.
به نظر میرسد همین محدودیتها کار تئاتر مذهبی را سخت میکند!
خب وقتی کسی اسم خودش را هنرمند میگذارد باید هنر نشان دادن چیزهایی که نشان دادنی نیستند را هم بلد باشد. من نمایشنامهای به نام «زن همسایه» دارم که پیرامون زندگی حضرت زهرا (س) است، ما اصلاً داخل خانه حضرت نمیشویم.
در ابتدای گفتگو به تئاترهای تجاری اشاره کردم، چطور میشود از تئاترهای دینی و دغدغهدار در مقابل هجمه تئاترهایی که صرفاً برای پول درآوردن ساخته میشود، حمایت کرد؟
معضلی که به آن اشاره کردید مختص تئاتر نیست، یک هجمه برنامهریزی شده است که در مسائل مختلف در حال رخ دادن است. مگر ورزش قرار نیست که از طریق آمادگی بدنی به پرورش و ارتقای روح بینجامد؟ پس چرا وضعیت فوتبال و والیبال و تماشاگران ما این گونه است؟ تلویزیون، سینما و تئاتر هم دچار این وضعیت هستند. همه چیز به سمت درآمدزایی و پول رفته است، در این بین چه انتظاری میتوان از فرهنگ داشت؟!
اما نمیشود فرهنگ را به حال خودش رها کرد!
باید در سیاستگذاری فرهنگی تجدیدنظر کرد. بحث توزیع عادلانه باید مورد توجه دستگاههای حمایتکننده مثل سازمان فرهنگی و هنری شهرداری قرار گیرد. الان تئاترهای میدانی اجرا میشود که گفته میشود تا ۱۰۰ هزار بیننده دارد و تا ۲۰ برابر حمایتی که از «خاتون» شده از آنها حمایت میشود، در حالی که اصلاً آنها تئاتر نیستند. من قبلاً هم هشدار داده بودم. اینها تئاتر نیستند، بیشتر یک «شو» هستند. ما گرفتار تصمیمهای هیجانی هستیم. اینکه فکر میکنند، چون این شوها ۱۰۰ هزار بیننده دارند کار فرهنگی هستند در حالی که اگر ۱۰۰ نفر به تماشای نمایشی مثل «خاتون» بیایند برای تئاتر باقی خواهند ماند. تئاتر هنر تاثیرگذاری است، شاید کسی حاضر نشود برای دیدن لوکسترین فیلم سینمایی پولی بیشتر از قیمت بلیت بدهد، اما در تئاتر نمایشهای لاکچری اجرا میشود که تماشاگر برای اینکه نفس به نفس بازیگر باشد ۲۰۰ هزار تومان پول بلیت میدهد. من به مدیران فرهنگی توصیه میکنم رهنمودهای مقام معظم رهبری درباره تئاتر را مطالعه کنند تا به اهمیت تئاتر پی ببرند. تربیت مخاطب فرهنگی تئاتر بسیار تاثیرگذارتر از تربیت مخاطب سینماست.