پرواضح بود که تعویق لیگ نوزدهم کمترین تغییری را در شرایط ورزشگاهها ایجاد نمیکند و تنها طی سه هفته، این مسئله به وضوح ثابت شده است.
کاری با شلوغبازی تیمها برای مظلومنمایی هم نداشته باشیم، برخی واقعیتهایی را که در این سه هفته به تصویر کشیده شده، نمیتوان نادیده گرفت. تصاویر ناگواری که باید دید رئیس فدراسیون فوتبال چه توضیحی برای آنها دارد!
فدراسیون باید مبرا میشد و پای خود را از داستان اتفاقات ناگوار فصل گذشته که اوج آن در فینال جام حذفی خودنمایی کرد بیرون میکشید و عقب انداختن بازیهای لیگ جدید برای فراهم کردن شرایط و امنیت ورزشگاهها میتوانست این مسئله را القا کند که رئیس فدراسیون و دوستانش تمام تلاش خود را کردند برای کم شدن اتفاقات ناگواری که در جریان رقابتهای لیگ در داخل و بیرون ورزشگاهها رخ میدهد. سه هفته کافی بود تا تیر آقایان به سنگ بخورد و ثابت شود آنچه فدراسیون از آن تحت عنوان برقراری شرایط، امکانات و امنیت ورزشگاهها نام میبرد، شو و نمایشی بیش نبود!
بیبرنامگی را از همان هفته اول میشد به وضوح دید، چه در خصوص بلیتفروشی الکترونیکی و گیتهایی که داستان خود را داشت و مسئول آن صراحتاً گفت که برنامهای برای نصب آن در همه شهرستانها وجود ندارد و چه در خصوص وضعیت سکوهایی که قرار بود شمارهگذاری شود تا نیروی انتظامی بتواند با توجه به مشخصات بلیت و فردی که صندلی او از قبل مشخص شده، مستقیماً یقه خاطیان را بگیرد تا دیگرتر و خشک با هم نسوزند و چه در خصوص ورزشگاههای ناآمادهای که قرار بود تا نرسیدن به شرایط ایدهآل میزبان هیچ بازی نباشند، اما به کدام یک از ادعاهای آقایان جامه عمل پوشانده شد؟
نحوه بلیتفروشی که در هفته اول گفته شد ۵ هزار بلیت فروخته شده، اما ۳۰ هزار نفر وارد ورزشگاه شدند یا گیتهایی که عکسهای منتشر شده از آن نشان میداد به زودی فاجعهای انسانی روی دست فوتبال ایران خواهند گذاشت، شمارهگذاری صندلیها که نه فقط هیچ چیز را برخلاف آنچه انتظار میرفت شسته و رفته در اختیار نیروی انتظامی نمیگذارد (البته بلاتکلیفی طبقه دوم ورزشگاه بزرگ آزادی) یا عدم برگزاری بازیها در ورزشگاههای فاقد امنیت که آخرین آن ورزشگاه شهید محمودی بود که گفته میشود نیروی انتظامی قبل از بازی نفت مسجدسلیمان برابر استقلال تهران تأکید کرده بود که فاقد شرایط لازم برای ایجاد امنیت بازی است و اتفاقات ناگواری که بعد از بازی رخ داد نیز گواه همان چیزی است که نیروی انتظامی قبل از بازی به آن اشاره داشته است. شاید به همین دلیل است که طبق گفتهها برخورد خاصی با خاطیان در زمان حمله به اتوبوس استقلال و درگیریها مقابل رختکن تهرانیها نکرده است!
سه هفته، تنها سه هفته کافی بود تا ثابت شود کوچکترین تغییری در برگزاری بازیها نسبت به سال قبل ایجاد نشده که هیچ، اوضاع به مراتب بدتر هم شده، چراکه اینبار از همان هفته اول شاهد اتفاقات ناخوشایند و صدالبته بیبرنامگی آقایان و سهلانگاریهای آنها در برگزاری بازیها بودیم. با این تفاوت که لیگ نوزدهم مثلاً برای کم شدن این اتفاقات ناگوار بود که با تأخیر برگزار شد و به تعویق افتاد، اما آیا این تأخیر در برگزاری بازیها آنطور که آقایان وعده داده بودند و ادعا میکردند تغییری در شرایط ایجاد کرده است؟
برای پاسخ دادن به این سؤال، نیازی به بررسیهای موشکافانه نیست. کافی است نگاهی داشته باشیم به چند فریم از تلاش عکاسان در جریان بازیهای لیگ طی همین سه هفته و بیانیههای تیمها و گاهی هم گزارش ناظران بازی تا مشخص شود همه داستان از همان ابتدا بازی بیش نبوده برای فریب اذهان عمومی و به تصویر کشیدن چهره مظلوم از فدراسیون فوتبال در خصوص اتفاقات ناگواری که در جریان لیگ هجدهم رخ داده بود. در واقع این ترفند قرار بود اینگونه القا کند که فدراسیون تلاش لازم را میکند، اما شرایط از جایی دیگر مهیا نیست و باید با مبرا کردن فدراسیون تقصیرات را بر گردن دیگران (از باشگاهها گرفته تا نیروی انتظامی و حتی دولت که متولی ورزشگاههاست) میانداختند، اما شاید آقایان فراموش کرده بودند که ماه همیشه پشت ابر نمیماند!