با نزدیک شدن به نیمه دوم سال موتور تولید آثار سینمایی با سرعت بیشتری در حال حرکت است و هفتهای نیست که خبر صدور پروانه ساخت یا آغاز تولید چندین فیلم مختلف به گوش نرسد.
اگر پروژههایی که تاکنون پروانه ساخت گرفته یا روی غلتک تولید افتادهاند را مرور کنیم در اغلب موارد با آثاری موسوم به اجتماعی مواجهیم که بخش عمده آنها نیز متأثر از سینمای خردهپیرنگ شبهروشنفکرانهاند، البته برخی ارگانها و نهادهای متولی سینمای ارزشی کوشیدهاند با حمایت از فیلمنامههای استراتژیک به ایجاد تنوع در جشنواره سیوهشتم کمک کنند ولی آنچه پیش رو است اینکه مانند سال گذشته در گونه سینمای جنگ سال خلوتی را پیش رو خواهیم داشت.
هستند پروژههایی که با محوریت زندگی در حاشیه جنگ یا بر مبنای تأثیرات جنگ بر زندگی اجتماعی ایرانیان وارد پیشتولید شدهاند، اما جای خالی یک درام جنگی خالص و نفسگیر که بخشی از اتفاقات هشت سال دفاع مقدس را سینمایی کند بدجوری خالی است.
اگر اوضاع به همین منوال پیش برود و در ماههای پیش رو نیز پروژههایی در گونه جنگ به تولید نرسد، یقیناً در جشنواره سیوهشتم با دست خالی سینمای جنگ مواجه خواهیم بود. هرچه نبود سال قبل در این گونه «بیست و سه نفر» و «ماجرای نیمروز ۲» و دو سال قبل «سرو زیر آب» را در جشنواره فجر داشتیم که در تولید آنها ارگانهایی همچون سازمان اوج و حوزه هنری نقش داشتند، با این حال امسال در این گونه تا اینجای کار دستمان خالیتر از همیشه است. باز هم تأکید میکنیم ژانر جنگ یا دفاع به منزله افزودن بر دامنه نماهای دیدنی از دل جنگ است و نه از حاشیهاش. هرچند کسری از فیلمهای موسوم به دفاع مقدس به دلیل فیلمنامههای ناپخته و با وجود هزینههای زیاد هرگز موفق به ارتباط با مخاطب نشدند و از این بابت هم باید فیلمهای جنگی مورد آسیبشناسی قرار بگیرند چراکه لزوماً سرمایه و پول نمیتواند به تنهایی اثر خوب خلق کند.