شوق سفر در جمع ورزشیها از جمله عادتهایی است که میتواند تأثیر مستقیم در تصمیمگیریها و نوع نگاه به مسائل ریز و کلان ورزش کشور داشته باشد. بارها دیده شده که دستوپا زدن یک مسئول، یک مدیر و یک صاحب مسند بهطور مستقیم روی تصمیمگیریها و نظرات او تأثیر گذاشته و چه حقها که در این میان نادیده و پایمال شده است.
داستان مسافرت افشین داوری همراه با تیم ملی والیبال به شیکاگو نمونه بارز این جریان است. صرفنظر از پایان یافتن دوران سرپرستی داوری و حضور غیرقانونی او در فدراسیون والیبال، دلیل این ذوقزدگی را باید تنها در مقصد سفر جستوجو کرد، والا پیش از این جناب داوری وقتی بحث همراهی تیم در هفتههای اول و دوم مسابقات لیگ ملتها در چین و ژاپن به میان آمده بود با پیش کشیدن مسائلی، چون هزینههای بالا و عدم لزوم حضور افراد زیاد و بیاثر در کنار تیم که درست هم بود از این مسافرتها امتناع کرده بود، اما حالا که مقصد امریکاست در چرخشی ۱۸۰ درجهای بهعنوان اولین نفر اسم میدهد و ویزا میگیرد، آنهم در شرایطی که بهطور کلی حضورش بعد از پایان مدت سرپرستی در فدراسیون غیرقانونی است. باید از داوری پرسید که چطور برای سفرهای هفته اول و دوم هزینهها بالا و حضور شما بیفایده بود، اما حالا که پای سفر به امریکا وسط آمده هزینهای دیده نمیشود و بهزعم علی فتاحی، دبیر فدراسیون والیبال داوری برای انجام مسئولیت و بهعنوان متولی اصلی فدراسیون همراه تیم به امریکا میروید؟! این چه مسئولیتی است که نه در چین تعریف شده بود و نه در ژاپن و چگونه است که فتاحی بعد از پایان یافتن مدت سرپرستی داوری در فدراسیون هنوز او را متولی اصلی امور این فدراسیون قلمداد میکند؟
اینها سؤالاتی است که البته وزارت ورزش باید پاسخگوی آنها باشد، چراکه نوع انتخاب سرپرست و عدم تعیین زمان برای مدیریت او از یکسو و مهمتر از آن بیتوجهی به برگزاری انتخابات ریاست فدراسیونها از سوی وزارت ورزش از سوی دیگر باعث شده امروز شاهد این نابسامانیها باشیم. نابسامانی و حاشیههایی که در هر رشته به گونهای خاص خود را نشان میدهد. در وزنهبرداری یکجور، در کشتی بهگونهای دیگر و در والیبال هم با دخالتهای سلایق شخصی و چشمپوشی روی ضعفها.
واقعیت این است که نتایج خوب و غرورآفرین تیم ملی والیبال در رقابتهای لیگ ملتها باعث شده ضعفهای بزرگ فدراسیون والیبال با سرپرستی داوری دیده نشود و همه چیز به نوعی پشت پیروزیهای تیم ملی پنهان شود. بروز برخی اشکالات در دو هفته میزبانی ایران در لیگ ملتها و پررنگ شدن سلایق شخصی در انجام امور تنها گوشهای از ضعفهای دوران شش ماهه سرپرستی داوری در فدراسیون والیبال بود، اما متأسفانه امروز سعی بر آن است اینگونه قلمداد شود که موفقیتهای به دست آمده ثمره کار سرپرست بوده است.
داوری امروز در حالی چمدان سفر به امریکا را بسته که از اصلیترین وظیفه خود بهعنوان سرپرست فدراسیون طی شش ماه گذشته که همان فراهم کردن زمینه برگزاری انتخابات ریاست فدراسیون است، چشمپوشی کرده و پشت سروصداهای ایجاد شده بابت لیگ ملتها و موفقیتهای تیم ملی پنهان شده است. فعلاً هم که قصد سفر دارد و جالب اینکه در وزارت ورزش کسی پیدا نمیشود تا از این آقا که همیشه برای سرپرستی یک فدراسیون آماده و دمدست بوده، سؤال کند که آقای داوری کجا به سلامتی؟
عدم جلوگیری از سفر داوری به امریکا از سوی وزارت ورزش این حقیقت را ثابت میکند که وزارت فعلاً عزمی برای برگزاری انتخابات فدراسیون والیبال ندارد. به این ترتیب باید شاهد حاشیههای بیشتر این رشته باشیم و فعلاً جناب سرپرست و دوستان در فدراسیون میتوانند خوش بگذرانند.