این روزها مصادف با فصل تمدید اجارهنامههای مسکن، رسانه ملی در حال تبلیغ کمپینی به نام «صاحبخانهخوب» است که در فضای مجازی نیز این کمپین با همین هشتک دنبال میشود و میتواند تا حدودی به طور مقطعی روی رفتار صاحبخانهها تأثیرگذار باشد و فینفسه اقدام مثبتی از سوی رسانه ملی است. اما چه خوب بود تکالیف رسانه مهمی، چون صداوسیما تنها به ایجاد کمپینهایی، چون صاحبخانه خوب محدود نمیشد و درباره سیاستگذاری، قانونگذاری و انجام امور ریشهایتر برای حل مشکل مسکن هم اقدامات یکپارچه و جدیتری صورت میگرفت. بدیهی است که فرهنگسازی برای تأثیر بر رفتار و منش صاحبخانهها اگر چه میتواند به طور مقطعی و سطحی اثرگذار باشد، اما تأثیری ریشهای بر حل مشکلات مسکن در جامعه نخواهد داشت.
صاحبخانههایی که سالها انبوهی از واحدهای آپارتمانی را خالی نگه داشتهاند و به دلیل بینیازی حتی حاضر نیستند آنها را با اجارهای پایینتر به مردم واگذار کنند و ضعف قوانین مالیاتی کشور هم تغییری در نظر آنها ایجاد نخواهد کرد. با کمپین صاحبخانه خوب که قاعدتاً قرار نیست یکی دو ماه بیشتر در رسانه ملی روی آن تمرکز شود، تغییر محسوسی در رفتارشان ایجاد نخواهند کرد.
نمیتوان انکار کرد که ایجاد چنین کمپینهایی به طور مقطعی میتواند روی فرهنگ عمومی بخشی از جامعه تا حدودی تأثیرگذار باشد، اما آنچه از رسانه ملی درباره موضوعاتی، چون مسکن انتظار میرود، این است که به شکلی ریشهایتر به مشکلات بپردازد و خود را محدود به واکنشهای مقطعی و سطحی نکند.
برای شهروندانی که این روزها و در فصل تمدید اجارهنامههای مسکن درگیر چالش افزایش سرسام آور قیمت هستند، این سؤال مطرح است که چرا رسانه ملی در کنار کمپین صاحبخانه خوب مطالبات ریشهایتری را با بسامد بالا مطرح نمیکند.
آنچه میتواند مشکل مسکن را به طور اساسیتری حل کند، مسائلی، چون ایجاد قانون مالیات واحدهای خالی از سوی مجلس یا ساخت مسکن از سوی دولت است.
اتفاقی که اگر رقم بخورد به طور قطع، تأثیر آن را روی شکستن قیمت ملک در سرتاسر کشور خواهد شد. اینکه چه جریانهایی سد شکلگرفتن چنین قوانینی به نفع طبقه محروم و مستضعف در جامعه هستند و چه منافعی اجازه نمیدهد روند رو به افزایش قیمتها مدیریت شود، موضوعات جدیتر و ریشهایتر هستند.
واژه ملی وقتی به عنوان یک پسوند در کنار نام رسانه حکومت به طور واقعی نقش میبندد و دارای بار معنایی درستی خواهد بود که مشکلات مردم تنها به شکلی طوطیوار و همسان به همان شکلی که مردم بیان میکنند، در برنامههای تلویزیونی تکرار نشود.
در واقع مردم خواهان این هستند که رسانه چند قدم جلوتر از آنها حرکت کند و تأثیرگذاری اقدامات آن را به شکل ملموس در زندگی خود مشاهده کنند. مردم بدانند و ببینند که رسانه ملی به عنوان یک اهرم و البته به طور منطقی، اصولی و با رعایت انصاف و به دور از سیاستزدگی بر رفتار و عملکرد دولت و نمایندگان مجلس درباره مسائلی، چون گرانی مسکن و اجارهخانه وارد عمل میشود و به شکلی واقعی و اثرگذار مطالبات آنها را بازتاب میدهد، نه صرفاً به شکلی نمایشی و سطحی هر چند همانطور که به آن اشاره شد، فرهنگسازی عمومی یکی از کار ویژههای رسانه است، اما انتظار میرود رسانه در کنار برنامههای پربینندهای که با رویکرد سرگرمسازی و با هدف رقابت با شبکههای ماهوارهای تولید میکند، در امر پرداختن به عدالت اجتماعی در موضوعاتی، چون اشتغال، مسکن، تولید ملی و مسائلی از این دست نیز به شکلی اساسی و جدیتر وارد میدان شود.
بدیهی است که باور و اعتماد عمومی به رسانه ملی نیز میتواند با مشاهده جدیت و رویکرد عمیقتر به این دست موضوعات بیش از پیش رقم بخورد. فرهنگسازی برای اینکه صاحبخانهها آدمهای خوبتری بشوند، رویکرد خوبی است. اما این منتهای کاری نیست که رسانه ملی میتواند انجام دهد و به طور قطع ظرفیتهای بسیار بیشتری برای رفع مشکلاتی از این دست وجود دارد.
این مطالبهگری هم صرفاً با طرح مسائل در یکی دو برنامه تلویزیونی به انجام نمیرسد و لازم است به طور مداوم و پیوسته دنبال شود.