سرويس ورزشی جوان آنلاين: مشکلات اقتصادی فرصت و بهانه خوبی است برای فرار از مسئولیت و نادیده گرفتن وظایف. این را مدتهای زیادی است که داریم بهعینه میبینیم. آن هم نه یک بار که بارها!
بدون شک کسی منکر شرایط خاص اقتصادی کشور نیست. بالا و پایین شدن ارز، گرانیهای سرسامآور که سفرههای مردم را بهشدت کوچک و خالی کرده چیزی نیست که امروز برای دانستن آن و دیدنش احتیاجی باشد به علم اقتصاد یا تحلیلگر سیاسی بودن. اینها پیش پا افتادهترین مسائلی است که در کف جامعه میتوان دید و بدون تردید ورزشکاران که از جنس همین مردم هستند بهتر از هرکسی به آن واقف هستند. خصوصاً ورزشکاران المپیکی -منهای فوتبالیها- که نه جیبشان با جیب مردم تفاوت چندانی دارد و نه سفرههایشان که همواره دغدغه نان دارد. با این وجود، اما مشکلات اقتصادی مدتهاست بهانه خوبی شده برای فرار مسئولان از وظایفی که به عهده دارند.
خط قرمزهای یکطرفه
خط قرمز کشیده شدن روی اردوهای خارجی به بهانه گرانی ارز و برگزاری اردوهای بیکیفیت از یک طرف و چشم بستن بر برخی اعزامها که برخلاف آنچه گفته میشود اهمیت زیادی برای کسب سهمیه دارند و حتی زدن از سر و ته پاداشهایی که قول و وعده آن مدتها قبل از مسابقات مهم داده شده ازجمله مواردی است که طی سالهای اخیر به عنوانهایی، چون ریاضت اقتصادی، صرفهجویی اقتصادی، جنگ اقتصادی و عنوانهای مشابه پیش کشیده میشود تا شرایط برای ورزشکاران سخت و سختتر شود. اگرچه نمیتوان منکر پرهزینه بودن بسیاری از اردوها و بینتیجه بودن آن شد، اما ممانعت از اردوها زمانی میتواند مفید باشد که مانع از خروج ارز از کشور شود. حال آنکه اردوهای بیسود و فایده همچنان به قوت خود پابرجاست و همتی برای لغو آنها نیست، اما اردوهای لازم و ضروری که میتواند کمک شایانی به کسب نتیجه برای ورزشکاران باشد یکی پس از دیگری و به بهانههای مختلف که عمده آن مسائل مالی است لغو میشود!
آنچه مسلم است، در چنین شرایط سخت اقتصادی، زدن از هزینههای اضافه میتواند مشکلات بسیاری را حل و فصل کند. اما نه وقتی این هزینهها از اعزامهای ضروری و برپایی اردوهایی که برای ورزشکاران اهمیت بسیاری دارد زده میشود و خرج سفرهای تفریحی آقایان، دوستان، آشنایان و فامیل آنها میشود! برگزاری اردوها و اعزامهای خارجی که به بهانههای کیفی بودن از سر و ته آن زده میشود تا فرصتی باشد برای تفریح دیگران از یک سو و عقد قراردادهای هنگفت با مربیان و بازیکنان از سوی دیگر نفس ورزش ایران را به شماره انداخته است. قراردادهایی که عدم نظارت بر آنها سالهای سال است ارقام قابل توجهی را از جیب مردم به جوب آب ریخته؛ ارقامی که بدون شک با اندکی توجه و نظارت میشد بهدرستی و در جای مناسب هزینه شود تا نه فقط باری بر دوش ورزش نباشد که سودی نیز برای آن باشد؛ مسئلهای که هرگز مورد توجه قرار نگرفته است. شاید، چون راهی است برای دلالیهای آقایانی که در ظاهر امر به صرفهجویی و تأکید به جنگ اقتصادی میکنند و درواقع دستشان با دلالها در یک کاسه است که چشم بر واقعیت میبندند!
سوءمدیریت
مدیریت هزینه بدون شک مهمترین مسئله در چنین شرایط سختی است، اما مدیریت هزینه بدون تردید زدن از سهم ورزشکاران و بیتوجهی به آنها و خرج کردن برای غیر نیست؛ مسئلهای که بیتوجهی به آن از سوی نهادهای نظارتی طی این سالها باعث باز شدن دست رانتخواران و جولان آنها شده است. به طوریکه همواره از سهم ورزشکاران چه در زمینه امکانات و چه درخصوص پاداشها و اعزامها و برپایی اردوها زده میشود و به جیب دلالهایی که پا بر خرخره ورزش گذاشتهاند ریخته میشود؛ دلالهایی که دیگر کمافیسابق نیستند و با قیافه و چهرههایی متشخص و ظاهری شیک پا به میدان میگذارند و با رندی و صد البته وقاحت تمام آنچه را که بیتردید سهم ورزشکاران است، تمام و کمال به جیب میزنند و دست آخر نیز با دادن چند شعار زیبا و توصیه جالب توجه میدان را خالی میکنند و میروند! بدون شک در شرایط بغرنج اقتصادی کشور باید دستبهدست هم داد برای کم کردن هزینهها و مدیریت آن. اما قرار نیست که جاده یکطرفه باشد و تنها از گلوی ورزشکار زده شود و امکانات آن را کم کرد درحالیکه در آن سوی میدان آقایان نه از سفرهای تفریحی و سیاحتی خود میگذرند و نه از حضور در سفرهای ورزشی در کنار تیمها به جای مربیان و کادر پزشکی و حتی گاه به جای ورزشکار! نمیتوان از گلوی ورزشکار زد، سکههای آن را به حوالههایی با یک چندم وعده داده شده تبدیل کرد و در مقابل ریالی از حق مأموریت آقایان کسر نکرد؛ مأموریتهایی که اکثر آنها نه فقط سودی در پی ندارد که ضرر هم دارد؛ چراکه باعث خروج ارز و ریختوپاشهای مالی میشود که توصیههایش برای ورزشکاران است و راحتیاش برای غیر!