سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، از روز یک شنبه سفر دورهای خود را به خاورمیانه شروع کرده است. فهرست طولانی از ملاقات با شخصیتهای عرب منطقه در برنامه کاری او طی این سفر است که از شیخ تمیم بن حمد، امیر قطر، گرفته تا پادشاه آل سعود، امیر کویت و شیوخ اماراتی در این فهرست گنجانده شدهاند. معلوم است که او طی چهار روز از سفر دورهای خود برنامه پرکاری دارد، اما نکته مهم سرفصلهای این برنامه است که خود لاوروف قبل از شروع این سفر برخی از آنها را برشمرده یا قبل از او و توسط ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، مطرح شده بودند. میتوان گفت که با توجه به این نکات، لاوروف در سفر دورهای خود راهبردهای اساسی روسیه را برای خاورمیانه مد نظر گرفته تا برای این راهبردها و در شرایط فعلی زمینهسازی لازم را کرده باشد.
لاوروف قبل از شروع این سفر در مصاحبهای با آژانس خبری کویتی کونا در مورد مناقشه فلسطین و رژیم صهیونیستی حرف زده و بیپرده از طرح امریکایی موسوم به معامله قرن انتقاد کرده است. او گفته که مبادلات مشکوکی در خصوص این معامله انجام شده و گامهای یکجانبه امریکا در این خصوص «تأثیر منفی» بر روند صلح خاورمیانه میگذارد. این انتقاد لاوروف از معامله قرن به وضوح نشان میدهد که سیاست روسیه با معامله قرن امریکایی همخوانی ندارد و او میخواهد تا قبل از انتخابات آینده رژیم صهیونیستی و اعلان جزئیات این معامله بعد از آن انتخابات، به منطقه بیاید تا جای پای روسیه را در مقابل این معامله محکم کرده باشد. معلوم نیست که او تا چه میزان موفق به این کار باشد چرا که عربستان و به خصوص ولیعهد آن، محمد بنسلمان، یک پای ثابت این معامله است، اما میتواند از قطر و کویت برای تقویت موضع روسیه استفاده کند. اگر او در این زمینه حتی موفقیتی نسبی هم به دست بیاورد، میتواند راهبرد اساسی دهههای قبل روسیه را در مورد این مناقشه زنده کرده باشد که در مقابل امریکا و رژیم صهیونیستی و در طرف جناح عربی ایستاده بود.
راهبرد دیگر روسیه مربوط میشود به موقعیت سوریه در منطقه. حالا دیگر کسی شک ندارد که دولت و ارتش سوریه در جنگ با گروههای تروریستی پیروز کارزار شده و جز منطقهای کوچک در شمال کشور و بخش شرقی در دست کردها، حکومت سوریه به مابقی کشور مسلط شده است. این دستاورد باید با تعیین تکلیف ادلب و بخش شرقی تکمیل شود، اما روشن است که دولت سوریه بعد از این موفقیت داخلی باید نگاه به منطقه بیندازد تا جایگاه سابق خود را در جهان عرب بازپس بگیرد. این موضوعی بود که پوتین هفته قبل با عنوان «عادیسازی اوضاع سوریه» مطرح کرده بود که به عقیده او باید همه طرفهای درگیر در آن مشارکت داشته باشند. لاوروف بر مبنای این راهبرد اساسی کرملین است که به چهار کشور عربی خلیج فارس آمده تا با شنیدن نقطه نظر آنها چگونگی مشارکتشان در این روند را پیش ببرد به خصوص اینکه برخی از این کشورها تمایل خود را برای بازگرداندن سوریه به اتحادیه عرب دستکم به صورت ضمنی و در لفافه بیان کردهاند. موضع اتحادیه اروپا در نشست اخیر مشترک با اتحادیه عرب در شرمالشیخ مصر بیان شد و همانطور که از قبل هم معلوم بود، اتحادیه اروپا مخالف چنین اتفاقی است، اما باید گفت که روسیه با مشاهده چنین تمایلی در اتحادیه عرب دست به کار شده تا هر چه زودتر بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، را به جمع رهبران عرب بازگرداند. شکی نیست که بازگشت سوریه به اتحادیه عرب به تحکیم موقعیت دولت این کشور کمک میکند و به ویژه در کمیتهای تأثیرگذار خواهد بود که قرار است برای تدوین قانون اساسی جدید این کشور تشکیل شود. در این میان، نباید موضوع ناتوی عربی را نادیده گرفت که لاوروف یک هفته قبل و در کنفرانسی به نام همکاری بینالمللی در جهانی بحرانزده در هانوی ویتنام به آن اشاره کرده بود. او در آن کنفرانس به تلاش دولت امریکا برای تغییر در چشمانداز ژئوپلتیک جهانی اشاره کرد که ناتوی عربی به همراه مفهوم امریکایی هند-پاسیفیک از جمله موارد این تلاش هستند. لاوروف با انتقاد از این دست تلاشها، ائتلافهایی نظیر ناتوی عربی را ساختگی خواند که مانع روند طبیعی تحولات میشوند. هرچند که لاوروف در سفر دورهای خود تا اندازهای در مورد ناتوی عربی احتیاط به خرج داده، اما روشن است که او همین دیدگاه انتقادی را دارد و سعی میکند راهبرد اساسی روسیه را در مقابل تلاش امریکا برای ناتوی عربی پیش ببرد. به این ترتیب، لاوروف در سفر دورهای خود به خاورمیانه راهبردهای اساسی مسکو را مد نظر دارد تا اینکه با پیش بردن این راهبردها، جایگاه روسیه در این منطقه حساس در جهان را تقویت کرده باشد.