سرویس سبک زندگی جوان آنلاین- دکتر حامد محمدی(جامعهشناس): بدون تردید رسانهها از تأثیرگذارترین عوامل در تعیین سبک زندگی افراد یک جامعه هستند. پس باید بیش از پیش به تأثیر نمایش سبکهای متفاوت زندگی در بیننده و چگونگی تزریق الگوی مصرف به بینندگان توجه داشت. از اوایل دهه ۷۰ به بعد با ورود ماهواره به ایران و پس از آن توسعه استفاده از تلفن همراه، اینترنت و سایر تکنولوژیهای مبتنی بر اینترنت، تغییر در مؤلفههای سبک زندگی گروههای مختلف در کشور سرعت گرفت. این موضوع از منظر بسیاری از اندیشمندان جامعهشناسی برای سبک زندگی اسلامی- ایرانی امری نگرانکننده و مخاطرهانگیز به نظر میرسد چراکه با توجه به رشد و گسترش استفاده از این رسانهها فرآیند تغییرات فرهنگی و درونیسازی آنها در ذهن، اندیشه و تبدیل آنها به رفتار، روند و شدت فزایندهای یافته است. امروزه تمام زندگی روزمرهمان در معرض و تحت تأثیر رسانه است.
مصرف رسانهای مردم این کره خاکی دارای فراگیری و استمرار عجیبی شده است. شاید در گذشتههای نه چندان دور مصرف رسانهای مردم جهان معطوف به مؤلفههایی همچون زمان، مکان و محدوده معینی از شرایط آن دوران بوده است، اما اکنون این دو قید قابل توجه به نام مکان و زمان حذف شده و در راستای این تحول، محیط روزمرهمان به یک محیط رسانهای تغییر حالت داده است. در دنیای کنونی رسانهها توانایی دارند تا در قالبهای گوناگون سریال، فیلم سینمایی، مصاحبه، خبر، گزارش، فیلمهای سینمایی بلند، تئاتر، رمان و شعر بر دریافتها، ادراکات، احساسات و نوع ارزشگذاریها از واقعیتهای زندگی تأثیرات قابل توجهی داشته باشند. علاقه شدید و به نوعی وابستگی به دنیای رسانه به نوبه خود افکار، عقاید و نگرشهای جامعه را تحتالشعاع قرار داده است. رسانهها نقش فوقالعاده خطیری در آشناسازی مخاطبان با مفهوم سبک زندگی و نحوه اجرای آن در چهارچوب خانواده دارند. در این میان رسانههایی همچون تلویزیون، جهان تبلیغات و مطبوعات، روزنامهها، نشریههای متفاوت و اینترنت در تلاشند تا سبکهای جدیدالظهوری از زندگی را به مردم معرفی کنند. جامعهشناسان در مورد رسانه و تبعات آن بر سبک زندگی معتقدند دنیای رسانههای نوین و ارتباطات سمعی و بصری، این امکان را برای مردم ایجاد میکند که با سبکهای دیگری از زندگی آشنا شده و تصمیم بگیرند و در نهایت هم بر مبنای امیالشان یکی از آنها را انتخاب کنند. بدون شک این امیال به کار گرفته شده برای انتخاب آنها ریشه در سن، جنسیت، طبقه اجتماعی و مذهب فرد دارد. در دنیای رسانهای شده امروز، ما آدمیان با تعدد تجربههای رسانهای شده روبهرو هستیم، دقیقاً از زمانی که از خواب برمیخیزیم تا لحظهای که دوباره به خواب میرویم به گونهای در معرض پیامهای رسانهها و یا اثرات ثانویه آنها قرار داریم. این تأثیرات به طور کلی بر آنچه فرهنگ نام دارد وارد شده و مؤلفههای آن را دستخوش تغییر و تحول قرار میدهند.
با ورود مؤلفههای سبک زندگی غیربومی با کمک این ابزارهای رسانهای در یک کشور و اشاعه آن در میان گروههای مختلف مخاطب به ویژه جوانان و زنان و با کمترین مقاومت از سوی مخاطب، شاهد معیوب بودن چرخه تولید، توسعه و بلوغ مؤلفههای سبک زندگی و حاملهای فرهنگی آن جامعه خواهیم بود. بیشک این امر قادر است تا زمینهساز ایجاد ارتباط میان مردم آن جامعه با زیستبوم، ساختار اقتصادی، اجتماع، دین و سایر زیرساختهای حیاتی آن جامعه شود و در برخی موارد گسست و از هم پاشیدگی اجتماعی را فراهم آورد. سبک زندگی هر آنچه را که با زیست فرد و جامعه مرتبط بوده و بیانگر روحیات و ارزشهای حاکم بر گذشتگان است (از کوچکترین جزئی که تشکیلدهنده زندگی فردی است تا بزرگترین ساختار اجتماعی که در قالب نهادهای اجتماعی و شکل شهرها و... است) را شامل میشود. با مقایسهای ساده در ذائقه غذایی جوانان و نوجوانان امروز و جوانان نسل دیروز و یا در نوع تکلم، پوشش و اسامی فرزندانمان میتوان به وجود تفاوت میان نسل امروز و دیروز پی برد. تفاوتهایی که رسانه در ایجاد و شکلگیری آنها نقش بیبدیلی دارد. امروزه تقریباً تمامی سیاستگذاران کشورهای جهان به اهمیت رسانههای جمعی و عمومی در شکلدهی به فرهنگ یک جامعه اذعان دارند. پس به همین دلیل است که دنیای رسانه تبدیل به عرصهای برای جنگ پنهان سیاستمداران کشورهای مختلف شده است. کشورهای توسعه یافته در عرصه رسانههای سمعی و بصری نیز گوی رقابت را از سایرین ربودهاند و به واسطه همین تسلط، سعی بر ایجاد نوعی تفوق فرهنگی بر سایر مللها دارند. آنچه امروز از آن به عنوان جنگ نرم یاد میکنند نمودی از همین امر است.