«من معتقدم بیماریای در ایالات متحده وجود دارد که اسمش اعتیاد به تحریم است» این بخشی از گفتههای وزیرامورخارجه کشورمان در گفتوگو با شبکه خبری سی ان ان میباشد که این پرسش را مطرح میکند که چه کس یا کسانی امریکا را به اعتیاد دچار کردهاند؟ در عالم واقع، یکی از عوامل موثر و حتی مهمترین عامل اعتیاد یک فرد، «ذهنیت سازی» است که بعضاً توسط اطرافیان فرد شکل میگیرد؛ توصیفات افراد از مواد مخدر، فرد مورد هدف راتحریک و ترغیب به استفاده از مواد مخدر میکند و نهایتاً استفادههای مکرر از مواد، فرد را دچار اعتیاد میکند. اگر ایالات متحده امروز به تحریم اعتیاد پیدا کرده است مجموعه رفتار، مواضع و جهت گیری برخی از مسئولان و رسانههای داخلی، امریکاییها را به این «ذهنیت» رسانده که با اعمال تحریم، جامعه ایرانی تحت تأثیر عملیات روانی طیفی در داخل کشور، رفع تحریمها را حتی به قیمت چشم پوشی از برخی از منافع عینی ملی اولویت میدانند.
اگر در فرایند تبلیغات انتخاباتی سال ۹۲ برخی از نامزدهای انتخابات عنصراساسی شعارخود را «برداشته شدن تحریم به هرقیمت» عنوان میکردند این تلقی در طرف غربی به وجود آمدکه اعمال تحریمها باعث شده، اولویت نامزدهای ریاست جمهوری در ایران نه توسعه درون زا و تکیه بر ظرفیتهای داخلی برای پیشرفت بلکه «برداشته شدن تحریم ها» باشد؛ موضع گیری سیاستمداران تراز اول در مناظرات انتخاباتی سال ۹۲ امریکاییها را به این نتیجه رساند که با تشدید تحریمها میتوان ایرانیها را وادار به امتیازدهی یک طرفه کرد چرا که آنها (دولتمردان) تحت فشار افکارعمومی جهت تحقق شعارهای انتخاباتی (برداشته شدن تحریمها به هر قیمت) هستند. وندی شرمن در مصاحبه رسمی ذهنیت سازی از مناظرات انتخاباتی سال ۹۲ را اینگونه بیان میکند: «زمانی که انتخابات در ایران برگزار شد، نتایج آن باز هم کور سویی از امید به وجود آورد... بالاخره این گونه به نظر میرسد که اوباما در ایران کسی را دارد که میتواند با او مذاکره کند». این در حالی بود که به اعتراف باراک اوباما و جان کری، امریکاییها از اثربخشی تحریمها کاملاً ناامید شده بودند و با موضعگیری برخی از سیاستمداران داخلی به اثربخشی تحریمها روحیه آنها برای استانداردسازی رفتار ایران احیا میشود. اوباما تنها چند روز بعد از توافق ژنو ۳ در آذر ۹۲ بیان میکند: «برای اینکه این تحریمها ادامه پیدا کنند باید برای مثال بزرگترین بانکهای جهان را تحریم میکردیم. یا باید کشورهایی را از مبادلات ما حذف میکردیم و چنین اقداماتی در قبال بزرگترین طلبکاران ما میتوانست موجب از بین رفتن اقتصاد ما بشود.» همین روند (ذهنیت سازی برای امریکا از سوی سیاستمداران داخلی) با آغاز مذاکرات رسمی میان ایران و ۱+۵ و حین مذاکرات دو طرف نیز ادامه یافت به طوری که با اظهار جملاتی مانند «خزانه کشور خالی است» یا «امریکاییها با یک بمب میتوانند تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیندازند» این تلقی در امریکاییها به وجود آمد که تشدید فشارها میتواند ایران را وادار به امضای یک توافق بد کند.
اینکه وندی شرمن در دی ماه سال ۹۲ با چاشنی گستاخی نسبت به رئیس جمهور و ملت ایران (بعد از توزیع سبدکالا)، بیان میکند: «حسن روحانی به وعده خود عمل کرد و پولهای حاصل از توافق ژنو ۳ را میان نیازمندان ایرانی توزیع کرد» بدان معناست که ذهنیتی که برخی مقامات ایرانی برای امریکاییها ساختهاند حول این محور قرار میگیرد که اوضاع بد معیشتی مردم تنها با مساعدت امریکاییها در آزادسازی بخشی از پولهای بلوکه شدن ایران بهبود پیدا میکند. سخنان مورد اشاره وندی شرمن بدان معناست که امریکاییها برآورد دقیق و مناسبی از طرز تفکر و نوع نگاه برخی از سیاستمداران داخلی دارند و به این یقین رسیدهاند که این طیف داخلی تنها راه علاج کشور و گره گشایی از مشکلات اقتصادی را تعدیل مواضع در برابر غرب میدانند و با این ذهنیت، نه تنها در متن برجام تعهدی عینی و لازم الاجرا مبنی بر لغو تحریمهای ضدایرانی نپذیرفتند (تنها تعلیق برخی از تحریمها را تعهد کردند) بلکه بعد از روز امضای برجام تحریمهای متفاوتی از «قانون محدودیت ورود شهروندان ۳۸ کشور به ایران» تا «آیسا» و «کاتسا» را اعمال کردند تا همان طیف داخلی بار دیگر حاکمیت را ملزم به توافقات مشابه برجام کند. نکته قابل تأمل اینکه بعد از جنگ جهانی دوم امریکاییها بارها، تحریمهای گستردهای را علیه کشورهای مختلف نظیر کوبا، کره شمالی، ونزوئلا، عراق و لیبی بسیاری دیگر از کشورها اعمال کرده است، اما شاهد واکنش قابل تأمل بخشی از سیاستمداران آنها با کیفیت مورد اشاره نبودهاند. «اتاق فکر امریکا»، محاسبات دقیقی از نوع تفکرات حاکم بر کشور داشته و رفتارسنجی مناسبی از فضای حاکم بر دستگاه دیپلماسی کشورمان به دست آورده و براساس همین ذهنیت «نقض مکرر» برجام را عملیاتی و اردیبهشت ماه امسال از آن خارج شدند. با توجه به اعترافات مورد اشاره باراک اوباما و بسیاری از سیاستمداران امریکایی چنانچه گفتار، رفتار و مواضع (ذهنیت سازی) بسیاری از سیاستمداران داخلی بهویژه بعد از مناظرات سال ۹۲ سنجیده و بر اساس منافع ملی ابراز میشد، امروز امریکاییها به تحریم اعتیاد پیدا نکرده و مواضع گستاخانه و هتاکانهای علیه جامعه ایرانی اتخاذ نمیکردند و در چنین شرایطی افرادی که ذهنیت امریکایی را شکل دهی کرده سهم و مسئولیت بیشتری در اعمال تحریمهای ضدایرانی داشته و باید پاسخگوی عملکرد خود باشند.