رويكردهاي امنيتي نبايد بر فضاي فرهنگ غلبه كنند. فرهنگ حوزه حساسي است و پيچيدگيهاي زيادي دارد. مديران فرهنگي بايد از دقيقترين افراد باشند. امنيت فرهنگي مقوله مهمي قلمداد ميشود. اينها گزارههايي است كه آن را زياد شنيدهايم ولي به نظر ميرسد آنگونه كه بايد در سطح كنشگران اصلي فرهنگي كشور نهادينه نشده و درك دقيق، هماهنگ و درستي درباره آن پديد نيامده است. برخلاف هميشه نوع مواجهه رسانه ملي با موضوع شاخهاي اينستاگرامي اين بار صرفاً از سوي ضدانقلاب و اقليت اباحهگر مورد انتقاد جدي واقع نشد و بخش قابل توجهي از جامعه متدين كشور نيز به نوع توليد و اجراي يك مستند در اين باره اعتراض كردند، به خصوص بخشي از اين مستند با عنوان بيراهه كه در بخشي از آن دختري كم سن و سال با گريه درباره عمل مجرمانشاش توضيح ميدهد. درباره حساسيتهاي حوزه فرهنگ و اينكه به دليل همين حساسيتها نبايد اين احساس در جامعه ايجاد شود كه رويكرد امنيتي به اين حوزه بر ساير رويكردها غلبه پيدا كرده زياد شنيدهايم. اينكه حوزه فرهنگ اهميت زيادي دارد و دشمن در وضعيتي كه توان حمله نظامي را ندارد از راه فرهنگ به جامعه شبيخون ميزند نيز زياد سخن به ميان رفته است. اينكه رويكرد امنيتي دستگاههايي مثل قوه قضائيه در حوزه فرهنگ به لحاظ ذاتي پررنگتر است ولي اين باعث نميشود از ملاحظات فرهنگي كه ميتواند افكار عمومي را جريحهدار كند غفلت كند هم تا حدودي به گوشمان رسيده است اما همه اينها باعث نشده كه همچنان برخي نهادهاي فرهنگي ملاحظات و حساسيتهاي حوزه فرهنگ را آنطور كه بايد مورد توجه و اهميت قرار دهند.
وقتي ميگوييم فرهنگ حوزهاي است كه در آن نبايد فعاليتهاي امنيتي غلبه پيدا كند يا حداقل احساس غلبه رويكردهاي امنيتي در اين حوزه به جامعه القا شود، يعني عملكرد دستگاهها و نهادها در اين حوزه بايد با حساسيت و دقت بيشتري دنبال شود. وقتي از لزوم پيوست فرهنگي براي هر نوع فعاليت اقتصادي، سياسي، ورزشي و حتي عمراني سخن به ميان ميآوريم، ديگر معلوم است كه در حوزه اجراي امنيت فرهنگي خود فرهنگ تا چه اندازه اهميت دارد.
وقتي ميگوييم و تأكيد ميكنيم كه جامعه نبايد احساس كند اصليترين ابزار نظام اسلامي براي هدايت و مديريت فرهنگي در بعد انتظامي و قضايي تعريف ميشود، يعني به لزوم غلبه فرهنگ بر همه مقولات تأكيد ميكنيم. اساسيترين بعد مسئله جنگ نرم كه كشور از ابتداي انقلاب به طور جدي با آن دست و پنجه نرم ميكند بعد فرهنگي است. رهبر معظم انقلاب نزديك به يك دهه پيش از لزوم جنبش نرمافزاري در كشور با همت جوانان سخن به ميان آوردند. اگر اين جنبش درست فهمیده ميشد و از سوي مديران فرهنگي كشور پايهها و زيربناي فكري آن به درستي پيريزي ميشد امروز براي توجيه مردم به اينكه فضاي مجازي در كنار فرصتهايش چه تهديدهايي ميتواند داشته باشد، رويكرد امنيتي غلبه پيدا نميكرد يا حداقل غلبه رويكرد امنيتي در اين عرصه به بخش اعظمي از مردم القا نميشد.
رسانهها به ويژه رسانه ملي براي ارتقاي فرهنگ كشور بيش از آنكه به بازتاب نحوه مواجهه قضايي و انتظامي با برخي فعالان فضاي مجازي كه به طور سازماندهيشده در اين فضا فعاليت نميكنند و صرفاً تحت تاثير جريانهاي سياسي نيستند، نياز داشته باشد و اين را وظيفه ذاتي خود قلمداد كند، نياز به فرهنگسازي ايجابي دارد. طبيعي است كه ميان باندهايي كه به طور ساختاري حريم فرهنگي جامعه را مورد مخاطره قرار ميدهند با شهرونداني كه به واسطه ضعف عملكرد نهادهاي فرهنگي دچار سبك زندگي بيگانه شدهاند و از عواقب سوءترويج فرهنگ غير آگاهي چنداني ندارند بايد تفاوت قائل شد و البته رسانه ملي بايد اين امر بديهي را سرلوحه امور خود قرار دهد كه امروزه طريقه و روش ساخت مستند ظرافتهاي هنري خاصي را ميطلبد و لازم است براي پيشگيري از سوءتفاهمات و البته سوءاستفادههاي دشمن به بعد هنري و روانشناسانه توليد مستند و برنامههاي گوناگون توجه مضاعفي صورت گيرد. امنيت فرهنگي چيزي است كه جامعه آن را مطالبه ميكند اما فرهنگ امنيتي رويكردي است كه نبايد به ويژه در عرصه رسانه غلبه نشان بدهد.