جوان آنلاین: علی دارابی در صفحه شخصی خود نوشت: تیرماه در تقویم ایران بعد از انقلاب یادآور جنایت بزرگ گروهک تروریستی منافقین در حادثه بمب‌گذاری در مقر حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رساندن مغز متفکر انقلاب آیت‌الله دکتر بهشتی و 72تن از مدیران و مسوولان ارشد کشور، نمایندگان مجلس و مسوولان عالی قوه‌قضاییه می‌باشد.
اگر چه در همین تیر ماه شهادت مجاهد نستوه آیت‌الله صدوقی
امام جمعه یزد را به‌دست همین فرقه تروریستی شاهد بودیم و نیز ترور جمع زیادی از مردم بی‌گناه و بی‌دفاع در شهرهای مختلف را به‌دست منافقین تا جایی که بیش از 16هزار نفر از مردم ایران قربانیان این گروهک تروریستی در سال‌های بعد از انقلاب بوده‌اند.
جنایت منافقین در ترورها محدود نبود، اوج خباثت و جنایت این فرقه وابسته به بیگانگان اقدام مشترک با رژیم بعثی صدام در جنگ تحمیلی هشت ساله علیه ملت ایران بود ...
بازخوانی جنایات و کارنامه خیانت گروهک منافقین علیه ملت ایران فرصت و مجال دیگری را می‌طلبد اما آنچه امروزه به‌خصوص برای نسل جوان کشورمان پندآموزی و عبرت‌آموزی بیشتر دارد لزوم مطالعه بیشتر درباره جریانات سیاسی و تاریخ معاصر کشور است که مبادا در اثر تبلیغات دروغین دشمنان و برخی مواضع تبلیغاتی انتخاباتی نادرست برخی نامزدهای انتخاباتی ریاست‌جمهوری در گذشته به تعبیر رهبر حکیم انقلاب اسلامی «مبادا جای جلاد و شهید» جابه‌جا شود!
سازمان مجاهدین خلق ایران در سال 1344 هجری شمسی، که به نوعی شاخه دانشجویی نهضت آزادی محسوب می‌گردید با هدف مبارزه مسلحانه با رژیم شاه تشکیل شد.
این سازمان از همان بدو پیدایش «برداشت خاص از اسلام» داشت. آنان به‌دنبال «مطابقت دین با علوم جدید» بودند و از نظر آنان
هر جا مذهب از پاسخ منطقی عاجز بود پاسخ را از «ماتریالیسم علمی» می‌گرفتند.
همه آموزش‌های ایدئولوژیک، عقیدتی و سیاسی داخل سازمان و سیر مطالعاتی و کتاب‌هایی را که سازمان برای اعضاء خود الزام به مطالعه کرده بود بر دو اصل استوار بود:
- پذیرش ماتریالیسم و مبانی آن
- کنار گذاشتن روحانیت و تدوین اسلامی که مبتنی بر نگاه درون سازمانی مجاهدین (منافقین) بود.
و پذیرش همین دو اصل نقش کلیدی در تغییر رسمی ایدئولوژی سازمان از «اسلام» به «مارکسیست» بود. و اوج این کشمکش‌ها در داخل سازمان در سال 1354 هـ.ش و ترورهای داخلی اعضاء به‌دست سران سازمان (شهید شریف واقفی...)، همکاری با ساواک، گسترش فسادهای اخلاقی در خانه‌های تیمی و اعلام مارکسیست شدن آنان از جمله این پیامدها بود....
سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که با پیروزی انقلاب بسیاری از سران و اعضاء آن از زندان آزاد شدند به معنای واقعی «منافق» بودند؛ زمانی شعار انحلال ارتش را سر دادند. برهه‌ای برای جازدن خود در صفوف مبارزان و انقلابیون تلاش کردند از شخصیت پدرانه و معنوی مجاهد نستوه آیت‌الله طالقانی به نفع خود سوء‌استفاده کنند که با اعلان برائت آیت‌الله طالقانی نفاق آنان آشکارتر شد. مقطعی برای روس‌ها جاسوسی می‌کردند و پرونده «سعادتی» گواه بر این مدعی بود.
در جنگ تحمیلی رژیم بعثی صدام با دشمن متجاوز همکاری می‌کردند و در عملیات مشترک عراق علیه ایران تا جایی که با قصد فتح تهران در عملیات مرصاد (بعد از پذیرش قطعنامه 598) تا نزدیکی کرمانشاه آمدند که با پاسخ قاطع و نابود‌کننده مردم و نیروهای مسلح ایران روبه‌رو شدند.
در این سال‌ها همواره علیه ملت ایران توطئه کرده‌اند. سال گذشته در نشست منافقین در پاریس که ائتلاف ارتجاع عربی به رهبری عربستان، و برخی کشورهای اروپایی و با حمایت آمریکا صورت گرفت نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل و مشاور امنیت ملی کنونی آن جان بولتون رسماً اعلام کرد که با کمک منافقین باید کاری کنیم که ملت ایران شاهد بزرگداشت چهلمین سالگرد انقلاب خود نباشد! که این آرزو را به گور خواهند برد. سخن آخر در بازخوانی پیشینه گروهک تروریستی منافقین آن است که آمریکا در حالی «حزب‌الله لبنان» را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار داده است که با رأی مردم لبنان در دولت، مجلس، شوراها حضور دارد و قهرمان مردم است و همزمان سازمان منافقین با این همه جنایت و خیانت را از فهرست گروه‌های تروریستی خارج می‌نماید! باید برای این دموکراسی آمریکایی و حامیان آن و حقوق بشری که اینان سردمدار آن هستند فاتحه خواند!
