به غير از شبكه اول سيما كه سريال «پايتخت5» را براي نوروز آماده و پخش كرد، شبكه هاي 2، 3 و 5 سيما نيز سريال هايي را پخش كردند؛ سريال هايي كه در مقايسه با «پايتخت»، عملاً شكست خوردند و ديده نشدند. «جوان» علت اين اتفاق را در گفتوگو با منتقدان تلويزیوني بررسي كرده است.
شكست سريالهاي نوروزي شبكههاي 2، 3 و 5 بعد از آن رخ داده است كه اين شبكهها تلاش كرده بودند با همكاري كارگردانهاي اسم و رسم دار سينما، سريالسازي كنند، ولي در نهايت باز هم ثابت شد تلويزيون نميتواند جاي خوبي براي يك كارگردان سينما باشد.
«تعطيلات رؤيايي» مينيسريالي كشدار
مازيار معاوني منتقد سينما و تلويزيون در گفت و گو با «جوان»، درباره سريال«تعطيلات رؤيايي» كه از شبكه 2 سيما پخش شد، ميگويد: تنها حسن اين سريال بازگشت دوباره دكتر محمود عزيزي و افسر اسدي به تلويزيون بود؛ دو بازيگر قديمي كه تقريباً يادمان رفته قبل از اين چه زماني در يك مجموعه تلويزيوني حضور داشتهاند. معاوني با بيان اينكه در «تعطيلات رؤيايي» يك بحران خانوادگي دستمايه توليد سريال شده ميگويد: كدورتهاي بين دو خانواده و اتفاقات ناشي از آن در بهترين شرايط ميتواند در يك ميني سريال پنج قسمتي نمايش داده شود نه اينكه آن را براي يك سريال 15 قسمتي كش داد.وي به حضور محمدرضا شريفينيا، در اين سريال اشاره ميكند و ميافزايد: شريفي نيا ذاتاً بازيگر كاريزماتيكي است، ولي سريال فضاي سردي را دارد و از نظر چاشنيهاي دراماتيك لخت است، بالطبع در اين فضا بازيها هم ضعيف و نازل شده است.
20سال شكست كارگردانهاي سينما
اين منتقد سينما و تلويزيون با تأكيد بر اينكه آخرين حضور موفق يك كارگردان سينمايي در تلويزيون به سال 78 و سريال «آپارتمان فرخ و فرج» به كارگرداني اصغر فرهادي باز ميگردد، ميگويد: امسال عليرضا اميني كه در سينما فيلمهاي خوبي مانند «هفت دقيقه تا پاييز»، «نامههاي باد» و «دانههاي ريزبرف» را ساخته است، در ساخت سريال «تعطيلات رؤيایي» موفق نبوده است. وي ادامه ميدهد: «مازيار ميري» هم كه در سينما آثار خوبي مانند «به آهستگي»، «پاداش سكوت» و تا حدي«حوض نقاشي» را ساخته در تلويزيون بعد از تجربه ناموفق «گاهي به پشت سر نگاه كن»، دوباره يك تجربه شكست خورده به نام «هيئت مديره» را ارائه داده است. معاوني با اشاره به حضور «سامان مقدم» در مقام كارگردان سريال «ديوار به ديوار2»، ميگويد: مقدم يك بار در سريال «شمس العماره» توانست با استفاده از تعداد زيادي بازيگر در يك لوكيشن محدود، موفق عمل كند اما بعد از آن ميبينيم دارد اين تجربه را هي تكرار ميكند كه خب ناموفق بوده است.
«ديوار به ديوار2» ايدهاي كه ديگر جواب نميدهد
اين منتقد با اشاره به اينكه فصل اول از سريال «ديوار به ديوار» سال گذشته از تلويزيون پخش شد، ميگويد: اين سريال پر هياهو از تعداد زيادي بازيگران شناخته شده بهره گرفته است كه هركدام از آنها به تنهايي كاراكترهاي موفقي بودهاند. از پژمان جمشيدي گرفته تا ويشكا آسايش و فرهاد آئيش كه نقشهاي موفقي را در سينما و تلويزيون ايفا كردهاند اما در «ديوار به ديوار» بسیار پايينتر از حد انتظار ظاهر شدهاند. ايدهاي كه در «ديوار به ديوار» شاهد آن هستيم يعني جمع شدن ناخواسته يكسري آدم در يك محل پيش از اين در سينما و فيلم «چك» ساخته كاظم راستگفتار تجربه شده و ايدهای تكراري است كه در بستر داستاني آن هيچ گره افكني و باز شدن گرهي وجود ندارد.
سريالهايي كه براي نوروز نیستند
مازيار معاوني با بيان اينكه سريالهاي ويژه نوروز بايد در نوروز شروع شده و در فضاي نوروز نيز به پايان برسند، ميگويد: روش اشتباهي كه تلويزيون با پخش سريال «درحاشيه» آغاز و بعد از آن نيز در «ديوار به ديوار1» ادامه پيدا كرد، اين است كه آغاز و پايان سريال ربطي به نوروز ندارد. امسال نيز مجموعههاي «هيئت مديره» كه يك سريال 100 قسمتي است پخشاش در نوروز آغاز شد در صورتي كه نه حال و هواي نوروزي دارد و نه در نوروز به پايان ميرسد. معاوني با انتقاد از بازيهاي احسان كرمي و حديث ميراميني در «هيئت مديره» ميگويد: بازيهاي اين سريال به شدت تخت و يكنواخت است و غم، شادي و خشم همه در يك سطح تعريف شده، انگار يك ربات دارد بازي ميكند. وي در ادامه ميگويد: سريال«هيئت مديره» آنقدر ضعيف است كه ميتوان از آن به عنوان ميان برنامههاي آموزشي استفاده كرد، مانند مجموعه هايي كه در دهههای 60 و 70 براي آموزش موضوعات مختلف پخش ميشد كه موفقترين آنها «سيماي اقتصادي» بود كه ميان برنامههاي نمايشي آموزشي داشت.
«پايتخت» يك استثناي تلويزيوني
سيدرضا صائمي، منتقد سينما و تلويزيون در گفتوگو با «جوان»، سريال «پايتخت» را يك استثنا در ميان سريالهاي تلويزيوني ميداند كه در پنجمين فصل از پخش هنوز هم پر بيننده است. صائمي ميگويد: در بحث اينكه چرا سريالهاي نوروزي غير از پايتخت، شكست خوردهاند، ميشود اين گونه به ماجرا نگاه كرد كه چرا باز هم «پايتخت» از ساير سريالها موفقتر بوده است؟! اين منتقد ميافزايد: در شبكه نمايش خانگي، سريال «شهرزاد» با وجود بهرهگيري از سوپراستارهاي سينما و كارگرداني حسن فتحي كه يكي از بهترين كارگردانهاي سريال ساز است، بعد از فصل اول دچار افت شديد كيفيت شد ولي در مورد پايتخت به خاطر عواملي مانند ايجاد سمپات با بيننده و ايجاد كشش در داستان، استفاده مناسب از طنز موقعيت و طنز كلامي و حتي بهرهگيري از طنز لهجه و گويش توانسته است، محبوبیت خود را حفظ كند. صائمي ميافزايد: تا پيش از «پايتخت» كمتر پيش ميآمد مجموعهاي در فضايي با بافت محلي و بومي ساخته شود اما محبوبيت ملي پيدا كند، حتي تكيهكلامهاي كاراكترهاي سريال «پايتخت» مانند «اي خِدا» كه امسال گل كرده و مربوط به روستاهاي مازندران است، با استقبال خوبي روبهرو شده و اين نشان دهنده ارتباطي است كه بيننده فراتر از سريال با مجموعه «پايتخت» برقرار كرده است. وي ادامه ميدهد: شخصيت پردازي خوب سريال پايتخت باعث شده تا بيننده در عين تنوع و تعداد بالاي بازيگران اين سريال با آنها ارتباط حسي برقرار کند و حتي اين ارتباط آنقدر قوي است كه ميبينيم در نقدهاي مردمي گفته ميشود، مثلاً نقي معمولي در فلان صحنه نبايد چنين رفتاري انجام ميداد! يا چرا در برخورد با فلان كاراكتر سريال عصبي شد؟! اين نشان ميدهد مخاطب سريال از بعد رواني نيز با «پايتخت» همراه شده و شخصيتهاي سريال را باور كرده است. صائمي با اشاره به اينكه در پايتخت همه شخصيتها خاكستري هستند و ما شخصيت سياه و سفيد نداريم، ميگويد: اين خاكستري بودن شخصيتها كمك كرده تا بيننده با آنها همذات پنداري و رفتار آنها را كه خيلي زياد به رفتارهاي رئال نزديك است باور كند. اين منتقد در پايان تصريح ميكند: يكي از ويژگيهاي «پايتخت» اهميت به جايگاه خانواده و اعضاي آن است كه تقريباً از دهه 60 به بعد كمتر در تلويزيون شاهد آن بوديم كه جايگاه اعضاي خانواده و در كنار هم بودن اعضا تا اين حد مهم باشد. به نظر ميرسد، علت اينكه امسال نيز پايتخت توانست موفقتر از ساير سريالها باشد اين است كه توانسته آنچه مخاطب تلويزيون به دنبال آن است ارائه دهد، در حالي كه كارگردانان سينما از درك اين موضوع ناتوان بودهاند.