کد خبر: 891084
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۶ - ۲۰:۱۳
جلوگيري از عادي سازي روابط تجاري – اقتصادي ايران با کشورها مهمترين راهبرد پسابرجامي
برجام سندي داراي اهميت فراوان براي ايالات متحده است و با منافع گسترده اين کشور گره خورده است...
سایه تهديد و تحريم با هدف ضربه به اقتصاد ايرانامیرعباس رسولی

برجام سندي داراي اهميت فراوان براي ايالات متحده است و با منافع گسترده اين کشور گره خورده است تا جايي که دونالد ترامپ نيز با تمام جوسازي هاي که عليه برجام داشته تاکنون به خود اجازه نداده تا خروج آمريکا از آن را اعلام کند.
رئيس جمهوري فعلي آمريکا در ايام تبليغات انتخاباتي سال گذشته و در مناظره با هيلاري کلينتون از برجام به عنوان يک سند فاجعه آميز ياد کرد و با تخطئه دستاوردهاي آن براي ايالات متحده وعده داد چنانچه رئيس جمهور اين کشور شود قطعا برجام را پاره خواهد کرد، وي در همان هفته هاي نخست نيز با تخريب دائم برجام مجددا وعده داد که دولت متبوع وي ، اين سند بين المللي را پاره خواهد کرد.
طي 12ماهي که دونالد ترامپ رئيس جمهور آمريکا بوده «تخريب برجام » مهمترين عنصر سياست خارجه دولت وي بوده ، گويي که برجام پرهزينه ترين توافقي است که منافع آمريکا را با مخاطره مواجه ساخته است.
اما همانگونه که وال استریت ژورنال در شماره اخير خود بيان مي کند هدف دونالد ترامپ خارج کردن آمريکا از برجام نيست و هدف وادار کردن اروپا به عنوان پليس خوب براي امتيازگيري از ايران است چرا که بر اساس مواضع رسمي مقامات کشورهاي اروپايي و مسئول سياست خارجه اتحاديه اروپا ،اهداف اوليه و ثانونيه اين کشورها در مواجهه با ايران ( با هدف تضعيف موقعيت جمهوري اسلامي ايران در عرصه منطقه اي و بين المللي ) يکي است کمااينکه فرانسه ، آلمان و انگليس نيز همانند آمريکا از نقض روح برجام توسط ايران به دلايل مختلفي از جمله آزمايش موشکي سخن به ميان آورده اند.
وال استریت ژورنال در مورد بیانیه اخیر ترامپ با تعيين ضرب الاجل 120 روزه نوشت: «او تعلیق تحریم ها را تمدید کرد به این بهانه که کنگره و اروپا جهت تغییر برجام اقدام کنند. در غیر این صورت ادعا کرده که برجام را ترک می کند. ترامپ بیشتر از ایرانی ها، خود را در محاصره قرار داده است.او خط قرمز مشخص کرده و این امر بدین معنی است که اگر در طی 120 روز آینده خواسته هایش محقق نشود باید به وعده اش عمل کند یا با تمدید مجدد، اعتبار جهانی اش آسیب می بیند. بدین ترتیب اگر او ایده مشخص یا راه خروجی نداشته باشد، خود را در محاصره تنگی قرار داده است. اگر اروپایی ها در برابر مذاکره مجدد برجام مقاومت کنند، ترامپ باید به تنهایی عمل کند».
اين در حالي است که نبايد ناديده گرفت که چنانچه دونالد ترامپ تصميمي جدي براي خروج از برجام داشت بعد از گذشت 1 سال از روي کارآمدن وي در سمت رياست جمهوري اين کشور ، قطعا چنين اقدامي را انجام مي داد اما به گواه مواضع گيري ها و جهت گيري وي، بازي با برگ خروج از برجام تنها براي «ايجاد بازدارندگي در بين تجار ، سرمايه گذاران ، بانک ها و شرکت هاي مهمي خارجي براي فعاليت با جمهوري اسلامي ايران است».

حفظ تهديد و تحريم با هدف ضربه به اقتصاد ايران

آمريکايي ها به خوبي آگاهند که در عرصه روابط تجاري – اقتصادي در عرصه بين المللي چنانچه سايه تهديد، تحريم و محدوديت هاي بين المللي عليه يک کشور «فعال» و «حفظ » شود ، فعالان اقتصادي از سرمايه گذار گرفته تا بانک و تجار و حتي گردشگران عملا رغبتي براي ايجاد و توسعه روابط خود با کشور مورد هدف نخواهند داشت.
 باراک اوباما و دونالد ترامپ با نوع فعاليت هاي ضد ايراني خود موفق شده اند تا با حفظ تحريم هاي تعليق شده در توافق هسته اي و همچنين اعمال تحريم هاي جديد به بهانه هاي حقوق بشري و موشکي براحتي به چنين هدفي دست يافته و مانع از عادي سازي روابط اقتصادي و تجاري ايران با شرکت هاي حقوقي و حقيقي شوند.
ترامپ گام هاي جدي تري نيز برداشته و با بازي هاي نظير « خروج آمريکا از برجام » يا « اعلام عدم پاينبدي ايران به توافق هسته اي » مانع از دست يابي جمهوري اسلامي ايران به منافع حداقلي برجام شود و تعيين مدت 120 روزه براي اجراي شروط 4 گانه نيز دقيقا با همين هدف صورت گرفته است چرا که در 4 ماه آتي نيز همانند 28 ماه گذشته ، هيچ فعال اقتصادي در عرصه بين المللي اقدام ريسک پذيري مانند « برقراري ارتباطات اقتصادي با ايران‌ «  را انجام نخواهد داد به اين دليل که هيچ تضميني براي استمرار روابط کشورهاي غربي با ايران وجود ندارد و حتي ممکن است توسط دولت آمريکا جريمه شود.
وال استریت ژورنال در نهایت به ترامپ پیشنهاد می کند بهترین راه مقابله با ایران تمدید تعلیق تحریم های هسته ای و حفظ برجام و محدود کردن ایران در دیگر جبهه ها است.

سایه تهديد و تحريم با هدف ضربه به اقتصاد ايران

انعکاس اغتشاشات ايران با هدف ايجاد رعب در فعالان اقتصادي

يکي از اهداف مهم از برجسته کردن اغتشاشات مردمي توسط مقامات و نهادهاي وابسته به دولت آمريکا نيز انعکاس تصويري مخدوش از اوضاع اقتصادي ، سياسي و اجتماعي از درون جامعه ايران است.
عموما فعالان عرصه اقتصادي در عرصه بين المللي پول و سرمايه خود را در کشوري قرار نمي دهند که فاقد ثبات سياسي – اجتماعي باشد و روابط آن با کشورهاي ديگر داراي نوسانات شديد باشد چرا که لازمه فعاليت هاي اقتصادي ، فضايي ايمن در فضاي داخلي يک کشور و روابط اين کشور با ساير دولت هاست.
وليد فارِس مشاور دونالد ترامپ در همين باره مي نويسد‌:« سیاست آمریکا در قبال معترضین ایران، باید دارای دستور کار راهبردی و منطقی باشد. کاخ سفید باید به طور جدی با کنگره برای شکل دهی به یک راهبرد جامع همکاری کند. باید پلت فورمی دو حزبی به عنوان پایه «رویکردی ملی» در این موضوع ایجاد شود. ما با قدرت از معرفی هماهنگ کننده ای برای موضوع ایران تا زمانی که این ماجرا ادامه دارد حمایت می کنیم. این عامل، به هم پیوستگی میان نهادهای دولتی آمریکا را حفظ می کند و ارتباط با بازیگران منطقه ای و بین المللی و اپوزیسیون ایران برقرار می ماند».
فارن افرز نشریه شورای روابط خارجی آمریکا CFR دو سال قبل به دولت اين کشور پيشنهاد مي دهد اگر زمانی مجددا جنبش اعتراضی در ایران (همانند غائله 88) شکل گرفت، از آن به شکل بهتري استفاده کند ؛ در بخشي از اين پيشنهادات مي آيد :« ایجاد کمپین جنگ سیاسی و تفرفه انداختن در دایره حاکمیتی ایران » ،‌«  بازگرداندن معماری تحریم های ایران تا جایی که امکان پذیر است » ، « معرفی نام سپاه پاسداران به عنوان سازمانی تروریستی » ، « استراتژی فشار بر ایران با محوریت فشار از داخل بر ایران » ، « پمپاژ این ادعا در تلویزیون و رسانه های اجتماعی: تنها حاکمیت اشتباه روحانیان موجب محدودیت اقتصادی و محرومیت سیاسی ایران شده» ، « بسیج مخالفان ایران در خارج از کشور » و « بیرون کردن ایران از اقتصاد جهانی ».
منظور نشريه فارن افرز از بيرون کردن ايران از اقتصاد جهاني دقيقا همان رويکردي است که دولت باراک اوباما و دونالد ترامپ در دوران پسا برجام اتخاذ کرده اند و آن ايجاد ترس و رعب در فضاي بين المللي براي مانع سازي از عادي سازي روابط تجاري کشورها و شرکت ها و بانک ها با جمهوري اسلامي ايران  است.

حلقه مفقوده چيست؟

آنچه که مهم مي نمايد اين مسئله است که دولت تدبير و اميد نيز تدبير مناسبي براي فضاسازي هاي گسترده دولتهاي آمريکا عليه جمهوري اسلامي ايران در عرصه بين المللي نداشته و نتوانسته ايران هراسي پسا برجام را خنثي يا قدرت اثرگذاري آن را به حداقل ممکن برساند چرا که لازمه تحقق چنين هدفي آن ديپلماسي فعال در عرصه بين المللي به ويژه در جهت معرفي کردن آمريکا به عنوان ناقض برجام و وادار کردن اين کشور به اجراي تعهدات برجامي است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار