
رسم بر اين بوده و هست كه كشتي را به عنوان رشته پهلواني و ورزش جوانمردي ميشناختيم و ميشناسيم، رشتهاي كه مردم پهلوانان و قهرمانان آن را با نگاهي ديگر ميبينند و از آنها نسبت به ساير قهرمانان، توقع و انتظارات ديگري دارند.
خب از كشتي جز اين هم انتظار نميرود، اما بحث بر سر اين است كه وقتي سروصداي اعتراضها بلند و تعداد انتقادات به يك اتفاق زياد ميشود، آن وقت بايد حساس شد. وقتي يك نفر حرف از تباني ميزند به راحتي ميشود آن را به عدم نتيجهگيري يا خيلي چيزهاي ديگر ربط داد، اما وقتي تعداد بيشتر ميشود آن وقت بايد قصه را دنبال كرد، بايد پيگير شد تا وضعيت مشخص شود. كشتي ايران، يك ورزش پهلواني و جوانمردانه است كه مردم به خاطر همين مرام دوستش دارند و آن را ورزش اول خود مينامند، اما اگر قرار باشد ذرهاي بيعدالتي، تبعيض يا خداي ناكرده ناجوانمردي در آن مشاهده كنند، آن وقت است كه خيلي راحت از آن فاصله ميگيرند.
اتفاقات فينال رقابتهاي ليگ كشتي در كاشان بايد از سوي فدراسيون به دقت مورد بررسي قرار گيرد، اينكه همه را متهم به صحبت با رسانهها و آوردن سند و مدرك كنيم نه تنها پاسخ مناسبي براي حاشيههاي به وجود آمده، نيست بلكه آتش اين اتفاق را شعلهورتر ميكند. به نظر ميرسد فدراسيون كشتي بايد در اين خصوص شفافسازي كند، اينكه چرا سه كشتيگير يكي از فيناليستها در روز مسابقه نهايي از تركيب كنار گذاشته ميشوند، براي علاقهمندان به اين رشته جاي سؤال است و اين پرسش زماني برجستهتر و جديتر ميشود كه حرف از مافياي كشتي به ميان ميآيد.
مافيا و كشتي ايران؟ اين يعني فاجعه، يعني اينكه كشتي ايران از مرام و رسمش فاصله گرفته و ما به سختي بر اين باوريم كه چنين نيست. كشتي ايران همواره خود قرباني مافياي كشتي جهاني بوده و اينقدر از آن ضربه خورده كه هرگز نميتوان تصور كرد كه حالا خود صاحب مافيا و اين قبيل حقخوريها باشد، اما...
اما بايد حقايق روشن شود، بايد تكليف اين اتهام براي هميشه روشن شود كه اگر نشد آن وقت بايد حرفهاي امروز را شروع يك اتفاق تلخ دانست، حرفهايي كه امروز توسط يك يا دو نفر زده ميشود و شايد به سبب برخي اختلاف سليقهها باشد، تكرارشان باعث سلب اطمينان مردم از ورزش اول و مسئولان آن ميشود. مردم ايران، مردم كشتيفهم و كشتيدوستي هستند و به كشتي، كشتيگيران و فدراسيون آن هم اطمينان دارند، اما حقيقت اين است كه وقتي حرف مافيا و تباني زياد شود، آن وقت خيلي راحت نگاه احترامآميز همين مردم به كشتي عوض ميشود، آن وقت كشتي بايد به اندازه قدمت تاريخياش هزينه دهد تا شايد بتواند اطمينان و نگاه خاص مردم را به سوي خود بازگرداند.
كشتي ورزش اول ماست. ورزش پهلواني و جوانمردي، ورزش دوستداشتني ماست. كشتي را دوست داريم. قهرمانان و پهلوانانش را دوست داريم و ميدانيم كه خاك خوردههاي تشك كشتي و بزرگان آن دغدغه كشتي دارند، ميدانيم كه آنها حتماً پاسخ مناسبي براي بحث مافيا و تباني در كشتي دارند. حتماً پاسخ قانعكنندهاي به اعتراضها دارند و حتماً آنها را مجاب خواهند كرد كه اشتباهي رخ داده و نه مافيايي وجود دارد و نه تباني و زد و بندي صورت گرفته است.