
فریدون حسن
شنيدن خبر بيتوجهي به قهرمانان و پيشكسوتان ورزشي و ديدن تصاوير گوشهگير شدن آنها بسيار عادي است، عادي است كه خبر از زمينگير شدن فلان مدالآور المپيك به سبب بيماري بشنويم و باز عادي است كه ببينيم و بشنويم مثلاً ورزشكار قهرمان سابق به سبب مشكلات مالي وضعيت خوبي ندارد، اين اتفاق معمولي و تلخ در ورزش است كه قهرمانان و افتخارآفرينان پس از دوران حرفهاي به راحتي فراموش ميشوند، نه كسي سراغشان ميرود و نه مسئولي دغدغه وضعيتشان را دارد، بنابراين خود قهرمان و مدالآور است كه بايد به فكر روزهاي بازنشستگي خود باشد. در ورزش ما كسي به فكر آينده ورزشكار نيست، مسئولان و مديران ريز و درشت ورزش فقط و فقط امروز را ميبينند و ميخواهند در دوران مديريتشان به هر قيمت كه شده موفقيت كسب كنند، به هر قيمت حتي به قيمت تباه شدن آينده يك ورزشكار.
اين روزها خبرهاي بستري شدن كيميا عليزاده، تكواندوكار مدالآور ايران در المپيك و رقابتهاي قهرماني آسيا در رأس خبرهاي رسانههاست، اما در بين تمام خبرها، اظهارات پزشك اين ورزشكار در خصوص شرايط جسمي و روحي او پيش از المپيك و گوشزد كردن خطر حضور او در رقابتهاي سنگين ورزشي براي سلامتياش نشان از بيتوجهي صرف مسئولان ورزش كشور به سلامت يك جوان آيندهدار دارد. عليزاده به المپيك رفت، مدال گرفت و مصدوم شد، تحت عمل جراحي قرار گرفت، به رقابتهاي قهرماني جهان رفت، مدال گرفت و راهي بيمارستان شد، سؤال اينجاست؟ عليزاده بعد از حضور احتمالي در سومين رويداد بزرگ ورزشي چه سرنوشتي خواهد داشت؟
مسئولان ورزش كشور كه امروز هم حتي بيشتر براي گرفتن عكس يادگاري راهي بيمارستان محل بستري او ميشوند تا كجا ميخواهند از اين جوان 19 ساله براي پربارتر شدن كارنامه مديريت خود استفاده كنند؟
امروز عليزاده با دو مدال المپيك و قهرماني جهان، بانوي تاريخساز تكواندوي ايران است، امروز اين بانوي مدالآور و افتخارآفرين با مشكل روحي و جسمي جدي روبهرو است، مشكلي كه به گفته پزشكان معالجه ميتواند حتي زندگي روزمره او را نيز با مشكل مواجه كند. اما سؤال بعدي اينجاست، آقاياني كه ديروز بهرغم تمام هشدارها با اعزام اين جوان به المپيك و رقابتهاي قهرماني جهان براي به دست آوردن يك مدال بيشتر موافقت كردند و در بازگشت براي گرفتن عكس يادگاري در كنار او و مدالهايش از هم سبقت گرفتند آيا در روزهاي تنهايي و زمينگير شدن عليزاده هم اينگونه در كنار او حضور خواهند داشت؟ بد نيست دوباره به ابتداي مطلب برگرديم، كدام يك از پيشكسوتان و مدالآوران المپيك تحت پوشش قرار دارند كه عليزاده با 19 سال سن از اين به بعد از شرايط آنها برخوردار شود؟
واقعيت اين است كه اگر همين امروز كيميا عليزاده بنا به اجبار از دنياي حرفهاي تكواندو خداحافظي كند به راحتي فراموش خواهد شد، هم از سوي وزير ورزش دولت تدبير و اميد كه قول مدال توكيو را از او گرفته و هم از سوي مسئولان فدراسيون تكواندو كه پشت مدالآوريهاي او در المپيك و رقابتهاي قهرماني آسيا پنهان شدهاند. حقيقت اين است كه عليزاده امروز قرباني زيادهخواهيهاي مديران ورزش است، مديراني كه عليزاده را پل پيروزي و موفقيت خود كردهاند، مديراني كه به طور حتم پاسخگوي وضعيت امروز اين تكواندوكار مدالآور نيستند و حتي شايد خود او و خانوادهاش را نيز در مظان اتهام قرار دهند كه چرا وقتي از وضعيت روحي و جسمي او خبر داشتند، كاري نكردند.
قصه كيميا عليزاده، قصه تلخي است، داستاني تأسفآور كه نويسندگان اصلي آن مسئولان ورزش كشور هستند، عليزاده حال و روز خوبي ندارد، امروز در ديد و معرض نگاه خبرگزاريهاست، اما فردا كه آبها از آسياب بيفتد و بنا به گمانهزنيها مجبور به خداحافظي با دنياي حرفهاي باشد، آن وقت بايد مثل تمام مدالآوران و قهرمانان فراموش شده و به تنهايي با دردهاي روحي و جسمي و مشكلات ريز و درشت زندگي كنار بيايد.