
نویسنده: سید عبدالله متولیان
در دوران موسوم به اصلاحات، رئيس دولت هفتم با شعار توسعه سياسي با قرائتي شاذ و نادر از حقوق شهروندي بر طبل آزاديهاي لجامگسيخته كوبيده و در كوتاه زماني شيرازه امور از هم گسسته و كشور در مسير انحطاط و مردم به ويژه جوانان به بلاي خانمانسوز بحران هويت و واگرايي دچار شده و خسارات سنگين و بعضاً غيرقابل جبران به نظام تحميل شد. رئيس دولت هفتم با پيگيري پروژه وارونگي «توسعه سياسي»، «جامعه مدني»، «حقوق شهروندي»، «آزاديهاي اجتماعي» و... را به عنوان مهمترين و حياتيترين نيازهاي مردم دنبال ميكرد. در آن زمان مقام معظم رهبري به عنوان كشتيبان انقلاب اسلامي به تصحيح خط انحراف پرداختند و «رفع فقر، فساد، تورم، بيكاري و تبعيض» را به عنوان دغدغهها و مطالبات مردم و اولويتهاي نظام، به دولتمردان تفهيم نمودند تا جايي كه دولت هشتم مجبور به تغيير و تصحيح مسير غلط خود شده و اقتصاد را شعار اصلي خود قرار داد.
متأسفانه همين مسير غلط در دولت يازدهم مجدداً به شكلي ديگر در پيش گرفته شد؛ رئيس دولت يازدهم با نگاهي سطحي و با سادهانديشي غيرقابل باور كه بوي غربزدگي و تحرك غيرانقلابي از آن استشمام ميشد و بيشتر به سادهلوحي شباهت داشت، زلف همه امور و حل همه مشكلات كشور را به مذاكره با شيطان بزرگ امريكا گره زده و در حالي كه سياستهاي كلي نظام هرگونه مذاكره با امريكا را ممنوع و بينتيجه و بلكه مضر به حال كشور و مردم اعلام كرده بود، صريح و شفاف لغو يكجاي همه تحريمها و حل همه مشكلات كشور را به مذاكره با امريكا مشروط كرده و با اخذ رأي از مردم و تبديل اين خواسته غلط به مطالبه ملي، عملاً كشور را در مسير دوقطبي بسيار خطرناك «مردم – حاكميت» قرار داد كه به لطف خداوند حكيم و با درايت و تيزهوشي بيبديل حضرت امام خامنهاي و اتخاذ «نرمش قهرمانانه»، آن تهديد بزرگ به فرصتي براي يكپارچگي ملي، اتحاد و همدلي عليه دشمنان و تقويت باور غيرقابل اعتماد بودن امريكا از يكسو و متلاشي شدن گروه 1+5 از سوي ديگر تبديل شد.
امروز اگرچه بهزعم اكثريت مطلق كارشناسان و صاحبنظران داخلي و خارجي، برجام، نافرجام و در دستيابي به اهداف مورد نظر كاملاً عقيم و ناكام بوده است، اما مستند به شعارهاي انتخاباتي و قرائن و شواهد موجود، متأسفانه همان خط و رويكرد بيفرجام و خسارتبار و ضرورت مذاكره با شيطان اكبر و طاغوت اعظم، به عنوان نسخه عملياتي دولت دوازدهم در ساير زمينهها نظير قدرت موشكي و وضعيت حقوق بشر در ايران و حمايت از جنبشهاي آزاديبخش (حزبالله، حماس و...) تجويز و مورد تأكيد قرار گرفته است. انديشهپردازان مذاكره با شيطان بايد به مردم پاسخ بگويند كه حاصل چهار سال كوبيدن بر طبل «توافق به هر قيمت» و «توافق بد بهتر از توافق نكردن است» چه بوده است؟ علت جري شدن و سركشي كشورهاي بسيار كوچك حاشيه خليجفارس و خط و نشان كشيدن براي ايران در پسابرجام چيست؟
علت شكلگيري اتحاد شوم و شيطاني «عربي –عبري- غربي» با محوريت رژيم وهابي سعودي حاكم بر حجاز عليه ايران چيست؟ علت تصويب تحريمهاي تجميعي و فلج كننده جديد موسوم به 722S توسط كميته روابط خارجي مجلس سناي امريكا چيست؟ علت تعطيلي هزاران كارگاه و بنگاه توليدي در سطح كشور چيست؟ علت عدم استفاده از ظرفيتهاي داخلي و بها ندادن به مردم در حل مشكلات چيست؟ چرا بايد هر روز شاهد تعطيلي كارخانجات و واحدهاي توليدي و بيكار شدن مردم باشيم؟
مردم ميپرسند چرا بايد از چاه برجام خاصه براي كشورهاي اروپايي (كه تمام همت خود را براي دشمني با ايران و تضعيف و استحاله نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران بهكار گرفته و ميگيرند) آب بجوشد، ولي براي مردم ايران به ويژه ميليونها جوان ايراني نه ؟ چرا درخت برجام براي غربيها گلابي داده و كرم گلابي نصيب مردم ايران شده است؟ علت پيدايش تفكر منحط اشرافيگري و افزايش ناباورانه فاصله طبقاتي در سالهاي اخير چيست؟ چرا و چرا و...؟
مردم از پاسخگويي برخي غربزدگان و غيرانقلابيها بهكلي نااميد شدهاند، فلذا از خود ميپرسند كه گير اصلي كار كجاست؟ كشوري كه ظرفيت لازم را براي جمعيت بالاي ۴۰۰ ميليون نفر دارد چرا بايد در اداره ۸۰ ميليون نفر دچار مشكل باشد؟ كشوري كه عجيبترين نبرد قرون اخير (كه دهها كشور مستقيم و غيرمستقيم در آن عليه ايران مشاركت داشتند) را به اتكاي قدرت دروني و حضور مردم با سربلندي و پيروزي پشت سر گذاشت چرا بايد در حل مشكلات نه چندان سخت و پيچيده در گل بماند؟ و باز مردم خود بهجاي مسئولان و دولتمردان پاسخ ميگويند. رويكرد دولت يازدهم در حوزه اقتصاد به نوعي دنبالرو نظام سرمايهداري است. در اين فضا، طبقهاي از اجتماع تقويت ميشوند كه اشرافي و تجملگرا هستند و همه چيز را با معيارهاي خود مقايسه ميكنند. اين قشر خاص در جامعه در لايهها و بخشهاي مختلف جامعه نفوذ كرده و منافع خود را دنبال ميكنند و براي رسيدن به منافع شخصي و گروهي دست به هر كاري ميزنند. به عنوان مثال در نظام بانكداري ورود كرده و اكثر تسهيلات بانكي را براي خود ميخواهند.
مردم ميگويند نگاه به بيرون با هر توجيهي از جمله جذب سرمايه خارجي و... منجر به توسعه فقر عمومي و تضعيف روحيه خودباوري ملي و در نتيجه آسيب ديدن امنيت ملي خواهد شد. مردم ميگويند مادامي كه مسئولان و دولتمردان از ادبيات هپروتي و متوهمانه و خوي كثيف اشرافيگري فاصله نگيرند، هيچ گرهي از مشكلات كشور باز نخواهد شد. مردم ميگويند رويكرد اقتصادي دولت يازدهم رويكرد ليبرال سرمايهداري غربي است كه در بخش اقتصادي، موجب افزايش طبقه اجتماعي و ظهور طبقه اشراف شده و همين طبقه اشراف بقاي خود را ممانعت از تحقق اقتصاد مقاومتي ميدانند. امروز شرايط كشور به گونهاي است كه شاغلين هم نميتوانند از پس هزينهها برآيند، چه رسد به بيكاران. مردم با همه وجود علاوه بر ركود مرگبار، تورم بالاي ۲۰ درصد (تا ۴۰ درصد) را در جامعه حس ميكنند ولي ناباورانه دولتمردان، اعتقادي به عمق ركود، تورم، بيكاري، فقر، فساد، تبعيض و... در جامعه نداشته و از رشد اقتصادي سخن ميگويند. مردم با اعتمادي كه (به هر دليل و تحت هر شرايطي) به رئيسجمهور دوازدهم كردهاند، از دولت جديد انتظار دارند كه به فوريت نسبت به اصلاح رويكردها به ويژه در حوزه اقتصاد مبتني بر درونگرايي همراه با برونگرايي و تحقق اقتصاد مقاومتي اقدام كند، به گونهاي كه آثار ملموس آن در كوتاهترين زمان ممكن در سفره مردم و در رونق اقتصادي و عبور از تورم، ركود، بيكاري قابلرؤيت باشد و از سوي ديگر شاهد عزم جدي مقابله با انواع مظاهر فساد و تبعيض و اشرافيگري باشند كه در غيراينصورت هزينه گزافي براي ترميم باورهاي لطمه ديده از ناحيه كمكاريها و ندانمكاريهاي برخي دولتمردان بر نظام تحميل خواهد شد.