کد خبر: 853423
تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
نگاهي به مقاله جنجالي وزير داخلي آلمان؛ همگرايي فرهنگي يا اجبار در پذيرش فرهنگ جامعه مقصد!
مخاطب با مطالعه مقاله جنجالي وزير داخلي آلمان، توماس دميزير درباره چالش بحث‌برانگيز «فرهنگ غالب آلماني» متوجه مي‌شود كه...
   جواد محرمي
مخاطب با مطالعه مقاله جنجالي وزير داخلي آلمان، توماس دميزير درباره چالش بحث‌برانگيز «فرهنگ غالب آلماني» متوجه مي‌شود كه نگراني از تهاجم فرهنگي مسلمانان مهاجر، نگراني اصلي براي پرداختن به موضوع فرهنگ غالب آلماني است.
طرح اين مسئله كه آيا آلمان بايد از يك فرهنگ غالب با چارچوب‌هاي خاص پيروي كند و اين فرهنگ غالب را از بالا به شكل اجباري در جامعه حفظ کند و توسعه دهد، موضوع چالش‌برانگيزي است كه نزديك به دو دهه است به طور نسبي در مجامع علمي و رسانه‌اي كشور آلمان مطرح مي‌شود و هرچه جلوتر مي‌رويم اين موضوع با جديت بيشتري دنبال مي‌شود، هر چند مناديان اين مسئله هنوز نتوانسته‌اند تفكرات خود را در ميان عموم توسعه دهند و جا بيندازند. به نظر مي‌رسد عده‌اي در آلمان از وجود يك فرهنگ مهاجم از سوي مهاجران مسلمان به شدت احساس نگراني مي‌كنند و مي‌كوشند از طريق ايجاد چارچوب‌هاي متصلب فرهنگي جلوي اين تهاجم بايستند. از اين رو برخي در آلمان مقاله وزير آلماني را افراط‌گرايانه مي‌خوانند.
   فرهنگ آلماني غالب از كجا آمد؟
الگوي فرهنگ آلماني غالب از كي شكل گرفت و چرا اينقدر مهم و حساس است؟ موضوع «الگوي فرهنگ آلماني غالب» از سال ۱۹۹۶ شكل گرفت. اولين فردي كه آن را مطرح كرد، «بسام طيبي» نام داشت. يك پروفسور از دانشگاه گوتينگن در زمينه علوم سياسي با تابعيت سوري و مليت آلماني. بسام طيبي خود مسلمان اهل سنت بود و حتي در زمان كودكي حافظ قرآن نيز شده بود. وي ابتدا در يك مقاله و گزارش براي مجلس آلمان از ارزش‌هاي فرهنگي، چندفرهنگي و هويت فرهنگي سخن به ميان آورد. پس از وي در سال ۱۹۹۸ در يكي از مقالات روزنامه «سايت» اين عبارت به طور رسمي به كار برده شد. پس از آن در سال‌هاي ۲۰۰۰ به بعد در مقاطع مختلف از سوي سياستمداران آلماني اين موضوع مطرح مي‌شد. حوادث ۱۱ سپتامبر نيز بر طرح چنين ايده‌اي قوت بيشتري بخشيد و بارها كارشناسان در محافل مختلف با يكديگر به بحث و بررسي پرداختند و از خود مي‌پرسيدند كه آيا ما به معرفي يك فرهنگ غالب آلماني براي غيرآلماني‌ها نياز داريم يا خير؟ حساسيت اين موضوع در پشت پرده‌هاي ذهني مباحث ديگر مانند چندفرهنگي Multi- Kulti قرار داشت. بسياري از مقامات آلماني اين مبحث را مطرح مي‌كردند كه آيا آلمان يك كشور «چندفرهنگي» است يا آيا «چندفرهنگي» در آلمان با شكست روبه‌رو بوده يا موفق بوده است؟ حتي افرادي مانند آنگلا مركل صدراعظم آلمان و كريستين وولف رئيس‌جمهور فدرال سابق آلمان نيز آن را بارها از نگاه شكست و موفقيت به طور رسمي مورد بحث قرار دادند. حال پس از ورود و خروج چندصد هزار مهاجر و پناهجو به آلمان و در كنار آن شوك‌هاي سياسي، امنيتي و فرهنگي كه در جامعه آلمان اتفاق افتاد، وزير داخلي فدرال آلمان يك بار ديگر اين موضوع حساس را به چالش كشاند. وي در 10 نقطه‌نظر و فاكتوري كه اعلام نمود، پيام‌هايي را به همراه داشت كه لازم است جوامع غيرآلماني و مهاجراني كه مي‌خواهند در آينده در اين كشور زندگي كنند، به آن توجه داشته باشند.
   جامعه مهاجر فرصت يا تهديد؟
توماس دميزير در چند مورد به فاكتورهايي اشاره كرد كه براي جامعه مهاجر پيام‌هاي مهم دارد. وي در اولين موردي كه ذكركرد، موضوع دست دادن افراد و پوشش صورت را به چالش كشيد. اين در حالي است كه از سپتامبر سال ۲۰۱۵ به بعد اين موضوع مكرراً از سوي احزاب مختلف به ويژه احزاب راستگرا و محافظه‌كار مطرح شده بود. براي همگي روشن است كه اين موارد به بزرگ‌ترين اقليت ديني يعني مسلمانان در آلمان مربوط مي‌شود. اما وزير داخلي يك كشور چندفرهنگي با چه هدفي اين موارد را اعلام مي‌دارد و از شهروندان و مخاطبان خود (مسلمانان) مي‌خواهد به آن توجه داشته باشند. اين موضوع نيز قابل ذكر است كه گسترش افراط‌گرايي در مناطق مختلف از جمله اروپا بر اين مسئله تأثير فراوان داشته‌اند. يا در موردي ديگر وي به وقايع تاريخي كشورش و روابط خاص آن با اسرائيل و حق موجوديت آن اشاره دارد. به طور حتم زماني كه موضوع موجوديت اسرائيل مطرح مي‌شود، اذهان مسلمانان به اين موضوع مشغول خواهند شد. در حال حاضر 5 ميليون نفر از جمعيت ۸۲ ميليون نفري در آلمان مسلمان هستند و اين موضوع نيز مانند بسياري از موضوعات مشترك بين آنها رد و بدل مي‌شود. از سوي ديگر بحث «عملكرد و توانايي» مطرح مي‌شود. بسياري از افراد مهاجر و پناهجو به اميد تصاحب يك زندگي مرفه و امكانات بالا وارد آلمان شدند. بسياري از آنها از شرايط دشوار جنگ گريخته‌اند و برخي نيز براي رفاه بيشتر و به دلايل سياسي وارد اين كشور شدند. بارها اين موضوع مطرح شد كه آلمان به نيروي كار جديد و جوان نيازمند است. نيرويي كه به طور عملي براي اين كشور كار كند و براي جامعه آن رفاه ايجاد نمايد. بنابراين اين بند را مي‌توان يكي از پيام‌هاي روشن وزير داخلي آلمان براي افرادي دانست كه براي زندگي آينده خود در اين كشور برنامه‌ريزي مي‌كنند. بسياري از پناهجويان در ماه‌هاي اخير به دليل شرايط سخت، داوطلبانه خاك آلمان را ترك كردند.
   واكنش به افراط‌گرايي فرهنگي در دولت آلمان
پس از انتشار اين 10 بند، رسانه‌ها و احزاب سياسي و طيف‌هاي فرهنگي آلمان به اين مقاله وزير داخلي آلمان واكنش نشان دادند. برخي معتقدند كه اظهارات وي در چند مورد از جمله پوشش صورت، نقاب، موضوع حق موجوديت اسرائيل، وطن‌پرستي و غيره افراطي بوده است. سران حزب سبزها علاوه بر موضع رسمي و انتقادي كه داشتند، وي را به اظهاراتي شبيه به گروه‌هاي راستگراي افراطي و وطن‌پرست نسبت دادند. در واكنش به اين 10 بند، چند تجمع تشكيل شد. افرادي كه در آن تجمعات بودند، به ارزش‌هاي آلماني و هويت آلماني نگاهي متفاوت داشتند. برخي از افراد جوان بر اين نظر بودند كه در جامعه امروز آلمان بيش از اينكه موضوع هويت و ارزش‌هاي فرهنگي آلماني مطرح باشد، هويت اروپايي و فرهنگ اروپايي مطرح است. يكي از اعضاي سرشناس حزب مسيحي دموكرات در واكنشي اعلام كرد كه اين 10 بند نمي‌تواند معرف الگوي قانون اساسي در آلمان باشد. وي معتقد بود كه افراد در رفتار فرهنگي خود آزادتر از اين هستند كه براي آنها خط مشي فرهنگي تعيين كرد. علاوه بر اين نماينده سابق مجلس، افراد بسيار ديگري از حزب سوسيال مسيحي (حزبي كه توماس دميزير عضو آن است) به اين مقاله انتقاد داشتند.
در مجموع اين اظهارات افراطي و سختگيرانه به شمار مي‌آيند و با تحولات اخير كه در سطح جامعه و سياست آلمان رخ داده، بسيار قابل تأمل است. با توجه به روند سياسي موجود، يعني پيشروي حزب حاكم با رهبري آنگلا مركل، پيش‌بيني مي‌شود اين اظهارات و مواضع بيشتر و گسترده‌تر خواهد شد. در آينده بايد ديد كه تاب سياسي و اجتماعي در آلمان براي تحمل فرهنگ‌هاي مهمان و شهروندان جديدي كه در اين كشور قصد ادامه زندگي دارند، چقدر است؟
احساس تهاجم فرهنگي از سوي مهاجران مسلمان در آلمان موضوع پيچيده‌اي نيست و از سوي مردم آلمان به عنوان مسئله‌اي ضد ملي و مغاير منافع ملي به آن نگاه نشده است اما به نظر مي‌رسد افراد و گروه‌هايي در آلمان كه وابستگي‌هايي به گروه‌هاي تندرو نظير صهيونيست‌ها دارند با دميدن بر بوق افراط‌گرايي مي‌كوشند تا اين موضوع را به چالش و اولويت جامعه آلمان تبديل كرده و حساسيت‌هاي كاذب در اين ارتباط ايجاد كنند. اين تفكر افراطي تا به حال در آلمان نتوانسته صداي اكثريت شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار