نویسنده: محمدجواد اخوان
دكتر حسامالدين آشنا، مشاور رئيسجمهور كه بسياري او را از چهرههاي اصلي ستاد انتخاباتي روحاني ميدانند، پس از ثبتنام روحاني در انتخابات دوازدهم، از گفتمان انتخاباتي او رونمايي كرد.
او در يادداشت اخير خود در شبكههاي اجتماعي از «آزادي»، «امنيت»، «آرامش» و «پيشرفت» به عنوان چهار ستون گفتمان روحاني در انتخابات 96 ياد ميكند. هرچند براي فهم بيشتر مقصود طراحان گفتمان انتخاباتي روحاني از چهار واژه فوق بايد صبر كرد تا تبيينهاي تفصيلي اين مفاهيم در ادبيات و تبليغات نامزد اين جريان بروز يابد، اما با تأملي كوتاه بر پيشينه و نسبتشناسي رابطه ميان جريان موسوم به اعتدالگرا و اين كليدواژگان اساسي، ميتوان نكاتي را مورد اشاره قرار داد. در ادامه خواهيم كوشيد در ذيل هر يك از اين واژگان به بررسي نگاه واقعي جريان مذكور بپردازيم.
1- مفهوم «آزادي» هرچند از مهمترين شعارهاي جريان دوم خرداد بوده است، اما جريان تكنوكرات از گذشته نسبت چندان مثبتي با آن نداشته است. آزادي خصوصاً در حوزه سياسي و مجالبخشي و سعهصدر در مقابل انتقاد چه در دوره موسوم به سازندگي و چه در دوره دولت يازدهم از مهمترين مطالبات جريانات و چهرههاي منتقد دولت بوده است، اما در مقابل رفتارشناسي دولتهاي مذكور نشان ميدهد اين دولتها كارنامه چندان اميدبخشي ندارند. به كار بردن الفاظي همچون «بيشناسنامه»، «بيسواد» و... در مواجهه با منتقدان يا برخوردهاي غيرقابل پذيرش برخي اعضاي دولت همچون وزراي بهداشت و راه در مقابل فرماندار يك منطقه محروم یا خبرنگار به خوبي نشان ميدهد، هرچند واژه «آزادي» در ادبيات جريانات حامي دولت پررنگ است، اما در عملكرد دولت هيچگونه مابهازاي واقعي پيدا نميكند و ميتوان گفت دقيقاً در نقطه مقابل آن قرار دارد.
اينكه چگونه دولتي كه خود التزام عملي چنداني به تحقق آزاديهاي مشروع ندارد، در تبليغات انتخاباتي بر اين محور تأكيد ميكند، از لطايف روزگار است كه بيشباهت به طنزواژههاي سياسي اين روزها همچون انكار وعده معروف 100 روزه نيست.
2- «امنيت» يكي از مهمترين كارويژههاي هر حكمراني است و اكنون نيز يكي از نقاط قوت فعلي جمهوري اسلامي ايران نيز هست. در شرايطي كه منطقه غرب آسيا و شمال آفريقا در طوفاني از بيثباتي و ناامني گرفتار آمده، ايران اسلامي در بالاترين ضريب امنيتي قرار دارد و مردم ايران نيز از اين موهبت بينظير برخوردارند، اما نكته قابلتأمل آن است كه در ساختار رسمي نظام جمهوري اسلامي ايران، قوه مجريه متولي محوري تأمين امنيت كشور نيست و اتفاقاً اين مأموريت عمدتاً بر عهده نهادهايي است كه در ساير اركان حاكميتي كشور قرار دارند. اينكه آقاي روحاني و ستاد انتخاباتي ايشان در حال بهرهبرداري سياسي از دستاورد تلاش بخش وسيعي از اركان نظام به نفع خود در انتخابات پيشرو هستند، طنز تلخ ديگري است كه در گفتمان انتخاباتي اين جريان بروز يافته است، اما روشن است كه جامعه خرج كردن انتخاباتي از تلاش ديگران را نخواهد پذيرفت.
3- «آرامش» ديگر كليدواژه مطرح در گفتمان انتخاباتي دولت مستقر است كه نكات قابل تأمل زيادي در مورد آن وجود دارد. از جمله آنكه در چهار سال گذشته يكي از مهمترين راهبردهاي سياسي دولت و جريان حامي آن در فضاي اجتماعي، دامن زدن به دوقطبيهاي كاذب و شكافهاي مصنوعي در جامعه است. اين رويكرد دقيقاً در تضاد با حفظ آرامش اجتماعي است. مديراني كه براي فرار از پاسخگويي در خصوص ضعف كارنامه و عملكرد، به فرافكني ميپردازند، اتهامافكني ميكنند و جامعه را با طرح مسائل فرعي به خود مشغول ميكند، نميتوانند از اولويت «آرامش» دم بزنند. اين تناقض آشكار ميان كارنامه مديران جريان موسوم به اعتدال و اين ادعاي انتخاباتي، چيزي نيست كه بتوان انكار كرد.
4- آخرين دال مطرح در گفتمان انتخاباتي جريان دولت، «پيشرفت» است كه واژهاي مقبول و مورد اعتناي جريانات فكري و سياسي گوناگون است، اما تبيين و تعريف دقيق آن است كه روشن ميكند جهتگيري و محتواي آن چگونه است. تاكنون تبييني كه توسط حلقههاي فكري نزديك به دولت از اين مفهوم شده، توسعه با نگاه «برونزا» بوده است. به اين معنا كه براي پيشرفت، نشاني خارج از كشور ارائه ميشود. تجربه چهار ساله گذشته ناكارآمدي اين نگاه را تا حد زيادي براي افكار عمومي ثابت كرده است و لفاظيهاي فريبنده براي در پيش گرفتن «اقتصاد مقاومتي» از سوي اين حلقههاي فكري نيز چندان باورپذير نيست.
بنابراين هرچند تأكيد بر واژه «پيشرفت» در گفتمان انتخاباتي اين جريان مشاهده ميشود، اما در شرايط ركود عميق كه بر اقتصاد كشور حاكم شده است، اين ادعا هيچ مابهازايي در عالم واقع به خود نمييابد.
به اين ترتيب بايد گفت چرخه مهندسي و تسري گفتمان انتخاباتي جريان موسوم به اعتدالي، چرخهاي ناقص و معيوب بوده و دالهاي اين گفتمان هيچگونه تناسبي با صحنه واقعيتهاي كشور ندارد. به بيان ديگر، اتاق فكر ستاد انتخاباتي اين جريان از گفتماني رونمايي كرده است كه پوستهاي زيبا اما هستهاي پوك دارد. درون اين مفاهيم هيچ نشاني از كارنامه اين جريان مشاهده نميشود و بلكه در برخي از مواضع، عملكردي در تضاد با اين مفاهيم دارد. به اين ترتيب از گفتماني ناقصالخلقه و تهي از معنا رونمايي شده كه معلوم نيست در آينده تا چه حد در صحنه انتخابات، كاركردهاي يك گفتمان انتخاباتي را خواهد پذيرفت!