وقتي صفحات روزنامهها و مجلات را تورق كرده و اخبار راديو و تلويزيون را رصد ميكنيم به افزايش ميزان جرم و نزاع در كشور پي ميبريم. وقتي نگاهي به آمار اعلام شده توسط پزشكي قانوني مياندازيم ميبينيم كه از 8هزار نزاع خياباني، 250 نفر صدمه ديده و راهي پزشكي قانوني شدهاند.
در حقيقت ريشه هر كدام از اين مسائل، نزاعها و جر و بحثها بسيار ساده و ابتدايي بوده است. رخدادهايي كه حتي گاهي با يك گفتوگو و مكالمه ساده يا كمي صبر و شكيبايي و افزايش كنترل خود يا همان خودكنترلي و درك متقابل همنوعان خود قابل حل بوده است.
معضلي كه ما امروزه با آن مواجه هستيم اين است كه افراد توانايي كنترل احساس خشم و هيجانات و عصبانيت خود را ندارند. در اينجا برخي از موارد اصلي و تأثيرگذار در بروز اينگونه رفتارها و اعمال خانواده كه به عنوان نظام بنياني مسئوليت تربيت فرزندان و جامعه پذيري و همچنين پايگاهي كه بخش عمدهاي از آموزشها و هنجارهاي قوانين را بر عهده دارد مطرح ميكنيم.
در واقع خانواده اولين نهادي است كه كودك را با جامعه ارتباط ميدهد. موضوع اصلي اين است كه بايد از همان دوران كودكي براي فرزندانمان الگويي از صبر و مقاومت و بردباري بسازيم و در محيط خانه و خانواده با رفتار و اعمالي كه از خود نشان ميدهيم به فرزندانمان چگونگي حل مشكلات و نزاعها و پيدا كردن درستترين و منطقيترين راهكارها را بياموزيم.
زماني كه ما فرزندانمان را با اين شيوه تربيت كنيم آنها مسائل اخلاقي، صبر و مقاوم بودن و قدرت كنترل هيجانهاي منفي خود را به دست آورده و ما با رفتار خود اين شيوه را به آنها آموختهايم. با دروني كردن اين مهارتها در فرزندانمان و آموزش تكنيك شيوههاي كنترل خشم از دوران كودكي و ياد دادن مهارت گوش كردن، همدلي و پيدا كردن راه حل به جاي جر و بحث و داد و بيداد و نزاع به آنها ميتوانيم قدرت مديريت كنترل خشم و افزايش اعتماد به نفس و عزت نفس را آموخته و فايده و قدرت جلوگيري از نزاع را به آنها آموزش دهيم.
علاوه بر اثرات بسزايي كه دوران كودكي در شكلگيري خشونت يا عدم شكلگيري آن دارد، نوع و تيپ شخصيتي افراد نيز در اين مقوله اثرگذار است. مثلاً اينكه در شخصيتهاي خودشيفته ما ميزان بيشتري از نزاعها را مشاهده ميكنيم. يا مثلاً فردي كه سريع عصبي ميشود و پرخاشگري ميكند، نسبت به فردي كه تيپ شخصيتي آرام و درونگرايي دارد، بيشتر عصبي ميشود يا فردي كه در بحثها سريعاً ميل به پرخاشگري، فحاشي و... پيدا كند.
از ديگر دلايل عمده نزاعهاي خياباني كه خصوصاً در نوجوانان و جوانان پسر بسيار بيشتر است، قدرت بدني بالاي آنها و هيجان زياد اين دوران است كه نقش پررنگي را در افزايش ميزان پرخاشگري و نزاع بين آنها ايفا ميكند. موضوع مهمتري كه خصوصاً در اين سنين بر رفتار اين افراد اثر ميگذارد شرايط محيطي و محله زندگي آنهاست كه منجر به انتخاب دوستان آنها نيز ميشود.
اثرگذاري تربيتي و طبقه اجتماعي كه در اين محلهها ساكن هستند بر شكلگيري رفتار آنها اثر ميگذارد. به اعتقاد الويت ارونسون، روانشناس اجتماعي مشاهده رفتار پرخاشگرانه در محيط خانواده نه تنها موجب تقليد آن ميشود، بلكه انواع پرخاشگري جديد را خلق ميكند. امروزه بعد ديگر مقوله افزايش نزاع، به شرايط اقتصادي، شغلي و مالي افراد جامعه برميگردد.
با وجود افزايش مشكلاتي از اين دست ميزان اضطراب و استرس افراد بالا رفته و افراد مجبور به پذيرفتن چند شغل هستند تا اينكه بتوانند از پس مخارج جامعه مدرن برآيند. در اين صورت افراد با معضل پيچيدگي نقش يا چند نقشي بودن مواجه هستند.
مثلاً پدر يا مادري كه علاوه بر نقش والدي يا همسري، بايد شغل خود را به درستي ايفا كنند و در كنار آن نيز در رشته تحصيلي خود ادامه تحصيل دهند و به تربيت و بزرگ كردن فرزند خود نيز بپردازند و علاوه بر تمام اين موارد انجام مسئوليت كارهاي خانه و خريد و... را نيز بر دوش بكشند.
در حقيقت همين چند نقشي بودن است كه باعث افزايش ميزان استرس و فشار رواني ميشود. عواملي از اين دست منجر به شكلگيري رفتارهاي خشن و افزايش نزاع، پرخاشگري، جرم جنايات و... ميشود. دست به دست هم دادن تمامي اين عوامل ميزان تحريك پذيري براي شروع مشاجره را افزايش ميدهد و كنترل فرد را زايل ميكند و در نهايت باعث افزايش ميزان نزاع حتي هنگام مواجهه با مشكلات بسيار ساده و قابل حل ميشود.
بايد كودكانمان را از تماشاي برنامههاي خشن يا حتي بازي كردن با انواع بازيهاي رايانهاي پرخاشگرانه منع كنيم. زيرا تماشا و بازي كردن كودكان با برنامههايي كه در آنها رفتارهاي خشن و غيراخلاقي همانند آدمكشي تبليغ و رواج داده ميشود خود عاملي براي افزايش عصبي شدن و رواج نزاع بين قشر نوجوان و حتي كودك است و ميل يا عادت به نزاع و پرخاشگري را در آنها تقويت ميكند. حتي بايد به جاي استفاده از اينگونه بازيها سعي در گرايش دادن كودكان و نوجوانان به سمت بازيهاي فكري، انواع پازل، جورچين و... كنيم.
بردن فرزند پرخاشگر نزد يك مشاور يا روانشناس خالي از لطف نيست. به كودك پرخاشگر خود توجه كنيم تا در آينده اتفاقي براي او نيفتد كه حسرت بازگشت زمان را در دلمان بگذارد. افزايش ميزان تفريح و ورزش نيز در كاهش اضطراب افراد و به دست آوردن آرامش و صبر راهكاري مؤثر است.