به گزارش خبرنگار ما، اين پرونده از سال 93 و همزمان با طرح شكايت‌هاي مشابه درباره سرقت فرش‌هاي ابريشمي از خانه‌هاي شمال تهران به جريان افتاد. تحقیقات ميداني كارآگاهان پليس آگاهي بعد از بررسي صحنه جرم نشان داد همه سرقت‌ها از راه بالكن خانه‌هايي اتفاق افتاده كه پنجره‌هاي آن حفاظ ايمني نداشت يا به دليل گرمي هوا باز مانده بود همچنين مشخص شد سارقان بعد از بالا رفتن از نماي ساختمان و رسيدن به بالكن منازل از راه پنجره وارد مي‌شدند و فرش‌هاي ابريشمي و گاهي هم اموال قيمتي را سرقت می‌کردند. كارآگاهان بعد از بررسي شكايت‌ها و بررسي تصاوير دوربين‌هاي مداربسته ساختمان‌هاي اطراف، اعضاي اين شبكه را شناسايي و بازداشت كردند. بعد از اقرار اعضاي باند به سرقت‌‌هاي سريالي پرونده، چهار نفر از متهمان براي رسيدگي به دادگاه كيفري شماره دو استان تهران فرستاده شدند.
پرونده سردسته باند كه مرد 32 ساله‌اي به نام احمد بود و معاون او كه كاميار نام دارد براي رسيدگي روي ميز هيئت قضايي شعبه هشتم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي اصغرزاده قرار گرفت و دو متهم روز گذشته پاي ميز محاكمه حاضر شدند. بعد از اينكه نماينده دادستان براي متهمان درخواست قطع يد كرد، شاكيان يك به يك در جايگاه قرار گرفتند و شكايت خود را مطرح كردند. يكي از شاكيان گفت: شب حادثه ساعت 3 نيمه شب بود كه سارقان توانستند از طريق شكستن قفل پنجره آشپزخانه وارد خانه شوند و چند قطعه فرش ابريشمي را سرقت كنند. من و همسرم به همراه تنها دخترم خواب بوديم. صبح كه از خواب بيدار شديم، منظره‌اي ديديم كه هيچ وقت فراموش نمي‌كنيم. دختر من دانشجوي فوق ليسانس دانشگاه اميركبير است كه اين حادثه اثرات مخرب بسياري براي او داشت، به طوري كه شايد از ادامه تحصيل منصرف شود. افسردگي حاد او باعث ريزش موهايش شده است كه هيچ پزشكي تاكنون براي او كاري نتوانسته انجام بدهد. بنابراين براي متهم و شركايش رد مال و قطع يد را خواستارم.
خانه را زير قيمت فروختمشاكي ديگر با گريه به دادگاه گفت: من و دخترم تنها زندگي مي‌كنيم. اين حادثه باعث شد ترس و استرس زيادي به ما وارد شود. به همين دليل تصميم گرفتيم خانه را زير قيمت بفروشيم. خيلي ضرر كردم، اما حاضر نبودم در آن خانه زندگي كنم.
سرقت از خانه پزشكشاكي ديگري كه پزشك بود، گفت: وقتي سارقان دستگير شدند، مأموران او را به منزل آوردند و با او روبه‌رو شدم. يكي از فرش‌هايم بافت قم بود و ارزش زيادي داشت. از متهم خواستم اگر آن فرش را برگرداند، از ديگر سرقت‌هايش بگذرم. او قول داد دو الي سه روز ديگر آن فرش را به من برمي‌گرداند، اما تا امروز از او خبري نشد. به همين دليل امروز درخواست قطع يد و رد كل مالم را دارم.
دستبرد به خانه دندانپزشكيكي از مالباختگان كه دندانپزشك بود، گفت: من در مناطق محروم به دندانپزشكي مشغولم. صبح روز حادثه وقتي از منزل بيرون رفتم، نزديك ظهر به محل كارم رسيدم. به محض رسيدن، همسرم تماس گرفت و مرا از سرقت باخبر كرد كه بلافاصله با هواپيما برگشتم. هنوز همسر و دخترم مي‌ترسند در خانه تنها باشند. قصد فروش خانه را داشتم كه با دستگيري سارقان منصرف شدم.
مي‌خواستم پولدار شومسپس احمد، سركرده باند به دستور قاضي اصغرزاده در جايگاه ايستاد و گفت: اهل شهري در غرب كشور هستم. متأهلم و داراي دو فرزند كه با خريد و فروش ماشين مخارج زندگي‌ام را تأمين مي‌كردم. روزي با چند نفر از دوستانم كه همه آنها اهل كرمانشاه بودند، تصميم گرفتيم براي پولدار شدن فرش‌هاي ابريشمي را سرقت كنيم. قبل از اينكه دست به سرقت بزنيم با انواع فرش‌هاي ابريشمي و قيمت آنها آشنا شديم و از آنجايي كه اين دسته از فرش‌ها بايد در منازل خيابان‌هاي بالاي شهر باشد، بيشتر از آن محل‌ها سرقت مي كرديم. منازل مورد نظر را بررسي مي‌كرديم، ساختمان‌هايي را كه نماهايشان طوري ساخته شده بود كه به راحتي مي‌توانستيم به بالكن‌ها ورود پيدا كنيم، شناسايي مي‌كرديم و حدود ساعت يك تا سه نصفه شب وقتي همه خواب بودند و در خيابان‌ها تردد كم بود، با ورود به بالكن‌ها از طريق پنجره وارد مي‌شديم. فرش‌ها سبك بودند اگر ظروف قيمتي و عتيقه هم بود، بر مي‌داشتيم و با طناب به پايين مي‌فرستاديم.
متهم در ادامه گفت: بعد از سرقت، فرش‌ها را از طريق باربري به كرمانشاه يا كرج مي‌فرستادم. در آنجا شخصي به نام حميد بود كه آنها را از ما مي‌خريد. من سهم بيشتري از پول را برمي‌داشتم و بقيه را به آن چهار نفر مي‌دادم تا بين خودشان تقسيم كنند.
بعد از اقرارهاي متهم، وكيل مدافعش گفت: سارق اتهاماتش را پذيرفته است و مالخر را نيز مي‌شناسد و معرفي كرده است، اما متأسفانه مراجع قضايي جهت شناسايي و دستگيري وي تلاشي نكرده‌اند. متهم در آخرين دفاعش گفت: من تا حالا سابقه كيفري نداشتم و براي پولدار شدن تصميم نادرستي گرفتم. از محضر دادگاه و همه مالباختگان درخواست گذشت دارم و قول مي‌دهم همه اموال را به صاحبان آنها برگردانم.
در آخر هیئت قضايي بعد از آخرين دفاعيات متهم وارد شور شد.
