امان از دست اين گزينه‌هاي موجود! حالا وقتش است كه اولاد آدم برود و با بيژن نامدار زنگنه مذاكره كند. يك وقت اگر خداي نكرده از برخي از گزينه‌هاي روي ميزش استفاده كند، دودش به چشم كيست كه نرود؟ مي‌گوييد باز چه شده كه داد و هوارم همه جا را برداشته؟ نكند در لوزان سونامي آمده و راه‌بندان شده كه ما همينجا روي ميز را پر كرده‌ايم از گزينه...
اولاد آدم پيش خودش مي‌گويد كه چه بگويم كه ريسك‌پذيري نفتي‌ها بالا رفته، نفتي‌ها كه هيچ، دولت... (اينها را پيش شما نمي‌گويد تا مانند اولاد آدم زبان‌درازي نكنيد!) بله! وزير نفت در حاشيه نشست ماهانه جامعه اسلامي مهندسين گفته: وضعيت قيمت و سهميه بنزين تا پايان هفته جاري در دولت تعيين تكليف مي‌شود و در اين زمينه همه گزينه‌ها روي ميز است. مي‌بينيد؟ ما چيز پنهاني نداريم! يعني آنها ندارند. يعني آنها و ما ندارد كه. ما همه در يك تيم هستيم. خب اگر در يك تيم هستيم، پس گزينه‌هاي روي ميز را براي چه كسي گذاشته‌اند؟ نكند گزينه‌ها را ما گذاشته‌ايم و آنها برداشته‌اند؟
اولاد آدم از اين ناراحت است كه جناب وزير، اولاد آدم را آدم حساب نكرده و «اطلاع‌رساني بهنگام به مردم» تنها گزينه‌اي است كه روي ميزش نيست! گزينه من روي ميز وزير گم شده! خبر داري؟ بي‌خبري؟ پس... . رانندگان خودروهاي شخصي و موتورسيكلت‌هايي كه در سه روز گذشته براي سوخت‌گيري به پمپ‌بنزين‌ها مراجعه كرده‌اند با تعجب به اولاد آدم از شارژ نشدن سهميه سوخت 700 توماني خود خبر مي‌دهند؛ موضوعي كه از اتحاديه جايگاه‌داران سوخت گرفته تا شركت پخش فرآورده‌هاي نفتي و سازمان حمل و نقل و مديريت مصرف سوخت از علت آن بي‌خبرند! و تازه بيژن‌جان وقتي مورد پرسش قرار مي‌گيرد، حواله سه روز ديگر را مي‌دهد!
جناب وزير در پايان يك جلسه سياسي مي‌گويد سه روز ديگر خبرش درز مي‌كند. او انگار نمي‌داند كه شش روز، براي بيچاره كردن بازار و ايجاد تورم و خاك بر سر شدن مردم به اندازه يك قرن خرابي به بار مي‌آورد! آخر برادر من، مگر تو اوبامايي كه طرف مقابلت را از گزينه‌هاي روي ميز مي‌ترساني؟ اوباما هم اگر بودي كه...
اولاد آدم مانده است كه چرا اين روزها وزرا دارند با شيرين‌كاري‌هاي خود، از هم سبقت مي‌گيرند براي وداع از كابينه! علت چيست؟ خدا مي‌داند! فكرش را بكنيد كه سوپري محله، كيسه‌هاي برنج را انبار كند و بعد گران بكند و اگر كسي نخريد، تهديد كند كه گزينه‌هايش روي ميز است! خجالت هم نكشد! حالا حكايت زنگنه است. سهميه نمي‌دهد. گران مي‌كند. تازه گزينه‌هاي بيشتري هم دارد كه مي‌خواهد رو كند. مگر ما چقدر جا براي واردات گزينه‌هاي جديد داريم؟ انگار هر چقدر بابك‌جان و امثال او از وزارت نفت نوش جان كرده، تقاصش را امثال اولاد آدم بايد بدهند! اولاد آدم مي‌داند كه در آن‌ور دنيا مشكلاتشان را به مسئله تبديل مي‌كنند، چون مسئله، راه حل دارد! اما اينجا نه! آدم را مي‌ترسانند از تمام گزينه‌ها! آنجا براي تبديل مشكل به مسئله، مشكل را عمومي مي‌كنند، آنهم از طريق اطلاع‌رساني و سپس برايش راهكار مي‌يابند، آنهم از طريق كشف آمار و ارقام دقيق و نظرسنجي و... اما اينجا، هنوز ما نمي‌دانيم بابك زنجاني جديد (من نمي‌دونم چي) مرد است يا زن و در دبي چه مي‌كند؟ ما هنوز نمي‌دانيم كه چه بلايي قرار است صبح‌ها كه سر كار مي‌رويم و شب‌ها كه برمي‌گرديم، سرمان بيايد؟ بايد اسكناس 10 هزار توماني برداريم يا تراول 100 هزار توماني! يا اصلاً از خانه بيرون نياييم...
كاش بابك بيرون بود و به بيژن مشاوره مي‌داد. كاش شهرام... راستي شهرام كجاست؟
