کد خبر: 717952
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۴
باندبازي‌ها، حسادت‌ها و روشنفكرنمايي‌هاي سينماي ايران در گفت‌و‌گو با حميد گودرزي
علي‌اكبر دهبان

بسياري از فيلم‌هايي كه ساخته مي‌شوند خواب‌آور است، آن وقت عده‌اي با حسادت برخي از فيلم‌هايي را كه مورد‌پسند مردم بوده، به باد انتقاد مي‌گيرند. افرادي كه اداي روشنفكر بودن را در‌مي‌آورند سليقه مردم را نازل جلوه مي‌دهند. چه اشكالي دارد كه فيلمي همچون «اخراجي»‌ها ساخته مي‌شود و مردم را به سينما‌هاي ما مي‌كشاند. بايد براي بازي در برخي از فيلم‌ها از افرادي كه داراي لابي هستند ترسيد چراكه هر فردي را كه خلاف ميل آنها رفتار كند از دايره كاري خود حذف مي‌كنند و شرايط را به سمتي مي‌برند كه فعاليت برايش سخت شود. البته آنها واكنش‌هاي اينچنيني خود را يواشكي نشان مي‌دهند اما تجربه من نشان داده است كه واكنش‌هاي غير‌منطقي به ثمر نخواهد نشست و آن چيزي كه به جاي مي‌ماند اثر هنرمند است كه آيندگان در موردش قضاوت خواهند كرد. چرا بايد عده‌اي به فيلم‌هاي پرفروش حسادت كنند؟! نتيجه پز روشنفكري در سينما نرفتن مردم به سينماست. ما مردم باهوشي داريم آنها روابط را مي‌فهمند و متوجه هستند چه كساني با بده بستان خارج از عرف كار مي‌كنند.

مدتي است كه هر نوع فيلم طنزي در سينما ساخته مي‌شود كه شايد صرفاً براي خنداندن مردم باشد مورد هجمه و انتقادهايي قرار مي‌گيرد، اين نوع نگاه سينما را انحصاري نمي‌كند؟

در ارتباط با فيلم‌هاي سينمايي كه درون‌مايه طنز دارند مدتي است فضاي خاصي به وجود آمده و شايد ديگر همانند گذشته به اين مقوله به صورت جدي نگاه نمي‌شود. به طور مثال فيلم سينمايي «ايران برگر» طنزي است كه عده‌اي اعتقاد دارند اين فيلم سينمايي همانند فيلم «اخراجي‌ها» مردم را فقط مي‌خنداند. در ابتدا بايد عذرخواهي كنم و به اين نكته اشاره كنم كه بسياري از فيلم‌ها هستند كه در سينماي ايران ساخته مي‌شوند و همچون استامينوفن كدئين عمل مي‌كنند و زماني كه مخاطب به سالن‌هاي سينما مي‌رود بعد از چند دقيقه يا سالن را ترك مي‌كند يا خوابش مي‌گيرد.

فكر نمي‌كنيد يكي از دلايل چنين نگاه‌هايي اين است كه دائماً از سينما توقع آموزش داريم و مبحث تفريح و سرگرمي آن را فراموش كرده‌ايم؟

بايد به اين مقوله جدي نگاه شود. به هيچ عنوان نمي‌توان با چنين نگاهي مردم را به سينما كشاند. اگر هم در مورد فيلمي اين اتفاق بيفتد مخاطب از آمدنش به سينما پشيمان مي‌شود. در نتيجه ما به عنوان سينماگر اعتماد آن بيننده را از دست داده‌ايم.

با توجه به اينكه در سي و سومين جشنواره فيلم فجر با دو فيلم حضور داشتيد در مجموع آثار و كيفيت آنها را چگونه ارزيابي كرديد؟

به نظرم نزديك به 70 تا 80 درصد از فيلم‌هايي كه امثال ساخته شد و ما شاهد آن بوديم فيلم نبودند در حقيقت قرص‌هاي خواب‌آوري بودند همچون استامينوفن كدئين كه مخاطب را از سينماي ايران كه برايش بزرگان بسياري زحمت كشيده‌اند مي‌راند.

به نظرم بايد به مردم حق انتخاب داد حتي اگر آنها فيلم‌هاي نازل را مي‌پسندند بايد ابتدا انتقاد‌ها را از خود فيلمسازان يا مديران شروع كرد كه چنين سليقه‌اي را در ميان مخاطبان به وجود آوردند.

درست است. چرا بايد چنين نگاهي را وارد حرفه خود كنيم. اگر هم يك فيلم مردم را به سينما مي‌كشاند نبايد آن را مورد هجمه قرار دهيم و به دنبال كوبيدن آن باشيم. نمي‌دانم چرا برخي تلاش مي‌كنند با كوبيدن فيلم‌هاي سينمايي از اين دست كه مردم با آن ارتباط خوبي برقرار كرده‌اند، بيننده را از سينما دور كنند. اگر اين كار آگاهانه انجام مي‌شود دشمني با سينماي ايران است.

چند دوره است كه در جشنواره‌هاي‌مان به خصوص جشنواره فيلم فجر كه به نوعي ويترين سينماي ايران است شاهد آثاري يكدست هستيم و همه مي‌خواهند در ارتباط با مسائل و معضلات اجتماعي فيلم بسازند و تلاشي براي حضور در ساير ژانرها ديده نمي‌شود البته در ارتباط با استثنائات حرف نمي‌زنم.

عده‌اي به فيلم‌هاي پرفروش حسادت مي‌كنند

اجازه بدهيد حرفم را ساده بزنم. به نظر مي‌آيد برخي از دوستان كه بيرون گود نشسته‌اند به چنين فيلم‌هايي كه مورد استقبال مردم قرار مي‌گيرد حسادت مي‌ورزند. افرادي از اين دست، هم حال خودشان بد است و هم حال آثاري كه مي‌سازند. بياييد به فيلم‌هايي كه ساخته مي‌شود و روندي كه در سينما رخ داده است نگاه كلي بيندازيم. بدون تعارف شاهد چند فيلم خوب خواهيم بود كه كشش و درام درستي داشته باشد تا مخاطب را راضي از سالن سينما خارج كند؟ چنين افرادي كه‌ نگاهي از اين دست دارند زماني كه شاهد هستند فيلم‌هاي‌شان در زمان اكران نمي‌فروشد حال‌شان بدتر مي‌شود و نگاه مغرضانه بيشتري به آثار پر‌بيننده دارند و تلاش مي‌كنند با نشان دادن كيفيت بد اثرديگران توجيهي براي آثار بي‌كيفيت خود پيدا كنند. افرادي از اين دست قطعاً كار بعدي‌شان نه تنها بهتر از اين نخواهد بود بلكه بدتر مي‌شود.

روشنفكر بودن مسئله بدي نيست اما متأسفانه برخي شبه‌روشنفكر هستند به معني اينكه بدون مطالعه و سواد تنها به واسطه داشتن رسانه، تفكرات شلوغ و در‌هم خود را تحميل ديگران مي‌كنند بي‌آنكه پشتوانه درست علمي در تحليل و نقدشان وجود داشته باشد. فكر نمي‌كنيد احترام متقابل در اين مسير نسبت به نظرات و خواسته‌هاي يكديگر كمرنگ شده است؟

بگذاريد راحت حرف بزنيم. چرا بايد با هم تعارف كنيم مگر چه اشكالي دارد فيلم سينمايي همچون «اخراجي‌ها» ساخته شود؟! چرا مي‌خواهيم آنچه را كه عده زيادي از مردم مي‌پسندند نازل جلوه دهيم و ادعا كنيم كه روشنفكر هستيم؟ بايد به اين باور برسيم كه مخاطبين اخراجي‌ها را دوست داشتند. بايد به سليقه مخاطب احترام گذاشت.

به عنوان فردي كه سال‌هاست در سينما فعاليت دارد فكر مي‌كنيد براي رسيدن به يك تعامل درست چه كار بايد كرد؟

برخي كه دائم ايراد مي‌گيرند شايد خواهان اين هستند كه بيننده‌ها دائماً به سراغ فيلم‌هاي روشنفكرانه بروند. در وهله اول بايد تلاش كرد كه مردم را با سينما آشتي داد و آنها را به سالن‌هاي سينما كشاند. ژانر كمدي هم يكي از دستاويز‌هايي است كه مي‌توان از آن استفاده كرد.

در برخي مواقع آنقدر هجمه‌ها به چنين فيلم‌هايي زياد مي‌شود بي‌آنكه توجيهي داشته باشد و در مقابل احساس مي‌كنيم دست‌هايي پشت پرده جماعتي را هدايت مي‌كند تا فيلم يا كارگرداني ديده نشود؟

به هر حال بايد تلاش كرد و نمي‌توان از همان ابتدا موفق بود يا انتظار داشته باشيم كه كار بي‌نقصي صورت بگيرد. به نظرم نگاه‌هاي غرض ورزانه وجود دارد در غير اين صورت بنده ايرادي نمي‌بينم كه چنين كارهايي ساخته شود تا مردم را به سالن‌هاي خالي سينما بياورد.

بحث در ارتباط با اين مسائل نياز به زمان و جلسات زيادي دارد اما گفت‌وگو درباره آن هم بي‌تأثير نيست چراكه باعث مي‌شود هميشه برخي از نكات كه ايراد هستند ياد‌آوري شود، شايد روزي به صورت جدي براي حل آن قدمي برداشته شود. در مورد پشت صحنه فيلم سينمايي «ايران برگر» و همبازي شدن با بازيگراني همچون محسن طنابنده بگوييد.

در پشت صحنه اين فيلم تقريباً همه عوامل روابط خوب و دوستانه‌اي داشتند به خصوص بازيگران و البته آقاي جوزاني هم به عنوان كارگردان مديريت خوبي در اين زمينه داشتند.

درست است كه هموطنان لُر به اين فيلم اعتراض داشتند و در تجمع‌هايي اعتراض خود را نسبت به «ايران برگر» نشان داده بودند؟

اين موضوع را فقط شنيدم اما به درست بودن آن همچنان شك دارم و فكر نمي‌كنم اتفاق اين‌چنيني افتاده باشد. البته شايعه‌پراكني هم در اين زمينه‌ها براي اينكه به گروهي فشار آورده شود بي‌تأثير نيست. البته اخيراً هم مد شده است كه تا از فرد يا گروهي انتقاد مي‌كنيد اعتراض مي‌كنند و به تجمع‌هايي دست مي‌زنند. در اين شرايط جاي نقد و انتقاد كجا است؟! به نظرم رفتارهايي از اين دست مد شده است. شايد راهي براي ابراز احساسات وجود ندارد و مردم براي تخليه كردن برخي از احساسات دست به چنين اجتماعاتي مي‌زنند. بهانه‌هاي مختلف هم هميشه وجود داشته است، بايد آستانه صبر و تحمل خود را بالاتر ببريم.

البته كمي شكل اعتراض‌ها تغيير كرده و كار براي فيلمنامه‌نويس‌ها سخت شده است. آخرين اعتراض هم بر‌مي‌گشت به سريال «در حاشيه» به كارگرداني مهران مديري كه پزشكان به آن اعتراض داشتند و جالب اين كه اعتراض آنها قبل از اينكه سريال به نمايش در‌بيايد شروع شده بود و خود را براي چنين رفتاري آماده كرده بودند.

تحمل نقد نداريم، آثار خنثي مي‌سازيم

درست است دقيقاً اتفاقاتي كه براي سريال مهران مديري افتاد نمونه بارزي است كه مي‌توان مثال زد. واقعاً در چنين شرايطي توليدكنندگان مانده‌اند كه چگونه بايد وارد فضاي نقد شوند و در مورد چه گروهي فيلم بسازند. اگر دقت كنيد رفتار‌هايي از اين دست ما را به سمتي سوق مي‌دهد كه دائماً شاهد توليد آثار خنثي هستيم.

چقدر كارگردان و عوامل سازنده «ايران برگر» به اين موضوع توجه داشتند كه صحنه‌اي در فيلم وجود نداشته باشد تا حساسيت‌برانگيز شود؟

مگر مي‌شود به اين مسئله توجه نكرد. با توجه به شناختي كه از هموطنان‌مان و همچنين حساسيت‌هايي موجود داشتيم دقت كرديم تا به هيچ قشري توهين نشود. بنده متولد همان مناطق هستم.به نظرم فرهنگ ما در برخي از زمينه‌ها از جمله نقد‌پذيري پايين آمده است و توانايي شنيدن حرف‌هاي مخالف‌مان را نداريم. از طرفي اگر هم كسي نظري مخالف ما داشته باشد آن را از محدوده خود دور مي‌كنيم.

شما با اينكه اهل همان مناطق هستيد اما به نسبت ساير بازيگران لهجه غليظي نداشتيد. اين تعمدي بوده است؟

بله اين ميزان از غلظت لهجه لري كه در فيلم استفاده كردم آگاهانه بود. زماني كه با كارگردان هم صحبت كردم تصميم گرفتيم كه اين نقش لهجه غليظي نداشته باشد و خيلي وارد فضاي طنز‌آميز قصه نشود. من هم سعي كردم بسيار نرم و ملايم به گونه‌اي كه توجه خاصي را جلب نكند با لهجه لُري حرف بزنم. چيزي كه در اين نقش بيش از هر چيز ديگر برايم اهميت داشت عشق آن بود كه بايد ديده مي‌شد. بنا داشتيم عاشقانه اين زوج باورپذير باشد و وارد فضاي فانتزي نشود. البته دوستان ديگر كه بسيار غليظ اين لهجه را ادا مي‌كردند در راستاي فيلمنامه و شخصيت‌ها بود. بنده، هم در تلويزيون و هم در آثار سينمايي كه حضور داشتم طنز را تجربه كرده‌ام و با اين مقوله بيگانه نيستم.

اجازه دهيد در اين فرصت كم قدري هم در مورد «روباه» بهروز افخمي صحبت كنيم. اين فيلم يكي از كم‌فروش‌ترين آثار سينمايي طي چند سال اخير بود آن هم كارگردان بنامي مانند افخمي كه كارنامه به نسبت خوبي دارد. نظرتان در ارتباط با اين فيلم چيست؟

شخصاً نظر مساعدي در ارتباط با فيلم سينمايي «روباه» دارم. آنهايي هم كه از دور اين فيلم را نقد مي‌كردند زماني كه آن را ديدند پسنديده بودند. اين فيلم بايد ديده شود، فروش كم آن نمي‌تواند دليل بر ضعف فيلم باشد.

علت استقبال نكردن مردم از اين فيلم را در چه مي‌دانيد؟

فكر مي‌كنم اگر «روباه» فروش خوبي نداشته است به دليل مضمون آن بوده و همچنين حواشي كه در اطراف آن به وجود آمد. البته بحث انرژي هسته‌اي كه موضوع اصلي اين فيلم سينمايي است بي‌تأثير نبوده است چراكه مردم ايران به اندازه كافي از طريق تلويزيون پيگير مسائل هسته‌اي هستند و زماني كه تصميم مي‌گيرند به سينما بروند علاقه دارند شاهد موضوعات جديدتري باشند.

البته منتقدين هم نظر بسيار بدي نداشتند در صورتي كه عده‌اي هم آن را فيلم خوبي دانسته‌اند.

حضور بنده در اين فيلم سينمايي فقط و فقط به دليل اين بود كه كارگرداني آن بر عهده بهروز افخمي بوده است. علاقه‌مند بودم كه كار بهروز افخمي در كارنامه‌ام حضور داشته باشد. منتقدين هم زماني كه اين فيلم سينمايي را در سي و سومين جشنواره بين‌المللي فيلم فجر ديدند آن را فيلم بدي ندانستند.

هميشه فيلم‌هايي كه رنگ و بوي سياسي دارند در كشور ما مخاطب‌هاي خودش را به سرعت پيدا مي‌كند اما براي «روباه» اين اتفاق نيفتاد.

دليل فروش كم «روباه» مضمون آن بود

فيلم به لحاظ ساختار و فرم در حد و اندازه‌هاي قابل قبولي است شايد حرف‌هاي سياسي كه در اين فيلم وجود دارد خوشايند عده‌اي نبوده است. باز هم مي‌گويم اگر اين فيلم در سينما‌ها مورد استقبال بيننده قرار نگرفت به دليل مضموني بود كه در فيلم وجود داشت و مخاطب نسبت به آن از طريق ساير رسانه‌ها مخصوصاً تلويزيون سيراب شده بود. نه به دليل اينكه خودم در آن بازي كرده‌ام اما اين فيلم را شخصاً دوست داشتم. فيلم تجاري فاكتور‌هاي مشخصي دارد و تكليفش هم در سينماي ما مشخص است اما اين فيلم تجاري نبوده است.

برخي از بازيگران بنا به دلايلي از بازي در اين فيلم انصراف دادند. دليل پذيرفتن شما براي بازي در اين فيلم چه بود؟

بهروز افخمي نشان داده همواره آثاري كه در دوره‌هاي مختلف خلق كرده جزو بهترين و پرفروش‌ترين آثار سينمايي بوده است. فيلم‌هاي سينمايي همچون «شوكران»، «گاو خوني» و «جهان پهلوان تختي» گواه اين موضوع است. زماني كه بهروز افخمي از من براي بازي در فيلم دعوت كرد واقعاً به هيچ چيز ديگري از جمله اينكه چه كساني از بازي در اين فيلم انصراف داده‌اند يا اينكه ممكن است چه حرف و حديث‌هايي پشت سرمن زده شود توجه نكردم. باز هم مي‌گويم تنها دليل اينكه در فيلم سينمايي «روباه» بازي كردم بهروز افخمي بود. علاقه‌مند بودم در كارنامه هنري‌ام نام وي به عنوان كارگردان وجود داشته باشد.

براي برخي از بازيگران فيلم سينمايي «قلاده‌هاي طلا» اتفاق خوبي نيفتاد و عده‌اي از سوي برخي كه داراي نفوذ هستند حضورشان در سينما كمتر شد يا در شبكه‌هاي اجتماعي به شدت مورد توهين قرار گرفتند. اين شرايط را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

نمي‌دانم چرا برخي از دوستان به انتخاب‌هاي يكديگر احترام نمي‌گذارند و به يكديگر خرده مي‌گيرند. بسياري از دوستان زودرنج شده‌اند. نمي‌توان توقع داشت كه همه ما براي هميشه انتخاب‌هاي يك شكل داشته باشيم. بازيگر علاقه‌‌مند است كه در شرايط مختلف قرار بگيرد تا تجربه‌هاي جديدي را در عرصه كاري‌اش به دست آورد. در ضمن به فرض مثال كه خرده هم گرفته شود يا توسط عده‌اي طرد شوند چه اتفاقي مي‌افتد؟! به نظر من مسئله خاصي نيست و اتفاق خاصي هم نمي‌افتد. اين روزگار مي‌گذرد و مسئله‌هاي مهم‌تري به جا خواهد ماند. اگر قرار باشد به اين مسائل توجه كرد ذره ذره بايد از مسير كاري خود دور شويم.

ممكن است شما هم به دليل برخي از انتخاب‌هايتان كنار گذاشته شويد، نگران نيستيد؟

بله كاملاً درست است. افرادي كه بر اساس اعتقادات خود انتخاب‌هايي مي‌كنند كه به مزاج برخي خوش نمي‌آيد كنار گذاشته مي‌شوند. مثلاً عده‌اي تصميم مي‌گيرند با حميد گودرزي كار نكنند. خب كار نكنند الحمدلله اتفاق خاصي براي من نمي‌افتد. در فضايي به سر مي‌بريم كه گروه‌ها يا جناح‌هاي مختلف كه هر كدام سليقه خاص خودشان را دارند به جاي پذيرفتن هم و گفت‌وگو در ارتباط با نقاط مورد اختلاف يكديگر در حال تخريب هم هستند و هر كدام دم از دموكراسي و حقوق بشر مي‌زنند بي‌آنكه خود به اين مسئله احترام بگذارند.

بله كاملاً درست است. خيلي وقت است كه در چنين شرايطي به سر مي‌بريم. واقعاً يك فضاي سياه محدود به وجود آمده است و جالب است كه همين دوستان در مورد دموكراسي صحبت مي‌كنند. من اشاره به گروه و جناح خاصي نمي‌كنم يا انديشه‌اي را زير سؤال نمي‌برم اما افرادي كه ديگري را محكوم مي‌كنند جالب است كه خود از دموكراسي حرف مي‌زنند.

تا به حال شما به دليل اينكه حرفتان را به صراحت بيان مي‌كنيد شاهد واكنش‌هايي از اين دست بوده‌ايد؟

واكنش‌ها را يواشكي نشان مي‌دهند به گونه‌اي كه خودتان كم‌كم متوجه تغيير رفتار برخي از دوستان مي‌شويد. برخورد‌هايي از اين دست يك شكل و يك جا از همدلي برخي به وجود مي‌آيد كه شايد باندي را با هم تشكيل داده‌اند. در شرايط اين‌چنيني به يكباره بازيگري براي چند سال بدون اينكه خود دليلش را بداند كمرنگ مي‌شود و در هيچ پروژه‌اي نمي‌تواند حضور پيدا كند.

نگران واكنش‌ها نيستيد؟

نه، من ديگر با اين رويه آشنا هستم و تقريباً عادت كرده‌ام كه نبايد ترسيد. در هر صورت حرف‌هايم را مي‌زنم و برخورد‌هاي غير‌حرفه‌اي برايم مهم نيست. بالاخره به اندازه خودم در اين مسير با چند سال سابقه كار مويي سفيد كرده‌ايم. فقط اين موضوع برايم جالب است همين افراد هميشه در صف اول نقد دموكراسي در شرايط مختلف در كشور حضور دارند اما خودشان حاضر به شنيدن صداي مخالف نيستند. سينما را بايد مردم تعريف كنند و نمي‌توان به زور به آنها چيزي را كه دوست ندارند تحميل كرد. فروش فيلم‌ها تا حد قابل توجهي مي‌تواند براي ما تعيين‌كننده باشد تا متوجه شويم مردم به چه فيلمي و چرا علاقه نشان داده‌اند. با پز روشنفكري، شبه روشنفكري رفتار كردن، ادا در‌آوردن، محدود كردن و باند‌بازي به جايي نخواهيم رسيد و نتيجه‌اش سينما نرفتن مردم مي‌شود.

قبول داريد غير از رفتارهاي غير‌حرفه‌اي كه در موردش حرف زديم پشت صحنه برخي فيلم‌ها هم فضاي سالمي ندارد؟

بله چرا بايد انكار كنيم؟! فضاي پشت صحنه‌هاي ما اصولي نيست. در حقيقت با توجه به جمعيت‌مان به راحتي مي‌توان گفت كه بيشتر مردم ما اهل سينما رفتن نيستند. مردم ماشاالله عاقل هستند و تمام معادلات و بده بستان‌هاي افراد با‌نفوذ را به راحتي تشخيص مي‌دهند. رابطه مسئله بدي نيست و شخصاً با آن مشكلي ندارم به شرطي كه حاصل به دست آمده از آن سالم باشد و به نفع سينما و مردم باشد اما اينكه حاصل روابط موجود در سينما به چه سرانجامي مي‌رسد مهم است. متأسفانه حاصل روابط برگرفته از باند‌بازي‌هايي است كه تقريباً بر هيچ كس پوشيده نيست. بالاخره تمام افرادي كه با بدنه سينما آشنا هستند اين شرايط را مي‌شناسند و طعم آن را چشيده‌اند. يكي از مسائلي كه علاقه داشتم عنوان كنم اين است كه بليت سينما‌ها گران است و واقعاً اين هزينه خود باعث مي‌شود مردم كمتر به سينما بروند.

چرا مدتي است كه در آثار سينمايي كمتر حضور داشتيد و به يكباره در دو فيلم پذيرفتيد كه بازي كنيد؟

مدتي بود براي اينكه در سينما حضور پيدا كنم به دنبال فيلمنامه و كار با كارگردان‌هاي خوب بودم. زماني كه فيلم سينمايي «ايران برگر» يا «روباه» پيشنهاد شد احساس كردم چنين شرايطي وجود دارد. هم كارگردان‌ها برايم قابل قبول بودند و دوست داشتم كه در كارشان حضور داشته باشم و هم فيلمنامه‌ها را پسنديده بودم و تقريباً همين رويه را در پيش گرفته ام. اگر كار خوبي پيشنهاد شود قطعاً استقبال خواهم كرد اما در غير اين صورت واقعاً علاقه‌ ندارم كه به هر قيمتي ديده شوم.

نزديك ايام ماه مبارك رمضان هستيم. رابطه‌تان را با تلويزيون قطع كه نكرديد؟

در سريال‌هاي مناسبتي زيادي حضور داشته‌ام اما مدتي است كه نتوانسته‌ام در چنين آثاري مهمان خانه‌هاي مردم باشم. چيزي به عنوان خط قرمز يا تفكيك كردن اين دو رسانه به معناي اينكه يكي از ديگري با‌ارزش‌تر است برايم وجود ندارد. اثر خوب تعريف خودش را دارد و ديگر تفاوت ندارد در چه مديومي قرار است كه ساخته شود. حداقل براي من به عنوان بازيگر فيلمنامه خوب و كارگرداني كه قرار است آن را بسازد در اولويت است. اگر پيشهاد قابل توجهي وجود داشته باشد حتماً در تلويزيون هم حضور خواهم داشت. نبايد فراموش كنم كه من از اين رسانه ملي ديده شده‌ام و مردم من را شناخته‌اند.

هنوز بسياري از دهه شصتي‌ها سريال داني و من را به ياد دارند. حتي اولين كارتان هم پر‌مخاطب بود.

خدا را شكر مي‌كنم همين مورد كه شما به آن اشاره كرديد يكي از مواردي است كه هميشه به آن افتخار مي‌كنم و تقريباً تمام سريال‌هايي كه در آن حضور داشته‌ام با اقبال عمومي مواجه شده است و مردم دوستش داشتند.

مجموعه‌هاي «پنجمين خورشيد»، «زمانه»، «مسافري از هند» و «تب سرد» از همين دسته‌اند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار