وقتي در سال 1343 براي اولين بار رشته فيزيوتراپي در دانشكده پزشكي دانشگاه تهران راهاندازي شد 20 نفر براي تحصيل در اين رشته نوپا و ناشناخته پذيرفته شدند كه هاشم بازرگاني يكي از آنها بود. اما اتفاق جالبي كه رخ داد اين بود كه بعد از پنج سال تحصيل شبانهروزي و فارغ التحصيل شدن اين 20 نفر، 18 نفر از آنها جهت خدمت سربازي خود را به نظام وظيفه معرفي كردند اما هاشم بازرگاني به خاطر انجام خدمت سربازي قبل از آغاز تحصيلاتش در دانشگاه به اتفاق همكلاسي ديگرش كه به دليل معلوليت معاف از خدمت شده بود به دنبال كار خود رفتند. هاشم بازرگاني كه حالا عنوان دكتر را نيز با خود يدك ميكشيد سه روز بعد از گرفتن مدرك، مجوز راهاندازي كلينيك فيزيوتراپياش را هم به صورت رسمي از وزارت بهداشت وقت دريافت و خود را به عنوان اولين دكتر فيزيوتراپ فارغالتحصيل دانشگاه تهران به جامعه معرفي كرد. حال بعد از گذشت نيم قرن از فعاليتهاي دكتر هاشم بازرگاني در زمينه فيزيوتراپي و كمك به بازگشت تحرك به اندام بيماران، به سراغ ايشان رفتيم تا در گفتوگويي كوتاه مروري بر نيم قرن حضور علم فيزيوتراپي در كشور و جايگاه آن در بين متخصصان و مردم داشته باشيم.
آقاي دكتر! شما جزو اولين نفراتي هستيد كه در دور اول پذيرش دانشجو در رشته فيزيوتراپي از دانشگاه فارغالتحصيل شديد. لطفاً از نحوه ورود اين رشته به كشور بگوييد.
رشته فيزيوتراپي در سال 1343 در دانشكده علوم پزشكي دانشگاه تهران و از طريق سازمان بهداشت جهاني داير شد.
اولين استاد خارجي، خانمي بود از انگلستان به نام جانسون كه اين رشته را در ايران پايهگذاري كرد. در آن زمان كلاسهايي را ترتيب دادند تا دانشجوياني را براي اين رشته تربيت كنند. برنامه به اين نحو بود كه قرار شد بخشي از دروس، دروس فيزيوتراپي و بخشي ديگر از دروس دانشكده پزشكي باشد. به طور مثال آناتومي و فيزيك و فيزيولوژي و پاتولوژي را استادان دانشكده پزشكي به ما درس ميدادند. سال بعد اختلافي بين سازمان بهداشت جهاني و دانشكده پزشكي به وجود آمد و به مدت يك سال دانشجويي پذيرفته نشد. اما در سال 1345 براي دور دوم دانشجو گرفته شد و شروع به تحصيل كردند.
دوره اول دورهاي بود كه دانشجوها به مدت پنج سال درس خواندند و در طول تابستان نيز در بيمارستانها كار ميكردند و بايد گفت ما هيچ تعطيلي نداشتيم. تحصيل به اين صورت بود كه از صبح تا ظهر و از ساعت يك بعدازظهر تا 4 كلاس داشتيم.
از سال 1345 ديگر به صورت پيوسته هر سال دانشجو پذيرفته شد و الان حدود 50سال است كه در اين رشته دانشجو فارغالتحصيل ميشود.
البته در ابتدا فقط دانشگاه تهران اين كار را ميكرد اما كمكم دانشگاه اهواز، شيراز، اصفهان، تبريز و سمنان و جاهاي ديگر اين رشته را تدريس كردند. متخصصان فيزيوتراپي تعدادشان زياد شد و در سال 1390 قرار بر اين شد كه دوره DPT را هم اجرا كنند. هر چند مصوبه شد و يك دوره DPT گرفتند و در دانشگاه تهران شروع به تحصيل كردند اما شنيدهام در وزارتخانه با اين امر موافق نبودند و در حال حاضر باز هم جلوي اين كار را گرفتند كه اصلا به نفع دانشجويان ما نيست و امكان خارج شدن دانشجويان بعد از فارغالتحصيلي از كشور وجود دارد كه جا دارد مسئولان روي اين موضوع تأمل و توجه داشته باشند.
يعني تا سال 90 كسي به صورت مستقيم دوره دكتري و تخصصي نميديد؟
بله! هنوز هم گروهي از فارغالتحصيلان براي ديدن اين دوره و دورههاي تخصصي به خارج از كشور ميروند. حتي يك سري از همدورههاي ما در همان موقع نيز به امريكا، استراليا و انگلستان رفتند و فقط در حدود پنج نفر در تهران مانديم و مشغول به كار شديم. از دور دوم هم با فارغالتحصيل شدن دانشجوها، گروهي از آنها به خارج از كشور ميرفتند چون در آنجا ارزش زيادي براي اين رشته قائل هستند. همدورههاي ما كه در امريكا كار ميكنند درآمد ماهيانه شان بين 40 تا 50هزار دلار است. ويزيت در آنجا در حال حاضر بيش از 120دلار است.
اگر قرار باشد از اوج كارتان صحبت كنيد، به چه دورهاي اشاره ميكنيد؟
هشت سال دفاع مقدس را نبايد هيچ وقت فراموش كرد. بعد از شروع جنگ در ايران رشته فيزيوتراپي بهطور فوقالعادهاي در خدمت معلولان و جانبازان بود. راندمان كار خيلي خوب بود.
هر چند متخصصان طب فيزيكي دست به مريض نميزنند و تمام كارها را بر عهده فيزيوتراپ ميگذارند اما در زمان جنگ وزارتخانه متوجه شد كه تنها كسي كه ميتواند به مجروحان جنگي كه عملهاي جراحي و پيوند استخوان انجام دادهاند كمك كند تا دوباره به زندگي عاديشان برگردند، فيزيوتراپها هستند. رزمندگاني كه پيوند عصب و ترميم عضله شده بودند فقط و فقط با رشته فيزيوتراپي درمانشان كامل ميشد كه اين كار راندمان خوبي هم داشت و كمك ويژهاي براي بازگشت آنها براي انجام امور روزانه بود.
البته اين نبود كه ما فقط در بيمارستانها باشيم بلكه حتي خودمان هرازچندگاهي به مناطق جنگي ميرفتيم و بنده در كرمانشاه حضور داشتم. زماني كه اين شهر مورد هجوم و تهديد بود و شهر تقريباً تخليه شده بود ما بايد در آنجا ميمانديم و به بيماران خدماترساني ميكرديم. هر چند ما در آن زمان خدمت كرديم و به تهران بازگشتيم اما بايد بگويم در زمان جنگ فيزيوتراپي خودش را به خوبي نشان داد و آثارش هنوز هم در حركت جانبازان نمايان است.
بين مريضهاي گذشته و حال چه تغييري احساس ميكنيد؟
خيلي زياد. زمان سابق كه ما فارغالتحصيل شده بوديم بيماراني كه دردهاي عصبي داشتند اصولاً بين 50، 60 و 70سال بودند اما الان بيماراني با سن 15 سال براي فيزيوتراپي مراجعه ميكنند و علت اين امر هم استفاده بيش از حد از موبايل و كامپيوتر و تبلت است.
تكنولوژي بلاي سلامت انسانها شده است. وقتي براي يك مدت طولاني سر پايين است و شخص در حالت بسيار غلطي نشسته، هم به ستون فقرات و هم گردن و كمر اثر ميگذارد و باعث تغيير شكل اندام افراد ميشود. در اكثر مواقع، افراد به صورتي مينشينند كه يك برجستگي در پشت و يك گودي در كمر بروز ميكند. با معاينه اينها متوجه ميشويم كه به خاطر بد نشستن و قوز كردن دچار عوارض خاصي شدهاند كه حاصل حالتهاي خيلي غلط و نامناسب ايستادن و نشستن است.
آقاي دكتر از نظر شما تغيير سبك زندگيها و ماشيني شدن آنها چه عوارضي را براي انسانهاي اين دوره به همراه دارد؟
اولين چيزي كه بسيار شايع شده است و زياد با آن مواجهيم يخزدگي شانه است. حدود 50 سال پيش خانمها زماني كه ميخواستند سماوري را روشن كنند به وسيله آتشگردان ذغال را آماده ميكردند. اين چرخش آتشگردان شانهها را به حركت در آورده و باعث ميشد شانهها محدوديت پيدا نكنند.
اما امروزه، برخي ضربهها، كشيدگيها و عدم تحرك باعث ميشود مريض تا مدتها نتواند شانههايش را حركت بدهد.
مشكلي كه درمانشان سخت است و بعضاً تا مدتها مريض از درد شانه رنج ميبرد.
در گذشته خانمهايي كه ميخواستند زايمان كنند تا دو، سه روز مانده به زايمان كارهاي روزمرهشان را خودشان انجام ميدادند. اما حالا ميگويند تا سه ماه به زمان زايمان مانده بايد استراحت بكنند كه اين موجب ميشود عضلات فعاليتهاي اوليه را نداشته باشند. به همين خاطر در زمان زايمان دچار مشكل ميشوند چون قدرت تحرك سابق را نداشتهاند و زايمان سخت ميشود.
امروز در ادارات خانمها كارشان پشت ميز است و در منزل هم كارهايشان زياد جنبه فيزيكي و تحرك بالا ندارد. قبلاً لباسها را با دست ميشستند و خانه به وسيله جاروهاي دستي نظافت ميشد. اين امر موجب ميشد خانمها تحرك داشته و كمتر دچار مشكلات و عواضي در كمر و گردن و پاها باشند. البته در آقايان هم تحرك خاصي ديده نميشود و آنها هم در معرض ابتلا به عوارض زيادي هستند.
در برخي خانوادهها مشاهده ميشود كه تا پاسي از شب حتي بچهها پاي برنامههاي ماهواره نشستهاند. آنها خسته شده و با فشارهاي ستونفقرات به رختخواب ميروند كه بعد از مدتي با عوارضي روبهرو ميشوند.
مريض داريم كه ميگويد از صبح پشت ميز مينشيند و كار ديگري نميكند. اين عمل موجب ميشود سيستم عضلاني به مرور دچار ضعف شده و ستونفقرات قدرت نگهدارنده اوليه خود را از دست بدهند.
با تداوم تنبلي ديسكها تحليل رفته و اين افراد ناراحتيهاي ديسك از نوع گردن و كمر پيدا ميكنند. همانطور كه عنوان شد اين عوارض قبلاً در سنين بالا پديدار ميشد اما امروز در افراد كمتر از 30 سال به وفور ديده ميشود.
جواناني به ما مراجعه ميكنند كه از درد كمر و گردن مينالند. اينها همه به خاطر كمتحركي است. اين افراد ديسك كمر و نارسايي مهرهها پيدا ميكنند كه يا در كمر است يا به پاها ميزند. البته وقتي درد به صورت ريشهاي به پاها ميرسد ديگر درد كمري نيست و به ديسك فشار ميآورد.
يعني شما اين عوارض را در نوجوانان و جوانان مشاهده كردهايد؟
بله. بايد توجه داشت تا زماني كه افراد در سن پايين قرار داشته و به قول معروف بچه هستند دردي را احساس نميكنند اما در سن 20 سالگي دردهاي كمر و گردن شروع ميشود. در حال حاضر مريضهايمان بيشتر جزو جوانان و در سن زير 30 سال هستند.
افراد مسن كه مراجعه ميكنند به خاطر معلوليت جسمي و كهولتشان است كه يا سكته مغزي كردهاند يا دچار شكستگي شدهاند. ولي مريضهايي كه نورالژي هستند اغلب سنهاي پاييني دارند كه بيشترشان هم به خاطر حالتهاي غلط نشستن در زمانهاي استفاده از كامپيوتر و تبلت و موبايل است. متأسفانه بچهها از سن سه و چهار سالگي اين دستگاهها را در دست ميگيرند و وقتي بزرگ ميشوند به مشكل ميخورند. ما مريض داريم كه در سن 10سالگي كاملاً ستون فقراتش انحراف پيدا كرده است. بايد اعتراف كنم اينها معضلاتي است كه در آينده دامن جامعه را خواهد گرفت.
چه توصيهاي داريد تا حداقل شهروندان در اين زندگي ماشيني كمتر به درد گردن و كمر دچار شوند؟
حركت نرمشي در روز و مقداري ورزش بعد از جدا شدن از رختخواب حتماً توصيه ميشود. نبايد عضلات حالت جمود پيدا كنند و اين امر فقط با كار كردن است. خانمها و آقايان بايد كمي پيادهروي داشته باشند چون اين كار از پوكي استخوان جلوگيري ميكند. امروزه در سنجش تراكم استخوان ميبينيم افرادي كه تحرك كمتري دارند به عارضه پوكي استخوان دچار هستند.
دخانيات هم علاوه بر ضررهاي شناختهشدهاش موجب پوكي استخوان و صدمه ديدن و عدم رشد عصبها ميشود به همين خاطر كساني كه جراحيهاي عصبي ميكنند نبايد سيگار بكشند. البته يك موضوع را بايد مورد توجه قرار داد و آن هم اينكه امروزه در بچههاي دبستان، دبيرستان و دانشگاهيان و كارمنداني كه با خود غذا و كتاب و لپتاپ حمل ميكنند مشاهده ميكنيم كه كيفهاي بسيار سنگيني دارند. آنها كيف را به يك طرف بدن يا پشت مياندازند كه ستون فقرات را كج ميكند. اين افراد ابتدا دچار مشكلات مهره گردن و سپس مشكلات مهره كمري ميشوند كه بسيار اذيتشان خواهد كرد.
و نظر شما در مورد دستگاههاي ورزشي كه در ماهواره و تلويزيون تبليغ ميشوند، چيست؟ آيا كمكي به سلامتي افراد ميكنند؟
ما نميخواهيم همه سيستمها را زير سؤال ببريم اما بايد بدانيم بعضي ورزشها و حركات براي بيماران خطرناك است. مريضي كه ديسك دارد نميتواند هر حركتي را انجام دهد. در تبليغات نشان ميدهند با يك دستگاه هر كاري ميكنند، اين درست نيست.
متأسفانه در حال حاضر گروهي به جاي اينكه مغازهاي بخرند يا اجاره كنند و به فروش محصولي مشغول شوند، پول آن را خرج تبليغات تلويزيوني ميكنند و كالا به در منزل ميفرستند بدون اينكه مالياتي بدهند و اطلاعاتي در مورد نحوه درست استفاده كردن از آن دستگاه به مشتري بدهند. در تبليغات ميبينيم با يك دستگاه همه كار ميكنند و همه اعضاي خانواده ميتوانند با آن ورزش كنند كه اين اشتباه است. به نظر ما بدون مشورت با متخصص نبايد كاري كرد، به خصوص افرادي كه دردي در بدن دارند.
همچنين در بسياري از باشگاههاي ورزشي هم كه حركات ايروبيك را آموزش ميدهند، حركات غلط و مشكلساز است. مربي با يك دوره كوتاه فكر ميكند همه چيز را ميداند اما بعد از مدتي برخي از ثبتنامكنندگان به ما مراجعه ميكنند و از دردهاي ديگر مينالند.
آقاي دكتر! يك نفر از كجا ميتواند متوجه بشود دچار عارضهاي شده است يا نه؟
دردها خود گواه امراض هستند. دردهاي عصبي به صورت نورالژي روي شبكه بازويي يا در مهرههاي كمر به صورت دردهاي سياتيك به پا ميزنند و گاهي مواقع ميبينيم كه مريض مشكلات ثانويه پيدا ميكند. اين انحرافات ستون فقرات بايد آهسته و با پروتزهاي مخصوص درمان شوند.
بعد از كدام عملهاي جراحي، مريض حتماً بايد به فيزيوتراپ معرفي شود؟
الان متوجه شدهاند كه بيماران ارتوپدي صددرصد احتياج به درمان فيزيكي يا فيزيوتراپي دارند. درمان بيماراني كه ضايعات عصبي و عضلاني ميبينند، يعني اغلب يا تصادف كردهاند يا با يك شيء برنده دچار صدمه شده و عصبها پاره شدهاند هم بايد با معرفي جراح به فيزيوتراپ مراجعه كنند. فراموش نكنيم كه عصبها و تاندونها بعد از ترميم دچار چسبندگي ميشوند كه حتماً بايد به وسيله فيزيوتراپي به روز اول بازگردند و گرنه محدوديتهاي تحركي را براي شخص به همراه دارند.
از همان ابتداي شروع به كار شما، جراحان هم با شما همراه بودند؟
در دورههاي اول كه ما فارغالتحصيل شده بوديم بسياري از عملهاي جراحي روي عصبها به خوبي انجام نميشد چون كار بسيار دشواري است اما امروزه اين عملها ميكروسكوپي صورت ميگيرند كه راندمان كار جراح صددرصد است و فيزيوتراپ هم بعد از يك عمل جراحي موفق، ادامه كار را به دست ميگيرد.
من مريضي داشتهام كه دستش در كارگاه كاملاً قطع شده بود و بعد از عمل جراحي، حدود دو سال فيزيوتراپي كرد و كارايي دستش دوباره به روز اول برگشت.
سطح اطلاعات مردم نسبت به فيزيوتراپي چقدر است؟
بايد گفت نسبت به گذشته 90درصد تغيير كرده است. در سال 1348 كه ما فارغالتحصيل و مشغول به كار شديم حتي پزشكان هم اطلاعات زيادي در مورد اين رشته نداشتند. در آن زمان هم ارتوپدها و متخصصين اعصاب و جراح زنان تا حدودي در مورد اين رشته آگاهي داشتند. اما پزشكها و جراحان عمومي زياد اين رشته را نميشناختند. اما امروزه مردم ميدانند بسياري از دردهايشان با مراجعه به فيزيوتراپ حتماً رفع ميشود البته ابتدا به متخصص مربوطه مراجعه و بعد از تشخيص براي درمان به ما مراجعه ميكنند.
از نظر شما هر درمانگاه و بيمارستان بايد داراي بخش ويژهاي به نام فيزيوتراپي باشد يا فيزيوتراپي بخشي مستقل براي خودش است؟
بخش فيزيوتراپي بايد مستقل باشد؛ يعني مريض را جراح عمل كرده و به فيزيوتراپ معرفي ميكند. فيزيوتراپي زير مجموعه هيچ رشتهاي نيست بلكه مكمل بسياري از عملهاي جراحي به شمار ميآيد حتي بعضاً بيماراني هستند كه از طرف متخصص زنان و اطفال به ما ارجاع داده ميشوند كه در زمان زايمان دچار كشيدگي عصب شبكه بازويي شدهاند و دست بيمار از زمان تولد فلج است. متأسفانه بعضاً متخصص زنان نميداند در زمان تولد چه اتفاقي افتاده است و به بيمار ميگويند خوب ميشود و بيمار هم نميداند چه بلايي به سرش آمده. اما با گرفتن نوار EMGمشخص ميشود عصب كشيدگي دارد.
بيماري داشتيم كه نوزاد در هنگام تولد به خاطر كشيدگي دستش فلج شده بود و جراح از بنده خواست رسيدگي كنم و بعد از بستن آتل درمان را شروع كردم. جالب است بدانيد درمان اين بچه از هنگام تولد شروع و تا دوم راهنمايي طول كشيد و الان اين پسر تمام كارهاي روزمرهاش را به راحتي انجام ميدهد.
شهروندان با احساس هر دردي ابتدا بايد به پزشك متخصص ارتوپد و اعصاب مراجعه كنند و بعد از آن در زمان درمان دارويي درمان فيزيوتراپي هم تجويز ميشود.
مريض داشتهام كه به علت دردهاي عضلاني نميتوانست حتي يك دقيقه هم در شبانهروز استراحت كند اما بعد از فيزيوتراپي بدون عمل جراحي بعد از حدود 20 جلسه درمان شد.