
به گزارش خبرنگار «جوان» از ساعت ۴ صبح روز گذشته خبرنگاران رسانهها و مردم زيادي مقابل محل اجراي حكم در بلوار دريا جمع شدهاند. در كنار چوبه داري كه از سحرگاه آماده شده، يك جرثقيل بزرگ و كمي دورتر خودروي اورژانس پارك شده است. نيروها و فرماندهان پليس به صورت گسترده در محل و اطراف آن حاضر و امنيت كامل محل را تأمين كردهاند.
ازخانواده كوشا در محوطه اجراي حكم خبري نيست. تلفن همراه وكيل او نيز خاموش است. در حالي كه هر لحظه بر ازدحام جمعيت افزوده ميشود با پخش صداي اذان در ساعت ۵ و ۲۱ دقيقه در محوطه انتظارها براي رسيدن متهم به محل تا ساعت ۶ و ۱۰ دقيقه با ورود چندين خودرو و موتور پليس و يك آمبولانس كه خودروي حامل متهم را همراهي ميكند به درازا ميكشد. زماني كه قاضي فريدون اميرآبادي سرپرست دادسراي جنايي و قاضي جمشيدي و پورمكري از دايره اجراي احكام به همراه پدر مهسا گام در محوطه اجراي حكم ميگذارند، ثانيههاي معكوس براي پياده شدن كوشا از خودروي مخصوص پليس آگاهي آغاز ميشود. يك روز قبل از اجراي حكم آريا آقاسي وكيل خانواده مقتول به خبرنگار ما گفته بود كه اولياي دم كه به دليل شرايط دشوار روحي در جلسه دادگاه حاضر نشده بودند، در مراسم اجراي حكم نيز حاضر نخواهند شد، اما زماني كه پدر مهسا به همراه تيم قضايي وارد محوطه اجراي حكم ميشود اين زمزمه بين حاضران دهان به دهان ميشود كه شايد او براي اعلام رضايت آمده باشد.
ساعت ۶ و ۱۱ دقيقه است كه همه به احترام تلاوت آياتي از قرآن مجيد سكوت ميكنند و چهار دقيقه بعد با بازشدن درهاي خودروي مخصوص پليس، كوشا به كمك سه سرباز در حالي كه با دستبند دستهايش از پشت بسته شده با سري تراشيده از خودرو پياده ميشود و آخرين گامهاي خود را با پابندهاي آهني به سوي طناب دار برميدارد. قاضي اميرآبادي در جايگاه قرار ميگيرد و ميگويد: متهم اين پرونده كوشا ۲۳ ساله است كه ۱۵ تيرماه امسال دختر ۲۳ سالهاي به نام مهسا را در پل مديريت با ضربات متعدد چاقو مقابل ديدگان حيرتزده مردم به قتل رسانده است. او در محل حادثه دستگير شد و در جريان تحقيقات بارها به ارتكاب قتل اعتراف كرد.
او گفت: بار اولي كه مهسا را در دانشگاه ديدم، خواستم با او رابطه داشته باشم اما مهسا جواب رد داد و گفت علاقهاي به من ندارد. مهسا با همه خوب رفتار ميكرد اما به من بياعتنا بود. تمام اين چهارسال را با فكر مهسا زندگي كردم و بعد از اينكه از رسيدن به مهسا نااميد شدم به قصد قتل به دانشكده رفتم و بعد از خارج شدن او از دانشگاه او را روي پل عابر پياده با ضربات چاقو كشتم.
كوشا پنجم مرداد مقابل هيئت قضايي شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان تهران محاكمه شد. خانواده مهسا درخواست قصاص كردند و دادگاه كوشا را به قصاص در ملأعام محكوم كرد. اين رأي مورد تأييد قضات ديوانعالي كشور قرار گرفت و به مرحله اجرا رسيد و او اكنون مجازات ميشود.
نگاه به طناب دار
حرفهاي قاضي اميرآبادي كه پايان گرفت، چشمها به سوي كوشا دوخته شد كه حالا ايستاده بود روي يك چهارپايه كوچك و مأموران اجراي حكم در حالي كه نقاب به صورت داشتند طناب دار سبز رنگ را به گردنش انداختند. كوشا چشم دوخته بود به انبوه جمعيتي كه در سكوت پيش از طلوع آفتاب به او نگاه ميكنند و زير لب چيزهايي ميخوانند كه ناگاه يكي از مأموران نقابدار تخته چهارپايه را از زير پايش كشيد و او در هوا معلق ماند. پدر مهسا كه در سكوت گريه ميكرد ناگاه چشم برگرداند و پشت به پيكر قاتل دخترش به ياد مهسا شروع به گريستن كرد. در حالي كه تلفن همراهش مدام در حال زنگ خوردن است گاهي به كوشا و گاه به جمعيت انبوه نگاه ميكرد. عقربههاي ساعت حالا روي ۶ و۲۲ دقيقه آرام گرفته بودند كه براي آخرين بار كوشا تكاني خورد. انگار طناب دار كمي بلند است. دو مأمور نقابدار مجبور ميشوند بخشي از جايگاه اعدام را جابهجا كنند تا پاهاي كوشا در هوا معلق باشد.
پدر مهسا كه به سختي حرف ميزند در واكنش به قصاص قاتل فرزندش به خبرنگار ما ميگويد: اي كاش شرايطي بر جامعه ما حاكم باشد كه ديگر شاهد چنين فجايعي بين افراد جامعه نباشيم. او در حالي كه گريه ميكند، ميگويد: قادر به صحبت كردن نيستم و صحنه را ترك ميكند.
۱۵ دقيقه مانده به طلوع آفتاب كه سربازي با لباس زندان به جسد كوشا نزديك ميشود و پابند و دستبندي را كه ساعتي قبل در زندان اوين بر دستانش زده را باز ميكند و در حال پايين آمدن از جايگاه اعدام است كه آمبولانس نزديك ميشود. پزشك معالج در حالي كه دستكش به دست كرده جسد كوشا را معاينه و مرگ او را تأييد ميكند. دو مأمور در حالي كه كاوري به دست دارند جسد را در همان حالت درون كاور قرار ميدهند و سربازي با سرنيزه طناب دار را پاره ميكند. يك دقيقه از طلوع آفتاب روز سهشنبه گذشته بود كه جسد كوشا را از محل دور كردند.
پدر كوشا در بيرون محوطه اجراي حكم شاهد به دار آويختن پسرش بود. او به خبرنگار ما گفت: از آنجا كه ميدانستيم خانواده مقتول هنوز پول ديه را پرداخت نكردهاند، تصور كرديم حكم در زمان دورتري اجرا شود، از همين رو به همراه خانوادهام عازم شهرستان شديم تا اينكه روز گذشته در تماس با شما از جريان با خبر شديم. من روز گذشته در غيبت همسرم موفق شدم كوشا را در زندان اوين ملاقات كنم. او كمتر از هميشه حرف زد و ميدانست كه لحظات آخر زندگياش را سپري ميكند و همانجا از او خداحافظي كردم. او در ادامه گفت: من از زندان به مقابل خانه اولياي دم رفتم و تا سحرگاه مقابل خانهشان نشستم تا شايد اميدي به نجات پيدا كنم اما كسي در خانهشان نبود. من چند بار با تلفن همراه پدر مهسا تماس گرفتم اما زماني كه صدايم را شنيد، قطع كرد. او در ادامه گفت: من از ساعت ۳ صبح به اينجا آمدم. از آنجا كه مدارك شناساييام را به همراه نياورده بودم، مأموران حفاظت مرا به محوطه اجراي حكم راه ندادند و از بيرون محوطه و در بين مردم مراسم اجراي حكم را مشاهده كردم. او در پايان گفت قرار است جسد پسرش را فردا از پزشكي قانوني تحويل بگيرد.
قاضي اميرآباديفراهاني سرپرست دادسراي جنايي در حاشيه مراسم درباره تأثير بازدارندگي قصاص در ملأ عام به خبرنگار ما گفت: حكم قصاص در ملأ عام بر اساس محتويات پرونده و متناسب با جرمي كه عامل جنايت مرتكب شده است، توسط قضات دادگاههاي كيفري اتخاذ و بعد از طي كردن مراحل قانوني به اجرا درميآيد. بازدارندگي از جرائم و عبرت براي ساير متهمان يكي از تأثيرات اجراي حكم است كه قطعاً تأثيرگذاري خود را خواهد داشت چراكه از مجازات همواره به عنوان يكي از ابزارهاي كاهش جرائم ياد ميشود. وي افزود: براي تبيين اين موضوع شايسته است اصحاب رسانه اين موضوع را از نگاه مردمي و كارشناسي بازكاوي كنند.
شاهدان
مهدي عباسي هم كه شاهد اجراي حكم است، ميگويد: دستگاه قضايي رسيدگي به پرونده را بعد از دستگيري متهم در دستوركار خود قرار داد و حكم قصاص را همان گونه كه در قانون آمده است به درستي اجرا كرد. به باور من اجراي حكم در ملأ عام باعث بازدارندگي است و بسياري از مجرمان را متوجه عقوبت خود ميكند.
حسين ۵۵ ساله كه حالا بازنشسته است، بعد از مشاهده اجراي حكم به خبرنگار ما ميگويد: حادثه پل مديريت كه بعد از حادثه سعادتآباد اتفاق افتاد، نشانه خوبي از رويدادهاي جامعه نيست. بعد از آن حادثه انتظار داشتيم به اين زوديها شاهد اين حوادث تلخ نباشيم و قصاص عامل جنايت در ملأ عام مايه عبرت شده باشد، اما به باور من اجراي اين احكام بدون تأثير نيست.