کد خبر: 207489
تاریخ انتشار: ۰۴ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۸:۱۱

خبرنگار از او پرسید: شما برای رسیدن به آرزوهایتان در زندگی چکار می‌کنید؟ چترباز با غرور پاسخ داد: من با سعی و تلاش به تمام آرزوهایم دست یافته‌ام. وقتی از هواپیما بیرون پرید هر چه تلاش کرد چترش باز نشد. در آخرین لحظه زندگی پی برد که غیر از سعی و تلاش چیز دیگری هست که در رسیدن انسان‌ها به آرزوهایشان نقش اساسی دارد.


7/7
ماهی قرمز
سه روز قبل از عید، ماهی قرمز دانه‌ای 300 تومان بود ولی روز اول عید ماهی قرمزها را حراج کرده بودند.
اما خریداری پیدا نمی‌شد. یاد روز خواستگاری‌اش افتاد که اگر مهریه‌اش هزار سکه طلا هم بود، شوهرش قبول می‌کرد.
او در دادگاه مجبور شد که آن چند سکه طلا را ببخشد تا شوهرش با طلاق موافقت کند. دوباره به ماهی‌ها نگاه کرد دلش سوخت چون آنها هم دیگر بازارشان رونقی نداشت.


7/6
کبوتر
بعد ازیک هفته کبوترش بازگشت اما آنقدر از رفتنش عصبانی بود که تمام پرهای کبوتر را قیچی کرد.
کبوتر روی پشت‌بام مشغول دانه خوردن بود که گربه‌ای به او نزدیک شد هیچ راه فراری نداشت وقتی به خانه بازگشت کبوتر را پیدا نکرد با خود گفت: اگر پاشو بسته بودم دوباره هوس رفتن به سرش نمی‌زد.

7/5
ماهی
ماهی کنجکاو همیشه دنبال چیزهای تازه بود. او تمام برکه‌های محل زندگی‌اش را گشت ولی چیز تازه‌ای پیدا نکرد.
تصمیم گرفت از فردا جست‌وجوهای خارج از برکه‌اش را آغاز کند.
وقتی به بیرون از برکه پرید نفس کشیدن برایش مشکل شد در لحظه‌های آخر زندگی‌اش فهمید گاهی اوقات برای ارضای حس کنجکاوی باید هزینه‌های سنگینی پرداخت.


7/4
کارگزار مرگ
کارگزار مرگ را در دم اتاقش دید، از وحشت زبانش بند آمده بود، زانو زد و شروع کرد به التماس کردن. کارگزار، نگاهی به صورتش انداخت و برگشت. هنگام خروج از آن خانه پلاک دم در را- که میخش افتاده بود و شماره 8 به 7 تبدیل شده بود - درست کرد و رفت.
مرد اولین کاری که کرد با سرعت به مغازه‌اش رفت و ترازوی مغازه را که همیشه 100 گرم اضافه‌تر نشان می‌داد درست کرد و به خود گفت این اولین قدم است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار