
حسین ساختمانیان
شب و روز برایشان فرقی ندارد هر جا که نگاه کنی از پیاده رو تا خیابان، کوچه های تنگ و باریک ، از میان نردهها، محلهای ممنوع و خلاف جهت. ممکن است هر آن از سویی پیدا یشان شود. هجوم میآورند با صدایی رعب آور و حرکات خطر ناک. حرکت روی برخی پلهای عابر پیاده، در پیاده روهای شلوغ، در بزرگراهها، حتی از مکانهای غیر قابل عبور،در خطوط ویژه اشتباه نکنید صحبت در مورد موجودات فضایی یا اشباح نیست داستان موتور و موتور سواری درایران خودمان است . موتور سوارانی که نظم و آرامش شهرها را به بازی گرفته اند
حرکت با سرعتهای سرسامآور،عبور از چراغ قرمز، ویراژ از بین ماشینها با بوقهای ممتدشان که روی اعصاب دیگران خط میکشد.شبها بیتوجه به اطراف در حالی که هدست در گوش دارند در بزرگراهها و معابر با سرعت واز بین خودروهای متراکم ویراژ می دهند. اگردر راه بندان ،خودروها که ایستاده اند برایشان راه باز نکنند داد و بیداد میکنند، بد و بیراه و ناسزا میگویند. در تهران ومنطقه مرکزی شهر خصوصا اطراف بازار یکه تازند تو گویی شهر در تسخیر آنهاست. هرج ومرج می کارند و ناامنی درو میکنند .
ورود موتور سیکلت اگر چه به دوره مظفرالدین شاه میرسد اما تا دهه ۳۰ این این وسیله تنها در اختیار طبقات مرفه بود بعدها با آغاز تولید داخلی و کنار رفتن شیوههای سنتی حمل ونقل و استفاده از چهارپایان موتور به گزینه مقرون به صرفهتر و قابل دسترس تبدیل شد. ارزان بودن، مصرف کم سوخت و امکان حرکت در مسیرهای تنگ و پرجمعیت باعث شد تا جایگاه آن در زندگی شهری هر چه بیشتر تثبیت شود . قوانین و مقررات موتور سواری تا دهه ۶۰ همان قانون اولیه استفاده از درشکه موتورسیکلت و دوچرخه بود امابرای اولین بار در دهه ۷۰ مورد بازنگری قرار گرفته و خلاها و نقاط مبهم رفع و با هدف نظم بخشی به تردد ایمن این وسیله مورد تصویب قرار گرفت.
در اواخر دهه ۷۰ واوائل دهه ۸۰ مدتی با اعمال جدی قانون و مقررات نظمی نسبی حاکم شد اما به مرور با کاهش نظارت ها بی قانونی دوباره اوج گرفت تا جایی که امروز رفتار بسیاری از موتور سواران چهره کلان شهرها خصوصاً تهران را بیشتر از گذشته نازیبا کرده و در نگاه گردشگران خارجی جلوهای ناخوشایند یافته است
نگاهی به آمارها میتواند عمق فاجعه را بیشتر نمایان کند. در کشور حدود ۱۴ میلیون دستگاه موتورسیکلت وجود دارد که ۱۱ میلیون آن فرسوده و آلاینده هستند. در تهران ۴ میلیون و هشتصد هزار دستگاه موتور وجود دارد . طبق آمار هر موتور فرسوده برابر با ۵ و به نقل دیگری یازده خودرو آلایندگی دارد و به طور کلی ۳۴ درصد از آلودگی هوای تهران متعلق به موتورهای فرسوده است و این در حالیست که در اوج آلودگی هوا این وسایل بدون هیچ محدودیتی در شهرها خصوصاً تهران تردد دارند. اوج فاجعه در تهران در میزان تصادفات منجر به معلولیت و مرگ عیان میشود. بنابر آمار در نیمه اول سال ۱۴۰۴ چهل وهفت درصد کل متوفیان تصادفات در تهران مربوط به راکبین و ترک نشینان موتور سیکلت بوده که حدود ۶۷ درصد آن به سنین ۱۸ تا ۵۰ سال اختصاص دارد .
با این همه مطابق گزارشات نیروهای خدوم انتظامی و خصوصا پلیس راهنمایی ورانندگی با متخلفان با جریمه و در موارد تخلفات مهم تر توقیف موتور اعمال قانون شده، و درجهت آموزش و فرهنگ سازی طرحهایی به اجرا درآمده است . با این حال واقعیت خیابانها حکایت دیگری دارد بدیهی است پیش ازطرح هر موضوع لازم است ضمن بررسی ریشه مشکلات راه حل مناسب را جستجو کرد که این خود نیازمند مطالعه همه جانبه توسط کارشناسان و اساتید این حوزه می باشد.
بنظر میرسد بخشی از علت را باید در شرایط اقتصادی و اجتماعی جستجو کرد. بسیاری از مردم به موتور به عنوان وسیله حمل و نقل و امرار معاش مینگرند از پیک موتوری تا مسافربرها، هزاران نفر زندگیشان را به چرخش چرخ این وسیله گره زده اند.افزون بر آن کاستی نیرو و امکانات در نهادهای اجرایی و فشارهای معیشتی بر کارکنان زحمتکش از جمله پلیس راهنمایی ورانندگی نیروهای انتظامی میباشد که خود می تواند عاملی موثر در عدم اجرای کامل قانون باشد به نحوی که چهره شهرها از این معضل رهایی یافته و به شهری قانونمند مبدل گردد با این همه باید تاکید کرد بیتعارف حل این نابسامانی پیش از آنکه به فاجعه اجتماعی و غیرقابل کنترل بدل شود نیازمند اراده جمعی و ملی است که قطعاً تحقق این امر بدون همیاری مردم قانونگذاران ، مجریان و خصوصاً دولت محترم ممکن نبوده و هیچ طرحی کارساز نخواهد بود.