تیم سازنده گفتار روزمره مردم را با وسواس بررسی کرده تا موقعیتها واقعیتر و قابلباورتر باشد. این توجه باعث شده بسیاری از سکانسها به جای تصویرسازی کلی، رنگ و بوی تجربه زیسته داشته باشد جوان آنلاین: رسانه ملی در ادامه تلاشهای اخیر خود برای بازآفرینی ژانر طنز خانوادگی، بار دیگر به سراغ پخش سریالی رفته که سعی دارد با زبانی طنز به برخی موضوعات فرهنگی و اجتماعی از جمله خودباوری، کنشگری نهادهای مردمی و ظرفیت نخبگان ایرانی توجه کند. گرچه این رویکرد سالهاست مطالبه بخش قابل توجهی از افکار عمومی است، تحقق آن در قالب طنز خوشریتم، کار آسانی نیست.
اما گویا رسانه ملی رفته رفته تلاش دارد از دل یک قصه طنز که از لوث بودن فاصله دارد، مفاهیم اجتماعی و مبتلابه جامعه را بازنمایی کند. سریال «میراث» که این شبها روی آنتن شبکه ۲ قرار دارد، از نمونههای تلویزیونی سالهای اخیر است که میکوشد امید، تولید ملی و تکیه بر توان داخلی را با روایتی داستانمحور و شخصیتمحور پیش ببرد، نه با گفتارهای آموزشی یا لحن شعاری که مخاطب را دلزده میکند.
گفتوگو درباره مسائل روز کشور با زبان طنز
«میراث» که از هشتم آذر از شبکه ۲ سیما به روی آنتن رفت و در ۱۵ قسمت و در مرکز سیمرغ تولید شد و سازندگان آن از ابتدا گفته بودند که هدفشان خلق یک متن گفتوگومحور درباره مسائل امروز کشور است؛ گفتوگویی که با ترکیب زبان طنز سعی دارد بیشتر به دل مخاطب بنشیند.
خط اصلی داستان به زندگی یک طلبه جوان میپردازد که ناخواسته درگیر مجموعهای از مسائل اقتصادی، اجتماعی و حتی محلی میشود. مسیر او برخلاف بسیاری از سریالهای تلویزیونی نه با تکیه صرف بر هوش فردی، بلکه با کمک و همافزایی گروهی شکل میگیرد. حضور یک استاد روحانی باتجربه و چند جوان تحصیلکرده در کنار او باعث شده مفهوم «کارجمعی» در تاروپود روایت جاری شود. همین انتخاب سبب شده تصویر روحانیت در سریال نه یک تصویر کلیشهای یا فاصله گرفته از زندگی واقعی، بلکه «شخصیت جاری و ساری در دل واقعیت» ترسیم شود؛ رویکردی که قبلاً تلویزیون کمتر به آن نزدیک شده است.
ترکیب خوب بازیگران
از نظر ترکیب بازیگران، «میراث» ساختاری تازهنفس دارد. در کنار حضور چهرههای شناختهشدهای مانند لعیا زنگنه، داریوش کاردان، ثریا قاسمی، فلور نظری و امیرحسین صدیق، استفاده از چند بازیگر طنز که هرکدام سبک و لحن خود را دارند، فضای سریال را متفاوت کرده است. ترکیب بامزه چهار بازیگر طناز یعنی یعنی رامین راستاد، نصرالله رادش، افشین سنگچاپ و بهراد خرازی، برای بسیاری از مخاطبان جذابیت نوستالژیک ایجاد کرده است. این گروه با آن ضرباهنگ و بیان خاص، گاهی یادآور طنزهای شهری سالهای گذشتهاند، اما اینبار در ساختاری سادهتر و مرتبط با مسائل واقعی جامعه قرار گرفتهاند. این ترکیب به «میراث» انرژی و ریتمی داده که کمتر در آثار مناسبتی یا پروژههای کوتاهمدت شبکهها دیده میشود.
به نظر میرسد تیم نویسندگی و کارگردانی تلاش کردهاند بهجای تکرار الگوهای رایج، از ظرفیت تجربه مستندسازی برای نزدیک شدن به جزئیات زندگی واقعی بهره ببرند. به گفته تهیه کننده سریال، تیم سازنده از گفتار روزمره مردم تا محیط کار و خانه گرفته تا فضای روستاها، همه را با وسواس بررسی کرده تا موقعیتها واقعیتر و قابلباورتر باشد. این توجه باعث شده بسیاری از سکانسها به جای تصویرسازی کلی، رنگ و بوی تجربه زیسته داشته باشد. آن طور که تهیهکننده میراث گفته بازنویسیهای متعدد فیلمنامه نیز بر همین اساس انجام شده است؛ یعنی پرهیز از سطحینگری و حفظ پیام اصلی درباره امید.
بازخورد خوب مخاطبان
در فضای مجازی نیز بازخوردها درباره سریال عمدتاً مثبت بوده است. کاربران بسیاری در شبکههای اجتماعی اشاره کردهاند که استفاده از زبان طنز برای پرداختن به موضوعات سخت و بعضاً تلخ اقتصادی تصمیم درستی بوده، چون مخاطب را نه پس میزند و نه در او احساس شعارزدگی ایجاد میکند.
بخشی از کاربران نیز از اینکه شخصیتها ملموس و قابلهمذاتپنداریاند، اظهار رضایت کردهاند و نوشتهاند که ترکیب بازیگران طنز از نسلهای مختلف، سریال را «سرحال» کرده است. چند بار هم دیده شده که کاربران نوشتهاند «بالاخره تلویزیون یک کار طنز میسازد که بیهدف صرفاً ادا در نمیآورد و حرفی برای گفتن دارد».
با وجود این تحسینها، «میراث» نقدهای ملایمی هم دارد. یکی از نقدها این است که در برخی بخشها تعادل میان طنز و مضمون جدی کمی بههم میریزد؛ گاهی شوخیها به حدی پررنگ میشوند که پیام اصلی در پسزمینه قرار میگیرد. نقد دیگر مربوط به فشردگی برخی سکانسهاست. داستان در بعضی اپیزودها سریع پیش میرود و به برخی شخصیتها فرصت کافی برای عمقگیری نمیدهد. این مسئله موجب شده ضعفهای جزئی در پیوند احساسی مخاطب با شخصیتها دیده شود. البته این نقدها نه تند است و نه مانع از اثرگذاری کلی سریال، اما اشاره به آنها برای مقایسه با استانداردهای ژانر طنز اجتماعی ضروری است.
توجه به سبک زندگی ایرانی
از زاویهای دیگر، نگاه سازندگان به تلویزیون و نقش آن در شکلدادن به حافظه جمعی نیز قابل توجه است. تیم «میراث» معتقد است رسانه ملی فقط یک رسانه سرگرمی نیست، بلکه بخشی از فرهنگ مشارکتمحور ایرانی را میتواند بازآفرینی و در ذهن نسل جوان تثبیت کند. برای همین در سریال، سبک زندگی ایرانی با مؤلفههایی، چون کار جمعی، سادهزیستی، امید، همکاری و حس مسئولیتپذیری برجسته شده است. هرچند این ادعا بزرگ به نظر میرسد، «میراث» بهعنوان یک اثر نمایشی، حداقل تلاش کرده این مفاهیم را در قالب قصهای نرم و طنزآمیز پیاده کند.
در نهایت، هنوز زود است که درباره ماندگار شدن «میراث» در حافظه تلویزیونی مردم قضاوت قطعی انجام دهیم، اما آنچه تا اینجا دیده میشود نشاندهنده یک تلاش آگاهانه برای گفتوگو با مخاطب گسترده است؛ مخاطبی که درگیر فشارهای اقتصادی روزمره است، اما همچنان نیاز دارد روایتی ببیند که امید را نه در قالب شعار، بلکه در دل داستانی قابل لمس بازنمایی کند.
به نظر میرسد سریال حتی به سمت ساخت فصل دوم حرکت کند و احتمال دارد «میراث» تبدیل به یکی از نمونههای موفق طنز اجتماعی سالهای اخیر شود؛ روایتی گرم و صمیمی از اینکه امید و ساختن، بخش جدانشدنی زندگی ایرانی است، حتی در روزهای سخت.