کتاب «مقدمه شاهنامه ابومنصوری» که حاوی روایتهای کهن از تاریخ شاهان ایران، از آغاز پادشاهی کیومرث تا پایان دوره ساسانیان است کتاب «مقدمه شاهنامه ابومنصوری» که حاوی روایتهای کهن از تاریخ شاهان ایران، از آغاز پادشاهی کیومرث تا پایان دوره ساسانیان است، یکی از کهنترین نمونههای نثر فارسی به شمار میرود و از نظر لغوی، دستوری و ادبی ارزشی ویژه دارد و نشاندهنده تداوم سنتهای تاریخنگاری در دوره اسلامی است. تصحیح تازهای از این اثر را مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب منتشر کرد.
به گزارش «جوان»، کتاب مقدمه شاهنامه ابومنصوری (نگاشته محرم ۳۴۶ ق) با تصحیح و تحقیق سید علی محمودی لاهیجانی از سوی مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب منتشر شد.
شاهنامه ابومنصوری به فرمان ابومنصور محمد بن عبدالرزاق، حاکم طوس و با نظارت وزیر او ابومنصور المعمری در فاصله سالهای ۳۴۰تا ۳۴۶ هجری قمری گردآوری شد. تنها بخش برجای مانده از این کتاب، مقدمهای است که کوشش گروهی از دهقانان و فرزانگان خراسان برای گردآوری روایتهای کهن از تاریخ شاهان ایران، از آغاز پادشاهی کیومرث تا پایان دوره ساسانیان را نشان میدهد. این مقدمه یکی از کهنترین نمونههای نثر فارسی به شمار میرود و از نظر لغوی، دستوری و ادبی ارزشی ویژه دارد و نشاندهنده تداوم سنتهای تاریخنگاری در دوره اسلامی است.
در این کتاب، با تکیه بر یازده نسخه کهن و معتبر شاهنامه فردوسی، تصحیح تازهای از مقدمه شاهنامه ابومنصوری ارائه شدهاست. در بخش پژوهشی کتاب، زندگی سیاسی و تاریخی ابومنصور محمد بن عبدالرزاق، منابع احتمالی شاهنامه ابومنصوری و شیوه گردآوری و روایت آن نیز تحلیل شدهاست.
محمودی لاهیجانی، مصحح متن، در مورد ضرورت این تصحیح نوشتهاست: آنچه امروز از کتاب شاهنامه ابومنصوری باقی مانده تنها مقدمهای است که آن را علامه قزوینی حدود یکصد سال پیش با جمعآوری و مقابله نسخههای موجود تصحیح کرد. این مقدمه تا امروز یکی از کهنترین نثرهای تاریخدار زبان فارسی محسوب میشود، اما با گذشت یک قرن از تصحیح ایشان و با یافتن نسخههای متعدد از شاهنامه فردوسی نگاهی دوباره به این متن کهن و تصحیح و بازنگری آن سودمند خواهد بود.
مصحح کتاب در ابتدای مقدمه یکصد صفحهای خود نوشتهاست: کاتبان و نویسندگان در دوران خلافت امویان و عباسیان آثار فراوانی را از زبان پهلوی به زبان عربی ترجمه کردند که برخی از این آثار به تاریخ ایران پیش از اسلام اختصاص داشت. ترجمه این کتابها تلاشی بود برای آشنایی مسلمانان با فرهنگ و تمدن سرزمینی که تازیان به تازگی بر آن مسلط شدهبودند و مردم آن سرزمین را از موالی و بندگان خود میدانستند.
وی ضمن نام بردن و معرفی مختصر آثار افرادی همچون جبله بن سالم (مترجم در دوران خلافت هشام بن عبدالملک بن مروان ۱۰۵- ۱۲۵ قمری) و عبدالله بن مقفع (۱۰۴- ۱۴۲ قمری) و سخن از تأثیر آثار ابن مقفع بر نهضت ترجمه، از موبدان، دهقانان و خاندانهای نژاده ایرانی به عنوان کسانی که نقش مهمی در حفظ و بازنویسی داستانهای اساطیری – حماسی و روایتهای تاریخی ایران باستان داشتهاند، نام میبرد.
وی در معرفی نمونهای از آثار آنان به گفته یکی از این موبدان که حمزه اصفهانی نام او را بهرام پسر مردانشاه موبد ولایت شاپور از شهرستان فارس ثبت کرده، اشاره میکند. وی شاهنامه ابومنصوری را نیز نمونهای از همکاری موبدان زردشتی و یکی از خاندانهای نژاد ایرانی توصیف میکند و مینویسد: در مقدمه این کتاب [= شاهنامه ابومنصوری]، موبدان و دهقانان خداوندان کتب یا صاحبان کتابهایی خوانده شدهاند که به درخواست ابومنصور المعمری، وزیر محمد بن عبدالرزاق، به طوس فراخوانده میشوند تا کتابی را در تاریخ پادشاهان ایران گردآوری کنند.
وی درباره جایگاه این کتاب مینویسد: پس از اتمام این کتاب، شاهنامه ابومنصوری مورد توجه نویسندگان و شاعران ایرانی قرار گرفت، بهگونهای که ابوریحان بیرونی در کتاب الآثار الباقیه عن القرون الخالیه در بخشهایی به مطالب این کتاب در ذکر سنوات پادشاهان ایران پرداختهاست. علاوه بر این، بسیاری از شاهنامهپژوهان معتقدند که شاهنامه ابومنصوری تنها منبع دقیقی و فردوسی یا دستکم یکی از منابع اصلی آنها برای سرودن شاهنامه بودهاست.
مقدمه شاهنامه ابومنصوری (نگاشته محرم ۳۴۶ قمری) با تصحیح و تحقیق سید علی محمودی لاهیجانی از سوی مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب در ۲۲۸ صفحه و با قیمت ۴۱۰ هزار تومان منتشر شدهاست.