كارگردان مستند «من جلال آل احمد هستم» با بيان اينكه سراغ زندگي اجتماعي و رفتارهاي سياسي او رفته است، مسئله محوري مستند را مرگ مرموز و مشكوك آلاحمد عنوان كرد. جوان آنلاین: كارگردان مستند «من جلال آل احمد هستم» با بيان اينكه سراغ زندگي اجتماعي و رفتارهاي سياسي او رفته است، مسئله محوري مستند را مرگ مرموز و مشكوك آلاحمد عنوان كرد.
به گزارش «جوان»، علي اكبري، كارگردان مستند «من جلال آل احمد هستم» در گفتوگو با ايبنا درباره ايده اوليه مستند گفت: ايده اوليه كار از آنجا شكل گرفت كه آثار و خط فكري جلال آلاحمد و همينطور شخصيت خودش، بهعنوان شخصيتي كه در زمانه و دورهاش ويژگيهاي خاصي داشته، براي من يك درگيري ذهني ايجاد كرده بود. همين باعث شد كه طرح يك مستند درباره چند سال پاياني زندگي جلال كه دورهاي ملتهب و بسيار مهم است، ارائه كنم. از آنجا روند ساخت آغاز شد كه ابتدا وارد فاز پژوهش شديم. پژوهش حدود هفت تا هشت ماه طول كشيد و در اين مدت به مستنداتي رسيديم كه بسياري از آنها براي نخستينبار در اين فيلم ارائه ميشود. اكبري افزود: منابع پژوهشي ما گسترده بود؛ از آرشيو صوتي دانشگاه هاروارد گرفته تا مخزن كتابخانه ملي، مركز بررسيهاي تاريخي، مركز اسناد انقلاب اسلامي و ديگر منابع عمومي مثل كتابهايي كه در دسترس بود. بخشي از اسناد را نيز براي اولينبار خود ما از داخل مخازن و گنجينهها استخراج و اسكن کردیم و در روايت فيلم مورد استفاده قرار گرفت. وي بيان كرد: در اين مستند بيشتر به جلال از منظر كنشگري اجتماعي پرداختيم؛ يعني آن بعد از شخصيتش كه كمتر مورد توجه بوده است. جلال معمولاً فقط به عنوان نويسنده شناخته ميشود، اما ما سراغ زندگي اجتماعي و رفتارهاي سياسي او رفتيم. مسئله محوري مستند نيز مرگ مرموز و مشكوك آلاحمد است؛ موضوعي كه درباره آن اقوال مختلفي از اطرافيان، نزديكان و طرفدارانش تا امروز وجود دارد. اين روايتها را نقل و بررسي كرديم و بعد از آن وارد ريشهيابي شديم. در اين مسير، چند سال پاياني زندگي او بهطور كامل مورد بازبيني قرار گرفت. اين مستندساز درباره دليل پرداختن به زندگي جلال آلاحمد گفت: علايق شخصي من هميشه با مسائل اجتماعي پيوند خورده و جلال هم از اين قاعده مستثنا نبود. من به جلال هم بهعنوان شخصيت محبوب و اثرگذار در ادبيات علاقه داشتم و هم بهعنوان كنشگر اجتماعي دوره خودش. روايت زندگي و مرگ او برايم جذابيت ساخت يك مستند جدي را داشت. اكبري با بيان اينكه يكي از چالشها در ارتباط با ساختن مستند را در دسترس نبودن اسناد بكر عنوان كرد و افزود: براي پيداكردن آنها بايد فرايندهايي طي ميشد كه واقعاً ميتوانم بگويم بعضي جاها لطف خدا بود؛ يعني ناگهان جرقههايي زده ميشد كه ما را به سمت بخشي از پژوهش هدايت ميكرد و در آن مسير به حجم زيادي سند ميرسيديم. چالش ديگر اين بود كه آلاحمد چون فرزندي نداشت و همسرش هم فوت كرده بود، اطرافيان بسيار محدود بودند. فقط چند نفر بودند و آنها هم در دوران كهنسالي به سر ميبردند. از اين نظر دست ما كمي بسته بود، اما خدا را شكر همان افرادي كه يافتيم، اطلاعات دقيقي ارائه كردند و آنچه لازم داشتيم در مصاحبهها به دست آورديم. وي ادامه داد: بخشي از روايت نيز مبتني بر بازسازي انيميشني از بخشهاي زندگي جلال است؛ بخشهايي كه فيلمي از آنها وجود نداشت، چون جلال از او فيلمهاي بسيار كمي باقي مانده. بنابراين از انيميشن استفاده كرديم و ساختار فيلم به صورت تركيبي درآمد؛ شامل مصاحبه و گفتوگو، انيميشن، اتاق پژوهشگر و ارائه اسناد تاريخي و همچنين فضاي تاريكخانه عكاس كه تصاوير مرتبط در آن ديده ميشود. اين مستندساز كه فيلمش در بخش نيمهبلند جشنواره سينماحقيقت حضور دارد، گفت: بخش نيمهبلند جشنواره حقيقت از نظر اعتبار در حوزه مستند جايگاه بسيار بالايي دارد. امسال هم وقتي فهرست فيلمهاي اين بخش را ديدم، خدا را شكر آثار خوبي حضور دارند و فكر ميكنم رقابت جذابي در پيش است. به نظرم كيفيت بسياري از آثار بالا است و اين باعث ميشود فضاي رقابت امسال جديتر و هيجانانگيزتر باشد. اكبري در پايان گفت: تلاش كردم حقيقت تاريخي مربوط به جلال را بهشكلي ارائه كنم كه صرفاً يك روايت خطي نباشد. سعي كردم روايت را دراماتيكتر كنم، هم در فرم و هم در ساختار بصري، تا بتواند بر مخاطب تأثير بگذارد. اميدوارم اين تلاشها موجب شود فيلم به سطح مطلوب اثرگذاري برسد و مخاطبان جشنواره با آن ارتباط خوبي برقرار كنند.