صبح چهارشنبه ۱۲ آذرماه ۱۴۰۴، در دیدار هزاران زن و دختر ایرانی با رهبر معظم انقلاب در حسینیه امام خمینی (ره)، حقیقتی مهم، بار دیگر آشکار شد: جمهوری اسلامی نه تنها زن مسلمان را از حاشیه به متن تاریخ آورده، بلکه منطق غلط غرب درباره زن را نیز باطل کرده است. زن ایرانی امروز با حجاب و عفاف، در عرصههای علمی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پیشتاز است و این واقعیت، بزرگترین پاسخ به ادعای غربیهاست که حجاب را مانع پیشرفت میدانستند.
۱. مبانی دینی و معرفتی: قرآن کریم در آیات نور (۳۰- ۳۱) و احزاب (۵۹) به صراحت بر پوشش و عفاف زن و مرد تأکید میکند، نه بهعنوان محدودیت، بلکه بهعنوان راهی برای حفظ کرامت انسانی و امنیت اجتماعی. در نگاه اسلامی، حجاب نشانه عبودیت و توحید است، یعنی زن و مرد با رعایت حدود الهی، خود را از اسارت نگاههای آلوده و بازار مصرفی سرمایهداری آزاد میکنند. نهجالبلاغه و روایات اهلبیت (ع) نیز عفاف را ستون اخلاق اسلامی معرفی کردهاند، ستون مستحکمی که خانواده و جامعه بر آن بنا میشود.
۲. فلسفه فقهی و کلامی حجاب: فقه اسلامی پوشش زن و مرد را بر اساس تفاوتهای طبیعی و نیازهای اجتماعی تنظیم کرده است. این تفاوتها نه نشانه تبعیض، بلکه بیانگر حکمت الهی در تکمیل نقشهاست. حجاب در این منظومه، پیوندی مستقیم با کرامت انسانی دارد، زن با پوشش خود اعلام میکند که شخصیت او فراتر از جسم و ظاهر است و ارزش او در ایمان، عقل و عمل صالح نهفته است.
۳. جامعهشناسی فرهنگی و انسجام ملی: حجاب در ایران امروز، فراتر از یک حکم فردی، به نماد هویت جمعی و انسجام اجتماعی تبدیل شده است. جامعهشناسان معتقدند که پوشش اسلامی، مرزهای فرهنگی را تثبیت و احساس تعلق به جامعه دینی را تقویت میکند. در شرایطی که غرب با ترویج فردگرایی افراطی، خانواده و اجتماع را متلاشی کرده، حجاب در ایران به سنگری برای حفظ همبستگی ملی بدل شده است.
۴. روانشناسی اجتماعی و امنیت روانی: پوشش اسلامی علاوه بر کارکرد اجتماعی، امنیت روانی زنان را نیز تضمین میکند. زن محجبه در روابط اجتماعی خود، کمتر در معرض نگاههای ابزاری و تحقیرکننده قرار میگیرد و احساس کرامت بیشتری دارد. این امر به کاهش آسیبهای روانی و اجتماعی منجر میشود و خانواده را از تنشهای ناشی از بیعفتی مصون میسازد.
۵. تاریخ اجتماعی و تجربه ایرانی: حجاب در ایران سابقهای طولانی دارد، از پوشش زنان در دوران باستان تا تأکید اسلام بر عفاف، همواره پوشش بخشی از فرهنگ ایرانی بوده است. انقلاب اسلامی این سنت تاریخی را با محتوای دینی و معنوی بازآفرینی کرد و آن را به پرچم مقاومت فرهنگی در برابر غرب تبدیل ساخت. امروز زن ایرانی با حجاب خود نه تنها به تاریخ و دین خود وفادار است، بلکه هویت ملی را نیز پاسداری میکند.
۶. تقابل تمدنی با غرب: نظام سرمایهداری غرب، زن را به کالای تبلیغاتی و ابزار لذتجویی تقلیل داده است. نتیجه این نگاه، فروپاشی خانواده، افزایش خشونت علیه زنان، و گسترش بیبندوباری به نام آزادی است. در مقابل، جمهوری اسلامی نشان داده است که زن مسلمان با حجاب میتواند در عرصههای علمی، ورزشی، سیاسی و اجتماعی پیشتاز باشد. این تجربه تاریخی، منطق غربی را باطل کرده و الگویی نوین برای جهان ارائه داده است.
۷. رسانه و جنگ نرم: یکی از میدانهای اصلی تقابل، رسانه است. جریان غربگرا با فیلم، سریال و شبکههای اجتماعی تلاش میکند حجاب را عقبماندگی معرفی کند. در برابر این هجمه، رسانههای انقلابی باید با تولید محتواهای جذاب و اقناعی، حجاب را بهعنوان نماد آزادی و کرامت زن معرفی کنند. تحلیل گفتمان نشان میدهد که واژگان غربی درباره زن، سرشار از تناقض و فریب است، در حالیکه واژگان اسلامی بر کرامت، استقلال و معنویت تأکید دارند.
۸. سیاست و راهبرد ملی: رهبر معظم انقلاب بارها حجاب را سنگر فرهنگی و سیاسی در برابر نفوذ غرب دانستهاند. در این نگاه، حجاب فقط یک حکم فردی نیست، بلکه بخشی از راهبرد ملی برای حفظ استقلال فرهنگی و مقاومت تمدنی است. جمهوری اسلامی با تکیه بر این راهبرد توانسته است زنان را به موتور محرک پیشرفت علمی و اجتماعی تبدیل کند.
جمهوری اسلامی ایران با تجربه تاریخی خود نشان داده است که حجاب نه مانع پیشرفت، بلکه رمز آزادی زن از اسارت سرمایهداری است. زن ایرانی امروز، با پوشش اسلامی، در عرصههای علم، سیاست، فرهنگ و خانواده پیشتاز است و این حقیقت، بزرگترین پاسخ به منطق غلط غرب است. رسانههای انقلابی وظیفه دارند این دستاورد را به زبان روز و با جذابیتهای رسانهای بازتاب دهند تا هم انسجام ملی تقویت شود و هم پیام انقلاب اسلامی به جهان مخابره گردد. حجاب پرچم مقاومت فرهنگی و تمدنی است، پرچمی که زن ایرانی با آن، منطق غرب را باطل کرده است.