کد خبر: 1332493
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۷
«الهی! دورت بگردم»؛ روایتی دیگر از حج تمتع کتاب «الهی! دورت بگردم»؛ سفرنامه‌ای از حج تمتع ۱۴۰۱ است که نگارنده تلاش کرده در کنار بیان ادیبانه، روایتی صریح و صادقانه را از این آیین بزرگ مسلمانان جهان بازگو کند.

جوان آنلاین: سفرنامه‌های حج فارسی از قرن پنجم هجری با ناصر خسرو آغاز شد و تا امروز ادامه یافته است؛ این آثار علاوه بر روایت مناسک، منبعی ارزشمند برای شناخت فرهنگ، اجتماع و تاریخ ایران و جهان اسلام هستند. از قرن چهارم تا دوازدهم قمری، سفرنامه‌های حج به تدریج افزایش یافتند. نویسندگان این آثار از شهر‌های مختلف ایران و حتی مناطق فارسی‌زبان خارج از ایران مانند هند و آسیای میانه بودند.

به گزارش ایرنا، در دوره قاجار، بیشترین تعداد سفرنامه‌های حج فارسی نوشته شده است، زیرا در این زمان، حج برای طبقات مختلف جامعه امکان‌پذیر شد و بسیاری از علما، تجار و حتی زنان سفرنامه‌های خود را نوشتند. در دوران معاصر نیز نویسندگان سفرنامه‌های حج نوشته‌اند که نگاه اجتماعی و انتقادی به این آیین دارند، سفرنامه حج تنها گزارش یک آیین نیست، بازتابی از اندیشه‌های فلسفی، سیاسی و فرهنگی از یک جامعه باشد.

کتاب «الهی! دورت بگردم» نوشته محمدرضا جعفرملک، سفرنامه‌ای از حج تمتع ۱۴۰۱ و به قلم نویسنده‌ای است که بیش از ۲۰ سال به خبرنگاری مشغول است. این کتاب در ۳۰۶ صفحه توسط موسسه فرهنگی هنری مشعر به چاپ رسیده است.

این اثر در چهار فصل و بخشی برای تصاویر، روایتی بی‌واسطه از حج را بازگو می‌کند که از ثبت نام در کاروان حج آغاز می‌شود و تا سفره احسان پس از حج ادامه دارد. جعفرملک در این کتاب، می‌کوشد تا در کنار بیان ادیبانه‌اش از بیان حقایق دور نشود و وقایع را، چون شاهدی بازگو کند که با چشم جان منا و مشعر و مسجدالنبی (ص) را می‌نگرد.

نویسنده درباره دلیل نگارش کتاب می‌نگارد: «آنچه سبب گردید این مجموعه را گردآوری کنم، خاطرات و دل نوشته‌هایی بود که پس از حج سال ۱۴۰۱ در قالب گزارش‌هایی در خبرگزاری جمهوری اسلامی یعنی ایرنا نوشتم تا هم زائرانی که قرار بود در سال ۱۴۰۲ به سفر حج تمتع بروند، این مطالب را بخوانند و با آمادگی بیشتر و بهتری عازم سرزمین وحی شوند، هم تجدیدخاطره‌ای برای خودم باشد و هم زائرانی را خوشحال کنم که تجربه این سفر معنوی را قبلاً داشته‌اند و حالا با خواندن این مطالب دوباره حس و حال معنوی کنار خانه خدا و در حرم رسول خدا برای آنها زنده می‌شود.

سفرنامه و آثاری متعدد در خصوص حج نوشته‌شده ولی برای این‌که خوانندگان را خسته نکنم و به تکرار مکررات نپردازم، تلاشم بر این بوده تا مطالبی را بیان کنم که برای زائران خانه خدا مفید باشد و کمتر هم به آن پرداخته می‌شود و سعی کرده‌ام مطالبی را مطرح کنم که نه‌فقط برای حاجیان بلکه برای برگشتگان از خانه خدا هم سودمند باشد.

در این اثر گاهی به امور شرعی و فقهی حج، گذری به مسائل تاریخی و در برخی موارد هم به نکات طنز و شوخ طبعی‌های زائران در حج پرداخته‌ام. البته به مسائل روز جامعه هم اشاره کرده و مناسک حج را از زاویه هنر هفتم هم مورد بررسی قرار داده‌ام. همچنین در برخی موارد نگاهی آسیب‌شناسانه به مسائل اجتماعی و فرهنگی زائران داشته‌ام که می‌تواند سرنخی برای خبرنگاران و موضوع قابل توجهی برای دست‌اندرکاران حج باشد. به همین دلیل شاید بتوان نام این کتاب را کشکول حج گذاشت. چون تقریباً همه‌چیز از حج در آن است؛ از مسائل بهداشتی و اجتماعی تا نکات تاریخی و فرهنگی و ادبی این سفر معنوی.» (صفحه ۸)

سفرنامه‌های حج همواره پلی میان تجربه شخصی و تاریخ اجتماعی بوده‌اند. این آثار نه تنها مناسک حج را روایت می‌کنند، بلکه تصویری زنده از فرهنگ و تمدن اسلامی در طول قرون ارائه می‌دهند.

بخشی از کتاب:

شوخی‌های سرسری
بعضی از آقایان بعد از حلق (تراشیدن سر) تفاوت چندانی نکرده بودند. اینها همان کسانی هستند که وقتی هم برای اصلاح به آرایشگاه می‌روند، فقط آب می‌خورند و کار چندانی ندارند. بعضی حاجی‌ها هم «سرشناس» شده بودند. یعنی سر هر حاجی را که می‌دیدند، متوجه می‌شدند که تراشیدن آن چقدر زمان می‌برد. بسیاری از حاجیان بعد از حلق، عرقچین یا کلاه به سر گذاشتند. یکی از زائران به شوخی گفت: حالا همه باهم «هم‌سر» هستیم. بعضی‌ها حوصله نداشتند تا کسی سربه‌سر آنان بگذارد ولی برخی هم گعده‌ای داشتند و به قول یکی از حاجیان، اجلاس «سران» به راه انداخته بودند.

بعضی از حجاج، سرشناس بودند. چون تشخیص می‌دادند سر فلان زائر براثر تصادف زیر تیغ جراحی رفته که البته گاهی اظهرمن الشمس بود، به‌گونه‌ای که جای بخیه‌ها به‌خوبی دیده می‌شد. این دسته از زائران وقتی با تراشیدن سر، رازشان برملا می‌شد، به ماجرای تصادف خود اشاره می‌کردند و دیگران هم‌نظر کارشناسی می‌دادند؛ چه در تصادف و چه در عمل جراحی! برخی از سر‌ها هم یادآور هشت سال دفاع مقدس بود. هنگامی که مشغول تراشیدن سر یکی از زائران اصفهانی بودم، در سطح سرش جای ترکش‌های دشمن بود و این زائر مخلص اصفهانی سکوت کرد ولی همراهش گفت که در کدام عملیات مجروح شده است. (صفحه ۲۰۲)

برچسب ها: کتاب ، حج تمتع ، سفرنامه حج
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار