جوان آنلاین: ۲۸ آبان ماه گذشته، روزنامههای زنجیرهای اصلاحات، در اقدامی هماهنگ و با تیترهای مشابه خبر از میانجیگری عربستان میان ایران و امریکا دادند و با آب و تاب فراوان به استقبال آرزویی رفتند که خود آن را «خبر» کرده بودند. یکی با تصویر بن سلمان و ترامپ بازی کرد و او را «حامل پیام ایران» توصیف کرد، دیگری با ذوق زدگی تیتر زد: «پیام پای پرواز». خبری که رهبر انقلاب آن را در سخنان پریروز دروغ محض خواندند.
این میانه، اما روزنامه تحت مدیریت رئیس شورای اطلاعرسانی دولت، چنان در نقش فرو رفته بود که این خبرسازی را دو شماره پشت سرهم تیتر یک خود کرد. اعتماد روز نخست با تیتر «بمب خبری پیام به ریاض» از قول یک فعال سیاسی که همواره دیدگاههای شاذی در سیاست خارجی دارد، از «آخرین رایزنیها در مسیر توافق ایران و امریکا» رونمایی کرد. این روزنامه چنان ذوقزده این خبر شده بود که در شماره بعد خود، باز هم به همین خبرسازی ادامه داد و با تیتر «میانجیگری بن سلمان» گزارش خود را اینگونه آغاز کرد که «فکتها یکی یکی از راه میرسند و همگی حاکی از فراهم شدن بستر مذاکرات میان ایران و امریکاست.».
اما آیا روند توافق میان ایران و امریکا همانگونه بود که این رسانههای زنجیرهای ادعا کردند؟ چند روز پس از این خبرسازیها، دوم آذر، مصطفی کواکبیان، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با یک سایت خبری ادعای تازهتری مطرح کرد و از محتوای پیام رئیسجمهور کشورمان به ترامپ از طریق بن سلمان رونمایی کرد. نماینده سابق مجلس با اشاره به سفر محمد بن سلمان ولیعهد سعودی به امریکا و دیدار با ترامپ در گفتوگو با سایت «عصرایران» ادعا کرد: «بن سلمان حامل پیام پزشکیان رئیسجمهور ایران برای ترامپ بود. آقای پزشکیان در این پیام آمادگی ایران را برای مذاکره با امریکا بدون پیش شرط و دیکته مواضع، اعلام کرده است. نامهای که از طرف آقای رئیسجمهور داده شد به بن سلمان که ایشان هم بردند به آقای ترامپ و آقای ترامپ بلافاصله موضعگیری کرد.» ادعاهای جیمزباندی کواکبیان به این هم خلاصه نشد و او ادعا کرد که پزشکیان با اجازه رهبری برای ترامپ پیام فرستاد آماده مذاکره بدون دیکته هستیم. کواکبیان ادعا کرد: «محتوای پیام این بود که ما حاضر هستیم بشینیم با همدیگر صحبت بکنیم نه صحبتی که از سر تسلیم باشد و اینکه شما دیکته بکنید که این باشد آن نباشد بلکه بنشینیم و باب گفتوگو رو باز میکنیم در مسائل با هم صحبت بکنیم و این منتقل شد. من فکر میکنم که ارسال این پیام، تأثیر گذاشت و ترامپ هم بلافاصله گفت که ما بالاخره برنامهریزی میکنیم برای مذاکره.»
پس از این ادعاها سخنگوی وزارت امور خارجه چهارم آذر اظهارات کواکبیان را بهطور کامل تکذیب کرد و آن را فاقد هرگونه مبنای واقعی دانست. بقایی تصریح کرد: «همانطور که در چند نوبت توضیح داده شد، محتوای نامه رئیسجمهور به ولیعهد عربستان یک مکاتبه کاملاً معمول و منحصراً راجع به موضوع حج بوده است و هیچ مطلبی راجع به مباحث مذاکراتی در این نامه وجود نداشته است.» پیش از این نیز سخنگوی دولت اعلام کرده بود که پیام اخیر رئیسجمهور صرفاً حاوی قدردانی از «اقدامات سازنده عربستان برای خدماترسانی به حجاج ایرانی» بوده و هیچ ارتباطی با سفر محمد بنسلمان به امریکا ندارد. همان روز تکذیبیه، اما دادستانی تهران علیه کواکبیان اعلام جرم کرد.
اگرچه مقامات مسئول در دولت و وزارت خارجه ولو با تأخیر، این خبرسازیها را تکذیب کردند، اما بیانات رهبر معظم انقلاب در گفت و گوی تلویزیونی با مردم، پاسخ قاطعی به همه جریانهایی بود که کوشیدند با خبرسازیهای جهتدار و دروغین، افکار عمومی را آنگونه که میخواهند جهت بدهند: «.. شایعاتی درست میکنند که دولت ایران به واسطه فلان کشور به امریکا پیغام فرستاده است که این، دروغ محض است و چنین چیزی حتماً وجود نداشت... امریکاییها به دوستان خودشان هم خیانت میکنند... و به طور قطع یک چنین دولتی درخور آن نیست که دولتی مثل جمهوری اسلامی، به دنبال ارتباط با او و همکاری با او باشد.»
اکنون که واقعیت ماجرا بیش از پیش روشن و ماهیت دروغین خبرسازیها نیز برملا شده، انتظار میرود دستگاه قضایی به عنوان مدعیالعموم علیه خبرسازان اعلام جرم کند که طبعاً جرم روزنامه تحت مدیریت رئیس شورای اطلاع رسانی دولت بیش از دیگران است. آقای الیاس حضرتی به عنوان بازوی اطلاع رسانی دولت که به طور یقین درجریان محتوای نامه رئیسجمهور به بن سلمان بوده، چرا اجازه داده روزنامه تحت مدیریتش چنین خطایی کند؟ آیا روزنامهاش را به حقالعمل کارها، واگذار کرده است؟ او حتی فرصت نداشته تیتر یک روزنامهاش را آن هم در دو شماره پیاپی کنترل و نظارت کند؟ یا همه این خبرسازی ها، آگاهانه و برای تحت فشار قرار دادن دولت بوده که دیدگاههای خود را به عنوان مطالبه افکار عمومی به دولت بفروشند، که در آن صورت هم دولت باید نسبت به همکاری با این همکاران و رسانههای به اصطلاح همسو تجدید نظر اساسی کند.