تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتابها میتواند نگاهها را به آنها جذب کند، اما دستگاههای متولی هم باید از این فرصت در ترویج و تبلیغ آنها استفاده کنند جوان آنلاین: ساجده تقیزاده، متولد ۱۳۶۵ دانشآموخته دکترای زبان و ادبیات فارسی، نویسنده و شاعر و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس است. کتاب «خانوم ماه» روایت زندگی زنی تأثیرگذار است که هم در مجاهدتهای همسر شهیدش نقش داشته و بعد از شهادت شوهرش نیز بار زندگی را به دوش کشیده و راه او را دنبال میکند. در واقع «خانوم ماه»، روایت عشق و فداکاری این زوج است در راه محبوب مشترکشان. به مناسبت تقریظ رهبر معظم انقلاب بر این کتاب، «جوان» در گفتوگو با این نویسنده پرکار، ابعاد فرمی و محتوایی «خانوم ماه» را مورد بررسی قرار داده است.
در تألیف کتاب به چه میزان به وقایع و رخدادها وفادار ماندید؟
کتاب خانوم ماه کاملاً به صورت واقعی و مستند و بدون دخالت تخیل نوشته شده است. البته طبیعی است که از تکنیکهای نویسندگی مثل فضاسازیهای داستانی در تدوین آن استفاده شود، اما داستانها، روایتها و محتوای کتاب براساس متن گفتوگوهایی است که با همسر، اعضای خانواده و بستگان شهید انجام شد و نیز وقایعی است که در دوران تألیف کتاب رخ داده است. در ابتدا تصمیم داشتم متن را در قالب رمان بنویسم و بر همین اساس حدود ۷۰۰ صفحه هم نوشتم، اما جمعبندی نظرات استادها و کسانی که کتاب پیش از چاپ به آنان داده شد تا مطالعه کنند و نظر بدهند. این شد که کتاب به صورت مستند نوشته شود و شخصیت اضافه به داستان وارد نشود. براساس همین جمعبندی یکبار دیگر به تألیف کتاب پرداختم و اینبار حجم آن به ۳۵۰ صفحه کاهش یافت. بعد قرار شد در باره ناشر تصمیمگیری شود، چون در آن دوره فراخوان آثار دفاع مقدس از سوی انتشارات علمی و فرهنگی داده شده بود و این کتاب در آن فراخوان به عنوان بهترین اثر، برگزیده شد تمایل داشتند که کتاب از سوی آن انتشارات منتشر شود، اما با نظر استاد صحرایی کتاب به انتشارات به نشر و آستان قدس سپرده شد.
فکر میکنید این کتاب چه جایگاهی در میان آثار دفاع مقدس پیدا کند؟
در خصوص جایگاه این کتاب در میان آثار دفاعمقدس باید بگویم که کتاب به زندگی ویژه یک زن میپردازد که هم در پشتیبانی از جنگ نقش داشت، هم همسر شهید و هم خواهر شهید بود و زندگی بسیار متفاوتی داشت، از این نظر که زندگی او عاشقانه و صبورانه گذشت و نیز نقش ویژهای در تبدیل مزار همسر شهیدش به یک مرکز فرهنگی برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت داشت همه این موضوعات موجب شد تا کتاب توجه مخاطب را به خود جذب کند و کتاب متفاوتی باشد.
تقریظ رهبر معظم انقلاب بر اینگونه کتابها بهطور طبیعی میتواند نگاهها را به آنها جذب کند، اما به نظر میرسد که دستگاههای متولی هم باید بهخوبی از این فرصت در ترویج و تبلغ آنها استفاده کنند.
به نظر شما این دستگاهها در این زمینه چه کاری میتوانند انجام دهند.
در رابطه با اهمیت تقریظ رهبری باید بگویم این تقریظها تأثیر زیادی در گسترش کتابخوانی و فرهنگ جهاد و ایثار و شهادت دارد و توجه مخاطبان به اینگونه کتابها و مطالعه آنها موجب میشود تا سبک زندگی شهدا و خانوادههای آنان ترویج گردد و بسیاری سعی خواهند کرد تا از آنان در زندگی عملی خود الگو بگیرند، بهویژه تقریظ بر کتابهای حوزه زنان و دفاع مقدس که یک زن در آن نقش اصلی را دارد موجب میشود تا این کتابها تأثیر بیشتری بر زنان جامعه بگذارد و موجب تغییر سبک زندگی زنان براساس شیوه زندگی همسران و مادران شهدا شود. البته دستگاههای متولی آثار دفاع مقدس باید به بهترین شیوه، اینگونه کتابها را به دست مخاطبان برسانند. اگر تبلیغات بیشتر لازم است، انجام دهند. اگر لازمهاش برقراری ارتباط با مراکز آموزشی اعم از مدارس و دانشگاهها یا مساجد است، باید انجام گیرد. به نظر من این ارتباطگیری میتواند بسیار مؤثر باشد.
میتوانید بخشی از محتوای کتاب را برای معرفی بیشتر به مخاطبان بازگو کنید؟
محتوای کتاب در قالب سه فصل تدوین و تألیف شده است که افتتاحیه آن از دوران نوجوانی خانم ماه شروع میشود. در خانواده آنان، شاهد تولد خواهران و برادرانی هستیم که همگی به دلایل مختلف از دنیا میروند. مادر خانواده خیلی دوست دارد که خداوند به او فرزند پسری بدهد. بعدها دو پسر دوقلو به اسم مرتضی و صادق به دنیا میآیند که یکی از آنها در سن ۱۶ سالگی به جبهه میرود و شهید میشود. فصل اول کتاب به دوران نوجوانی و آشنایی خانم ماه با شیرعلی و ازدواج آنان میپردازد که در سن ۱۴ سالگی اتفاق میافتد. فصل دوم کتاب به حضور شهید در سپاه پرداخته است. فصل سوم مربوط به وقایع سال ۶۱ به بعد و شهادت شهید و به دنیا آمدن فرزند پنجم و ماجراهایی است که طی سالهای ۶۱ تا نیمههای دهه ۹۰ اتفاق میافتد که عمدتاً زندگی خانم ماه را روایت میکند و از نظر من مهمترین فصل کتاب است.
آیا به هدفی که داشتید، رسیدید؟
فکر میکنم به هدفم رسیدم، چون تلاش داشتم که جایگاه و نقش زنان را برجسته نشان بدهم، همانطور که برجسته هست و سعی کردم که از نثر ساده و روان استفاده کنم تا کتاب خوشخوان باشد از تکنیکهای داستانی استفاده کردم، اما تخیل را در کارم دخالت ندادم. در واقع طوری نوشتم که روایتم باورپذیر باشد و از واقعیت فاصله نگیرد.
نویسندگی در حوزه تاریخ شفاهی چه دشواریهایی دارد؟
مهمترین مسئله در بخش تولید آثار تاریخ شفاهی، بهخصوص پیرامون شهدا، به میزان تمایل و انگیزه خانوادههای معظم آنان در ثبت و نگارش خاطرات است. بسیاری از این خانوادهها پرهیز دارند که نامی از آنها برده شود و معتقدند که معاملهای با خداوند انجام دادهاند و نباید تبلیغش کنند یا آن را به حساب خودشان بگذارند. آنها دوست دارند گمنام باقی بمانند و از روی عزت نفس اینگونه میاندیشند و حاضر نیستند معرفی بشوند. اتفاقاً گاهی همین موضوع باعث میشود خداوند آنها را بر سر زبانها بیندازد و من معتقدم این اتفاق در خصوص این شهید و خانوادهاش افتاده است. در مرحله بعد که به انتشار این خاطرات میرسیم هم مشکلات زیادی وجود دارد. دخالت دستگاهها و نهادهای مختلف و غیرمرتبط در فرایند انتشار کتاب هم بر مشکلات موجود میافزاید. جریان سفارشینویسی هم یک آسیب بزرگ در این عرصه است. در تألیف و تدوین کتابها ورود تخیلات نویسنده و آوردن موضوعات غیرواقعی به این آثار ضربه میزند. این مسئله شاید به اصل جریان نویسندگی در حوزه دفاع مقدس هم آسیب وارد کند. در خصوص تبلیغات لازم برای معرفی آثار دفاع مقدس هم فکر میکنم که دچار ضعفهای مشهود هستیم.