کاهش بارشهای فصلی در کشور که پیامد طبیعی آن کمآبی است، سبب شده برخی کاربران شبکههای اجتماعی در فضای مجازی از اینکه سنت نماز باران در جامعه جدی گرفته نمیشود، گلایه کنند؛ برخی نظرات در این باره را مرور میکنیم. جوان آنلاین: کاهش بارشهای فصلی در کشور که پیامد طبیعی آن کمآبی است، سبب شده برخی کاربران شبکههای اجتماعی در فضای مجازی از اینکه سنت نماز باران در جامعه جدی گرفته نمیشود، گلایه کنند؛ برخی نظرات در این باره را مرور میکنیم.
خیزران
به نظرم خودمون جمع بشیم بریم یک نماز بارون بخونیم. تهش اینه که بارون نمیاد، ولی حداقل تلاشمون رو کردیم؛ ضمن اینکه به نظرم خدا هم کریمتر از آن است که ندیده بگیره.
صفحه استاد فکر
آیتالله مصباح یزدی: کسانی در گذشته رفتارشان طوری بود که به امور معنوی و امدادهای غیبی بهایی نمیدادند، وقتی صحبت از خشکسالی میشد، میگفتند که ما باید از تکنولوژی بارورسازی ابرها استفاده کنیم، یادم نمیآید یکبار گفته باشند یک نماز باران هم بخوانیم.
به فکر بارورکردن ابرها از سوی ابزارهای الکترونیکی بودن، اما به نماز و دعا و اینها چندان بهایی نمیدادند؛ این روحیه تنها از کسانی که تحصیلکرده فرنگ بودند و دکترایشان را از انگلستان گرفته بودند نبود، بلکه از همین تحصیلکردههای جاهای دیگر هم چنین رفتارهایی دیده میشد.
شیخ شبانی
ماجرا به سال ۱۳۲۳ و اشغال کشور از سوی متفقین بازمیگردد. در این سالها، آیتالله خوانساری در قم اقامت داشت. ظاهراً قم در آن سالها با خشکسالی چندین ساله دست و پنجه نرم میکرد. چند سالی باران نیامده بود و مردم شرایط سختی را میگذراندند.
در این شرایط مردم قم از آیتالله خوانساری تقاضا میکنند که نماز باران بخواند تا شاید بارش رحمت الهی به شهر قم جان تازهای بدهد. آیتالله خوانساری به تقاضای مردم جواب مثبت داد و با جمعیتی در حدود ۲۰۰ هزار نفر به جایگاه خود برای اقامه نماز رفت. نقل است که خیلی از دوستان آیتالله خوانساری خواستند او را از رفتن برای نماز باز دارند، چون میگفتند: «اگر باران نیاید چه میشود؟ دیگر آبرویی نمیماند و مردم نیز در ایمان خود متزلزل میشوند. بهویژه نیروهای بیگانه از جمله انگلیسیها در شهر قم مستقر هستند و بهاییها نیز در ترویج بیدینی تلاش بسیار میکردند. بنابراین هر گونه اقدام نسنجیده ممکن بود اهانت به دین باشد و ابزاری برای تبلیغات ضد دینی دشمنان شود.»
بااینحال آیتالله خوانساری مصمم به اقامه نماز بود. آیتالله سیدموسی شبیری زنجانی چنین نقل میکند: مرحوم خوانساری قبل از شروع نماز باران سخنرانی کرد. یادم هست این شعر را هم خواند:
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمدهایم
در هر صورت آیتالله خوانساری با جمعیت کثیری از مردم برای اقامه نماز آماده شد. او دو روز پیاپی به نماز باران ایستاد و در روز دوم با اینکه هیچگونه نشانی از باریدن باران نبود و حتی فرماندهان متفقین آنان را مسخره میکردند!
ناگهان بعد از نماز، تودههای ابر در آسمان متراکم شد و قبل از رسیدن مردم به خانههایشان، باران شدیدی بارید و فوراً خبر آن به وسیله خبرنگاران و... در دنیا پخش شد.
در باب نماز دوم که در روز جمعه اتفاق افتاد، چنین روایت شده است: روز جمعه فرا رسید. این بار، جمعیت خیلی کمتر شده بود، اما هنوز آیتالله حجت، آیتالله گلپایگانی، سیدحسین و دیگر شاگردان آیتالله خوانساری مثل دو روز قبل با اعتقاد کامل آمده بودند.
آیتالله خوانساری ذکری گفت و نماز را شروع کرد. هنوز نماز تمام نشده بود که ابرهای سیاه آسمان را پوشاند! آیتالله خوانساری سلام نماز را داد و دعای فرج را خواند. جمعیت دستها را بالای سرشان گرفتند، ناله کردند، اشک ریختند و دعا را زمزمه کردند.
شانههای آیتالله خوانساری بهشدت میلرزید و اشک، پهنای صورتش را پر کرده بود... صدای گریه آیتالله خوانساری شدت گرفت: الحمدلله رب العالمین! پروردگارا! رئوفا! یا ارحمالراحمین! تو را شکر میگوییم که آبروی دین را حفظ کردی!
میرزایی
تهرانیها باید برای ریزش باران استغفار جمعی انجام بدن. اون گناهانی که ما از روی عصیان و لجاجت انجام بدیم باعث نزول بلا میشه حالا اون گناه هر چی باشه، نماز بارانم همینه استغفار و پناه بردن به خدا
کتایون
دعای طلب باران به نقل از نهج البلاغه:
بار خدایا، بر ما باران و برکت و روزى و رحمت خود بگستران. بر ما بارانى ببار سودمند، سیراب کننده، رویاننده گیاهان که برویاند هر چه را که نابود شده و زنده گرداند هر چه را که مرده است. بارانى بر ما ببار که تشنگى را برطرف گرداند و میوهها را افزون سازد و زمینهاى پست را سیراب کند و بر درهها سیلاب افکند و درختان را برگ رویاند و نرخها را بشکند که تو به هر کارى که بخواهى توانایى.