جوان آنلاین: در روزگاری که سفرهی مردم تنگتر میشود و بازار سیاست پرهیاهوتر، صحنهی گفتوگوهای کشور بیش از آنکه بوی عقل و انصاف دهد، آکنده از جدال و افشاگری است.
سیاسیون بهجای همفکری، به جان هم افتادهاند؛ هر روز پردهای میدرند و رازی برملا میکنند، بیآنکه اندکی بیندیشند: چه کسی از این تفرقه بهرهمند میشود؟
مردم، این میان، تماشاگران خستهایاند که نه از جنگ لفظی سیاستمداران نانی بر سفرهشان مینشیند، و نه از وعدههای تکراری امیدی در دلشان میماند.
در حالیکه دشمنان این خاک، از دور، بر آتش اختلافها میدمند و با لبخند سرد، نتیجه را تماشا میکنند.
سیاست اگر از اخلاق و صداقت تهی شود، دیگر خدمت نیست؛ خیانت است — هرچند در جامهی قانون یا شعار.
در سرزمینی که نان مردم با سیاست گره خورده، هر سخن بیانصاف، هر دروغ تبلیغاتی، و هر بازی قدرت، زخم تازهای بر پیکر میهن است.
امروز بیش از هر زمان، ما به آیین خدمت نیاز داریم، نه به نمایش خیانت.
به صداقت در گفتار، به فروتنی در رفتار، و به مسئولانی که پیش از آنکه بر مسند بنشینند، به وجدان خویش پاسخ دهند.
ای کاش اهل سیاست، بهجای رسوا کردن یکدیگر، وجدان خویش را رسوا نمیکردند.
ای کاش یادمان نرود که در هر نزاع بیثمر سیاسی، آنکه زیان میبیند، مردماند؛ و آنکه بهره میبرد، دشمن است.
چو بر یک تن افتد دو تیغ زبان،
بمیرد زِ رنجش، تنِ این جهان.
یکی بهر مردم شود خادمِ عشق،
یکی بهر قدرت، شود خائنِ خِشت.
وطن را چه باک از ستیز کسان،
اگر خادمانش شوند همزبان.