سورنا جوکار، دبیر کارگروه ادبیات کودک و نوجوان، درباره وضعیت ادبیات کودک و نوجوان و روند جلسات نقد و بررسی کتابهای کودک و نوجوان توضیحاتی ارائه کرد و به نقش محتوای فاخر در شکلدهی ذهن و جهانبینی کودکان و تفاوت نسلهای گذشته با نوجوانان امروز پرداخت. دبیر کارگروه ادبیات کودک و نوجوان، دیدگاهها و تجربههای خود درباره وضعیت ادبیات کودک و نوجوان و ضرورت توجه به مخاطب نوجوان امروز را مطرح کرد. جوکار به همت مرکز آفرینشهای ادبی و دفتر ادبیات کودک و نوجوان، جلسات نقد و بررسی ادبیات کودک و نوجوان را با هدف بررسی آثار از جنبههای ادبی، روانشناسی، جامعهشناسی و ساختاری برگزار میکند. وی درباره این جلسات که زمینهای برای تبادل آرا، آسیبشناسی و ارتقای کیفیت تولیدات این حوزه فراهم میآورند توضیحاتی ارائه کرده است.
آقای جوکار! کمی درباره جلسات نقد و بررسی کتابهای ادبیات کودک و نوجوان صحبت کنید و بگویید به نظر شما در حال حاضر وضعیت ادبیات کودک و نوجوان در ایران چگونه است؟
طی ۴۰، ۵۰ سال گذشته، ادبیات کودک و نوجوان هنوز به عنوان پدیدهای که باید نقد و بررسی شود، دیده نشده است. فضای ادبیات کودک و نوجوان کوچک و محدود و با تعارف بین فعالان همراه است. ما در مرکز آفرینشهای ادبی و دفتر ادبیات کودک و نوجوان تلاش کردهایم از فضای محفلی عبور و شعر کودک و نوجوان را به عنوان پدیدهای ادبی بررسی کنیم؛ چه از منظر ادبی، روانشناسی، جامعهشناسی و ساختاری. تاکنون شش جلسه با موضوعات مختلف برگزار شده است و هدف بیشتر آسیبشناسی بوده تا روشن شدن تکلیف ما با این پدیده. ما سعی کردیم جلسات ماهانه داشته باشیم و از افراد متخصص دعوت کنیم. اولین جلسه به بررسی علت ورود کمتر شاعران جوان به شعر کودک و نوجوان اختصاص داشت. در جلسات بعدی، از روانشناسان و افراد فعال در حوزه تربیت و ادبیات دعوت شد تا صحبتها مستند و تخصصی باشد و تاکنون استقبال خوبی صورت گرفته است. ما این جلسات را به صورت ماهانه برگزار میکنیم، اما این توان وجود دارد که این جلسات نه فقط هر ماه، بلکه هر هفته برگزار شود. این گفتوگوها به تبادل آرا و ارتقای سطح کیفی فعالان حوزه کودک و نوجوان کمک میکند. همچنین همکاری و تبادل نظر بین دفاتر مختلف باعث میشود تجربهها و ظرفیتها بهتر استفاده شود و نتایج اثربخش و پایدار باشد.
جمعبندی شما از وضعیت فعلی ادبیات کودک و نوجوان چیست؟
وضعیت فعلی نشان میدهد باید به صورت مستمر و منسجم روی تولید محتوا کار کنیم، جلسات تخصصی را دائمی کنیم و همکاری بین دفاتر و مراکز مختلف را افزایش دهیم. همچنین توجه به زبان و دغدغههای نوجوانان امروز ضروری است. تنها با این رویکرد میتوان ادبیات کودک و نوجوان را به سطحی رساند که هم ماندگار و هم پاسخگوی نیازهای نسل جدید باشد. نوجوان امروز با سرعت بالای اطلاعات، تنوع تجربه و دغدغههای ملموس زندگی مواجه است و ادبیات باید با زبان و جهان فکری او هماهنگ باشد.
به نظر شما صریح بودن در حوزه ادبیات کودک و نوجوان چه اهمیتی دارد؟
صریح بودن در هر مقولهای مفید است. آدم میداند قرار است عمرش را صرف چه چیزی کند و اگر نتیجه مطلوبی برای خودش، دیگران یا موضوع وجود ندارد، تکلیفش سریعتر مشخص میشود. اگر نه، بهتر است سریعتر رهایش کند و به کاری دیگر برسد. این برای من نتیجه صریح بودن است. ادبیات هم از این قاعده مستثنی نیست، چه به صورت خاص و چه به صورت عام به ویژه ادبیات کودک و نوجوان.
از نحوه فعالیتتان در حوزه کودک و نوجوان بگویید.
من شاعر و نویسنده بزرگسالان هستم و گاهی برای بچهها قصه مینویسم، اما شعر نه. با توجه به علایقم بیشتر دوست دارم در حوزه نظری و پژوهشی برای کودکان کار کنم، چراکه بستر مناسب و مهمی برای آموزش سلایق و شخصیت ادبی مخاطبان در این گروه سنی است.
تفاوت ادبیات کودک و نوجوان با ادبیات بزرگسال چیست؟
در حوزه کودک و نوجوان، شما با شخصی مواجه هستید که صرفاً برای لذت با ادبیات ارتباط پیدا نکرده است. قرار است بیآنکه خودش بداند بخشی از جهانبینی او با استفاده از ادبیات شکل بگیرد و نمیتوانیم چشممان را بر خیلی چیزها ببندیم. محتوا باید ذهن او را تربیت و او را برای آینده آماده کند. مثلاً من در آستانه ۴۰ سالگی هنوز بسیاری از داستانهایی را که در کودکی خواندهام، در ذهن دارم و این نشان میدهد که محتوا در این دوره از عمر، تأثیر ماندگار و عمیقی دارد، اما در ادبیات بزرگسال شما با مخاطبی روبهرو هستید که تا حدود زیادی شخصیتش سازمانیافته است و بنا بر حالات، روحیات و لذتها به صورت آگاهانه دست به انتخاب محتوا میزند.
نوجوانان امروز چگونه مخاطب ادبیات هستند؟
در حوزه شعر نوجوان، مخاطب و محتوای مشخص و ثابتی وجود ندارد. بسیاری از آثار به نام «شعر نوجوان» منتشر میشوند، اما مخاطبان واقعی نوجوان نیستند. نوجوانان امروز با سرعت، تنوع و تجربههای روزمره مواجهند. آنها دوست دارند مستقل باشند، زیر سلطه والدین نباشند، با دوستانشان وقت بگذرانند، مسائل اجتماعی و جنسی را تجربه کنند و گاهی به تجربههای خطرناک نزدیک شوند و تا حد زیادی متأثر از این گزارهها به سمت انتخاب محتوا میروند و معمولاً چیزی را انتخاب میکنند که به روحیاتشان نزدیک باشد نه لزوماً چیزی که برای آنها تولید شده است.
با این شرایط، چگونه میتوان برای نوجوانان تولید محتوا کرد؟
باید زبان، جهان فکری و دغدغههای نوجوانان را بشناسیم. مفاهیم کلی و انتزاعی معمولاً برای آنها جذاب نیست؛ آنها دنبال مصداقها و تجربههای ملموس هستند. حتی واژهها و اصطلاحاتشان متفاوت است: «تاکسیک»، «اکس»، «نِکست» و «کراش» اینها بخشی از ادبیات و زندگی روزمره نوجوان امروزی هستند که برای بزرگسالان کلمات غریبی است و مؤلفی که راه ورود به این جهان را پیدا نکند نمیتواند با نوجوان امروز ارتباط بگیرد و ذهن او را قائدهمند کند.
نقش ترجمه و ادبیات جهانی در این حوزه چیست؟
ادبیات ترجمه کودک و نوجوان امروز بسیار پیشتاز است و با سرعت راه ذهن مخاطب را مییابد، زیرا سابقه طولانیتری دارد و گلچینی از بهترین آثار جهانی به ایران میآید که در رقابت با تولیدات داخلی بسیار متفاوت و چشمگیرتر است تا جایی که نویسندگان داخلی هم در این رقابت نابرابر به جای یافتن زبان مشترک با مخاطب و خلق تفکر مستقل سعی میکنند میانبر بزنند و شبیه آثار غربی بنویسند، در نتیجه ادبیات داستانی ما گاهی ازسوی مخاطب پس زده میشود، چرا که به نظرش نمونهای کپی شده و دست چندم است.
تفاوت نسلهای گذشته با نوجوان امروز چیست؟
نسل ما، حتی اگر اطلاعات کمتر داشت، تجربهها و مفاهیم را عمیقتر میفهمید. نوجوانان امروز اطلاعات بیشتری دارند، اما تجربههایشان سطحی و مصرفی است. جهان آنها با سرعت بالا تغییر میکند. امروز همه چیز زود فراگیر میشود و زودتر از صحنه خارج میشود. همین باعث شده است نوجوان امروز تحت تأثیر شرایط حاضر توان تمرکز و اندیشه عمیق را نداشته باشد.