جوان آنلاین: نشست صد کتاب ماندگار قرن با سخنرانی عبدالله نصری، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، ایرج شهبازی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و دبیری ایرج رضایی، مدرس و پژوهشگر، در مرکز همایشهای بینالمللی کتابخانه ملی برگزار شد.
عبدالله نصری، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در این رویداد درباره روشهای تفسیر مثنوی گفت: شرحهایی که از گذشته تا امروز برای مثنوی نوشته شدهاند عموما مبتنی بر عرفان ابنعربی بوده و این امر موجب شده تفسیر مثنوی تحت تاثیر آن قرار گیرد؛ در حالی که جهان فکری مولانا مستقل از جهان فکری ابنعربی است.
نصری به دیدگاههایی از جمله نظرات همایی، زرینکوب و علامه جعفری اشاره کرد و گفت: همه این افراد بر این باور بودهاند که اساسا جهان فکری مولانا جدا از جهان فکری ابنعربی است و بنابراین شرحهای مرسوم بهصورت تمام و کمال نمیتوانند نمایانگر دید مولانا باشند.
وی به کتابهای مهم همایی در زمینه مثنویپژوهی اشاره کرد و گفت: «مولوینامه»، بخشی از داستانهای مثنوی است که برای درس نوشته شده و اثری که منتشر نشده با عنوان «شرح مشکلات مثنوی»؛ هنگامی که همایی وارد دنیای مثنوی میشد، ویژگیهای خاص مثنوی را تشخیص میداد؛ از جمله «شور» حاکم بر مثنوی و طریقهای اختصاصی که مولانا داشته است.
نصری اضافه کرد: مرحوم همایی به واسطه اشراف بر متون و آشنایی با فصوص و فتوحات توانست متوجه شود که نباید مولانا را بر اساس آرای ابنعربی تفسیر کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی همچنین به توانایی همایی در جمع کردن جذبههای عاطفی مثنوی با مسائل فکری، کلامی و فلسفی اشاره کرد و قدرت بلاغتی مولوی را برجسته دانست. نصری گفت: همایی با جامعیتی که داشت توانست بررسی دقیقی انجام دهد؛ از حدود ۲۶ هزار بیت مثنوی شاید تنها در حدود ۲۰۰ بیت ابیات سست وجود داشته باشد؛ این نمونهای از دقت و عمق همایی است.
نصری افزود: شناخت دقیق دنیای مولانا مستلزم تسلط بر حوزههای متعددی است؛ از جمله کلام، فلسفه، تفسیر، فقه و عرفان و تنها با چنین تسلطی میتوان وارد جهان مولانا شد. «مولوینامه» که در سال ۱۳۵۵ منتشر شده، تقسیمبندیهای دقیقی ارائه میدهد و هم مسائل اخلاقی و هم مسائل اجتماعی را مورد توجه قرار داده است. همایی با تسلطی که بر فقه داشت، تحلیلهای فقیهانهای در باب مثنوی ارائه کرده است.
«مولوینامه»، هنوز یکی از بهترین منابع برای آشنایی با جهان فکری مولانا است
به گفته نصری، همایی در آثارش بحثهای عرفانی و فلسفی مهمی را پی میگیرد؛ از جمله مباحث جبر و اختیار، نفس، تناسب ملکوتی و تجسم اعمال و اینها نشاندهنده تسلط او بر موضوعات است.
نصری در ادامه به تقسیمبندی مرحوم همایی از مجموعه آثار مولوی اشاره کرد و گفت: این تقسیمبندی به سه قسم است؛ مطالبی با جنبه عام برای عموم دارد، مباحثی که حالت محکم و متشابه دارند و بخش اخص که مرتبط با «حدیث النفس» است.
نصری در پایان تاکید کرد که جامعیت علمی همایی در بخشهای مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستانهای مثنوی، او معانی لغات را باز میکند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی میپردازد، هرچند در مواردی دقت برخی شروط چنانکه باید نبوده است. اما با وجود گذشت حدود نیمقرن از انتشار «مولوینامه»، این کتاب هنوز یکی از بهترین منابع برای آشنایی با جهان فکری مولانا است.
عشق بیپایان به مولانا و نقدی علمی بر «مولوینامه»
ایرج شهبازی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران هم در سخنرانی خود در این نشست به بررسی جایگاه استاد جلالالدین همایی در حوزه مولویپژوهی پرداخت و با اشاره به علاقه عمیق استاد به مولانا، آثار و رویکردهای او را هم تحلیل و هم نقد کرد. شهبازی اظهار داشت: از آثار همایی میتوان دریافت که وی عشقی عمیق به مولانا داشته و مثنوی را برترین کتاب در فرهنگ ایرانی و بلکه فرهنگ بشری میدانسته است. همین باور سبب شد که بخش قابل توجهی از عمر خود را صرف تحقیق و مطالعه درباره مولانا کند. بهویژه در ۱۰ تا ۱۵ سال پایانی عمر، تقریبا همه وقت خویش را به پژوهش در این حوزه اختصاص داد.
شهبازی یادآور شد: هرچند آثار همایی از نظر کمیت محدود است، اما از جهت کیفیت ارزشمند و اثرگذارند. مهمترین و مفصلترین اثر همایی کتاب «مولوینامه» است؛ اثری که ابتدا از یک سخنرانی در سال ۱۳۵۲ در شورای عالی فرهنگ و هنر آغاز شد و سپس در فرآیند بازنویسی و تکمیل، به کتابی حدود هزار صفحهای تبدیل شد. این کتاب وظیفه اصلی خود را توضیح و تبیین افکار و عقاید مولانا قرار داده است. پیش از همایی، بدیعالزمان فروزانفر بیشترین تحقیقات درباره مولانا را انجام داده بود، اما آثار او بیشتر بر زندگینامه، تصحیح متون و شرح مثنوی متمرکز بود. همایی گامی تازه برداشت و به صورت نظاممند به تحلیل افکار و عقاید مولانا پرداخت و از این جهت در تاریخ مولویپژوهی فضل تقدم دارد.
این استاد دانشگاه درباره ساختار کتاب توضیح داد: جلد نخست «مولوینامه» که مفصلتر است، با مقدمهای درباره زندگی مولانا آغاز میشود و بر اساس تقسیمبندی سهگانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی میکند. سپس منظومه فکری مولانا را در چهار بخش اخلاقی-اجتماعی، دینی و فقهی، عرفانی، و فلسفی-کلامی تحلیل میکند. جلد دوم کتاب، اما فاقد نظم و طبقهبندی جلد اول است و بیشتر به گردآوری دادهها محدود مانده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در ادامه به ویژگیهای علمی همایی از جمله اشراف زبانی و ادبی، دانش گسترده در بلاغت و لغت، تسلط بر مباحث دینی و عرفانی و آشنایی با علوم کمکی مانند طب قدیم که برای فهم بهتر مثنوی ضروریاند اشاره کرد و افزود: همایی حجم عظیمی از دادهها را در دسترسپذیر ساخت و با طبقهبندی و تحلیل آنها به فهم منظومه پراکنده مثنوی یاری رساند.
شهبازی، اما نقدهایی نیز به این اثر و روش همایی وارد دانست و گفت: نخستین ضعف، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزارههای غیرقابل اثبات انجامیده است. همچنین قدرت تداعی بیمهار همایی که موجب پراکندگی مطالب و خروج از بحث اصلی شده است. کمتوجهی به بخش اخلاق در مقایسه با دیگر حوزهها، تداخل و همپوشانی طبقهبندی موضوعی کتاب، ورود به مباحث طولانی درباره متفکرانی، چون ابنسینا یا شیخ اشراق، بدون پیوند روشن به مولانا، فقدان ارجاعات دقیق به متون اصلی و بروز خطاهایی در استناد به ابیات، غلبه روحیه دینی و شیفتگی مذهبی نویسنده که گاه تمرکز کتاب را تغییر داده است و کلی بودن تقسیمبندی چهارگانهی کتاب که امروزه کفایت نمیکند، از جمله دیگر این نقدهاست.
شهبازی همچنین چند پیشنهاد برای بهبود اثر مطرح کرد و گفت: افزودن فهرست منابع، اصلاح ارجاعات براساس نسخههای معتبر، بازنویسی کتاب به زبان امروز برای نسل جدید، یکپارچهسازی مباحث پراکنده زندگینامهای در مقدمه و گنجاندن مطالب جلد دوم در ساختار جلد اول باعث بهتر شدن اثر خواهد شد.
وی در پایان تاکید کرد: استاد همایی با وجود نقدهایی که بر کارشان وارد است، از بنیانگذاران تحقیقات علمی مدرن در حوزه مولانا و مثنوی به شمار میآیند. احترام به بزرگان فرهنگ، همراه با نقد عالمانه آثارشان، وظیفهای است که هم در حق آنان و هم در حق فرهنگ خود باید بهجا آوریم.