جوان آنلاین: اثری که هماینک در معرفی آن سخن میرود، شمهای از حالات و مقامات علمی و عملی علامه فقید، آیتالله حسن حسنزاده آملی را در خویش دارد. این مجموعه از سوی زهرا جابری فراهم آمده و انتشارات «کتاب جمکران»، آن را روانه بازار کتاب ساخته است. تارنمای ناشر در باب موضوع و مضمون این تحقیق، به نکات پیآمده اشارت برده است: «در یک روز برفی، زمانی که بارش برف و باد تند خیابانهای تهران را پر کرده بود، آیتالله شعرانی به شاگرد جوانش - علامه حسنزاده آملی- نگاهی انداخت و با لبخندی معنیدار گفت: مگر گداها تعطیل کردهاند که ما هم تعطیل کنیم؟ همانجا بود که فهمید برای کسی که علم را حقیقت زندگی میداند، هیچ روزی - حتی سردترین روز زمستان- تعطیلی ندارد. طلبگی در آن سالها کار سادهای نبود. علامه حتی خانهای نداشت که خانوادهاش در آن زندگی کنند. اهل و عیال را به آمل فرستاده بود و خودش در منطقهای ساده و فقیرنشین بهتنهایی روزگار میگذراند. صبحها به کلاس درس میرفت و عصرهاگاه به خانواده سر میزد. با وجود این شرایط سخت، ۱۳سال و بیوقفه در محضر آیتالله شعرانی درس آموخت و پس از آن شاگردی آیتالله حاج میزرا مهدی الهی قمشهای را آغاز کرد. برای او علم همانند هوایی بود که اگر قطع میشد، زندگیاش پایان مییافت! علامه حسنزاده آملی انسانی بود جدی و متمرکز چه در زمانی که شاگرد بود و چه وقتی به طلبههای جوان درس میداد، حضوری پرانرژی و هدفمند داشت. این کتاب نهفقط زندگینامه یک عالم، بلکه درس بزرگی درباره هدفهای متعالی است، همان هدفهایی که انسان را رشد میدهند و اجازه نمیدهند، حتی باد و طوفان یا مشکلات مسیر را منحرف کنند. شاید فکر کنید این کتاب فقط برای طلاب و اهل حجره نوشته شده، اما اشتباه میکنید! در صفحات روحانی دانشمند با داستانهایی روبهرو میشوید که هر انسانی را تکان میدهد! شبهایی که علامه با شکم گرسنه خوابید یا وصیتنامهاش را نوشت و روزهایی که تنها، اما محکم و پایدار در مسیر علم گام برداشت. زندگی علامه حسنزاده آملی در گسترهای از رویدادها، درسها و تجربههای ناب جریان دارد، اما کتاب روحانی دانشمند، تنها جرعهای شیرین از این اقیانوس بیکران را به تصویر میکشد. روایتهایی کوتاه و صمیمی که انگار با هر ورق، بوی اخلاق عملی و روشهای تربیتی علامه به مشام میرسد و خواننده را به دنیای بلند این دانشمند میبرد. در کتاب روحانی دانشمند، گام به گام همراه میشویم با لحظاتی ناب از زندگی عارفِی بزرگ، عالمی کمنظیر و انسان وارستهای به نام آیتالله علامه حسن حسنزاده آملی (ره.) روایتهایی کوتاه، اما پرمعنا، گاه شیرین و تأملبرانگیز، گاه پررمز و راز و عرفانی که هر یک پرتویی است از سلوک علمی و عملی ایشان. این کتاب نه تنها مجموعهای از خاطرات و نقل قولهای ایشان، بلکه آیینهای است ناب برای نگریستن به روح بزرگ انسانی که در عین تبحر در فلسفه، ریاضیات، عرفان، نجوم و دهها علم دیگر قلبی آرام، زبانی مهربان و نگاهی آسمانی داشت....»
«روحانی دانشمند» در بخشی از خود به روایت این داستان پرداخته است: «مؤدب و دو زانو نشسته و گوشش به دهان استاد بود. حرفش را نمیبرید و با او، چون و چرا نمیکرد. گاه به نشانه تأیید سرش را تکان میداد. آقای الهی قمشهای مکثی کرد، نگاه مهربانش پخش شد روی صورت شاگرد و گفت تو عاقبت بخیر میشوی، چرا که احترام اساتید خود را نگه میداری....»