جوان آنلاین: وزیر جهاد کشاورزی اخیراً در نشست سال زراعی جدید بارها از چالشهای بازار محصولات کشاورزی، از فاصله زیاد قیمت میان کشاورز و مصرفکننده تا سودهای کلان دلالان و ضرورت کاهش این فاصله برای تضمین سود عادلانه به کشاورزان سخن گفته و تأکید کرده است «باید تلاش کرد» این مشکلات حل شوند! به عبارتی «باید»ها را تکرار و مسئولان را به جدیت و شفافیت دعوت کرده است، اما آیا تنها گفتن این «باید»ها کافی است؟ آیا مسئول اصلی اجرای این راهکارها خودش پای کار است؟
غلامرضا نوریقزلجه، نماینده سابق مجلس و وزیر امروز کابینه گفته است فاصله قیمت محصول کشاورزی بین تولیدکننده و مصرفکننده بسیار زیاد است. مثلاً قیمت میوه در باغ تا زمانی که به دست مصرفکننده برسد، چندین برابر میشود، این یعنی کشاورز سود اندکی میبرد و بخش قابل توجهی از این سود به دلالان و واسطهها میرسد. این واقعیت تلخ سالهاست وجود دارد و کسی نمیتواند آن را انکار کند، اما واقعاً چه کاری در این زمینه انجام شده است؟ آیا وزارت جهاد کشاورزی، به عنوان متولی اصلی امور کشاورزی، توانسته است این فاصله را کم کند یا فقط در سخنرانیها از ضرورت کاهش آن گفته میشود و در عمل تغییری دیده نمیشود؟
کشورداری با «باید» گفتن و شعار دادن پیش نمیرود. وقتی وزیر میگوید «باید این فاصله کاهش پیدا کند»، یعنی خودش باید متعهد شود که سیاستها، برنامهها و سازوکارهای لازم را به اجرا بگذارد. باید نقش نظارتی و کنترلی خودش را فعال کند، با دستگاههای دیگر هماهنگ شود، بازارهای محلی و زنجیرههای تأمین را ساماندهی کند، قوانین را به نفع تولیدکنندگان تنظیم کند و مانع سوءاستفاده دلالان و واسطهها شود.
در همین نشست، وزیر به نقش شهرداریها در فعالسازی بازارهای محلی و تنظیم بازار اشاره کرد. خوب است، اما سؤال این است که وزارت جهاد کشاورزی چه کرده که شهرداریها بتوانند این نقش را به خوبی ایفا کنند؟ آیا سامانهها و زیرساختهای اطلاعاتی بموقع و دقیق در اختیار شهرداریها گذاشته شده است و آیا بخشنامهها و دستورالعملهای لازم برای حمایت از بازارهای محلی صادر شده است؟ شاید هم فقط این حرفها در حد حرف ماندهاند. به عنوان مثال، بازارهای محلی و میادین میوه و ترهبار بارها وعده داده شده فعالتر شوند ولی همچنان مشکلات زیرساختی، کمبود نظارت و بینظمیهای فراوان دیده میشود. این وضعیت به هیچ وجه به نفع کشاورزان و مصرفکنندگان نیست.
وقتی وزارتخانه متولی اصلی نیست که سازوکارها را فراهم کند، چگونه انتظار دارد دستگاههای دیگر مثل شهرداریها بتوانند وظایف خود را انجام دهند؟ اینجا جای یک «باید» بزرگ برای خود وزیر و تیمش است که بگوید: «ما باید سازوکارهای لازم را فراهم کنیم، ما باید همافزایی بین دستگاهها ایجاد کنیم، ما باید مدیریت بازار را به دست بگیریم.»
وزیر جهاد کشاورزی درباره اهمیت شفافیت و صداقت در ارائه آمار تولید و عملکرد محصولات کشاورزی هم صحبت کرده است؛ موضوعی که در ظاهر کاملاً درست و پسندیده است، اما بارها دیده شده که آمار و اطلاعات در این حوزه ناپیوسته، ناقص و بعضاً نادرست منتشر شده است و گاهی با واقعیت میدانی تفاوت قابل توجهی دارد. چگونه میتوان به اطلاعاتی که حتی مدیران استانی به سختی به آن دسترسی دارند و برخی اوقات بر اساس ملاحظات سیاسی تغییر میکند، اعتماد کرد؟ این پرسش به جای خودش باقی است. اگر قرار است تصمیمگیریهای کلان با تکیه بر این آمار صورت گیرد، باید از نظر دقت و صحت مورد اطمینان باشند. این مهم مستلزم وجود سامانههای اطلاعاتی پیشرفته، بهروزرسانی مداوم دادهها و دسترسی آزاد و شفاف به آنهاست که البته هزینه، برنامهریزی و مدیریت دقیق میطلبد. وزیر جهاد کشاورزی که خود وعده داده است باید این سامانهها توسعه یابند، خود باید پیشقدم شود، منابع لازم را اختصاص دهد و از مقاومتهای احتمالی در برابر شفافیت عبور کند.
موضوع مهم دیگری که وزیر جهاد کشاورزی به آن اشاره کرده، مسئله امنیت غذایی و تلاش دشمنان برای تضعیف آن است. این موضوع البته قابل تأمل است و باید جدی گرفته شود، اما راه مقابله با این تهدیدها فقط در نظارت دقیق بازار و کنترل قیمتها خلاصه نمیشود. باید در سطح کلانتر، سیاستهای کشاورزی و زنجیره تأمین به گونهای طراحی شوند که امنیت غذایی کشور یعنی خودکفایی در تولید محصولات اساسی، کاهش وابستگی به واردات، مدیریت منابع آبی، حمایت از کشاورزان و توسعه فناوریهای کشاورزی تضمین شود.
آقای وزیر میگوید مدیران باید به طور مستمر به مزارع، روستاها و مناطق مختلف سرکشی کنند تا با مشکلات واقعی آشنا شوند. این حرکت بسیار پسندیده است، اما آیا این فقط شعار است یا در عمل اتفاق میافتد؟ کشاورزان منتظرند ببینند آیا این بازدیدها به سیاستهای حمایتی واقعی و تغییرات محسوس در شرایط کار و معیشتشان منجر میشود یا خیر.
یکی دیگر از نکات جالب سخنان وزیر، تأکید بر صرفهجویی در مصرف انرژی است. مصرف بهینه منابع، به خصوص آب، برای کشاورزی حیاتی است، اما این شعار بارها شنیده شده است و کمتر شاهد برنامههای عملی برای آموزش، فرهنگسازی و اجرای مقررات سختگیرانه بودهایم. از سوی دیگر، اگر وزارت جهاد کشاورزی بخواهد الگوی مصرف انرژی در بخش کشاورزی را بهبود بخشد، باید ابزار و فناوریهای مدرن را به کشاورزان معرفی کند، تسهیلات مالی در اختیارشان قرار دهد و مشوقهایی برای رعایت استانداردهای صرفهجویی ایجاد کند. وزیر جهاد کشاورزی میگوید سیستمهای دولتی مصرف کمی دارند ولی از مردم و بخش کشاورزی هم انتظار دارد که مصرف را کاهش دهند. این انتظار بدون برنامه و حمایت، فقط فشار مضاعفی روی کشاورزان است که همین حالا هم با مشکلات فراوان دست و پنجه نرم میکنند. موضوع سلامت اداری و مبارزه با فساد هم بخش دیگری از صحبتهای وزیر بود. فساد و سوءاستفاده در بازار محصولات کشاورزی به طور جدی به اعتماد عمومی آسیب زده و موجب افزایش هزینهها شده است. اگر جناب وزیر واقعاً دغدغه سلامت اداری دارد، باید از همین الان از شفافسازی قراردادها و مناقصات شروع کند.