هرگاه سخن از فضای ولنگار و بیدر و پیکر شبکه نمایش خانگی یا همان پلتفرمها میشود، ذهن اغلب افراد به سمت محتواهای خشن و دعوتکننده به کشیدن سیگار و شرابخواری و حرمتشکنی سوق پیدا میکند. ولی واقعیات پیدا و پنهان این مدیوم نوپا که به سرعت در حال تبدیل شدن به یک هیولای ویرانگر است، گسترهای بسیار فراتر از مشکلات محتوایی آثار و تولیدات آن است.
انتشار ویدئوی کوتاهی از شراره رخام بازیگر شناخته شده و قدیمی سینما و تلویزیون در مورد پیشنهادهای بیشرمانه و به دور از اخلاق انسانی یک کارگردان و یک تهیهکننده فعال در شبکه نمایش خانگی به او برای چوب حراج زدن به نجابت و شرافتش پرده از واقعیتی بر میدارد که متأسفانه در شبکه نمایش خانگی در حال فراگیر شدن است؛ فاجعهای که پیش از این نمونههای وقیحانه آن را از برخی سلبریتیهای فعال در مدیوم سینما دیده و شنیدهایم.
رخام به دلیل چهره و لحن گفتاری خاصی که دارد معمولاً مورد توجه مخاطبان و رسانهها بوده و هست، اما افشاگری او در مورد پیشنهاد غیرانسانی و بیشرمانه یک کارگردان و تهیهکننده فعال در حوزه شبکه نمایش خانگی حتماً برایش هزینههایی در پی خواهد داشت.
او در یک ویدئوی حدوداً دو دقیقهای میگوید: «همین دو، سه سال پیش بود که یک آقای کارگردانی به من گفت من از قبل هیچ چیز از تو نمیخواهم ولی نقش اول سه تا سریال را برای من بازی کن و بعد از انجام این کار و ثابت شدن حرفم اگر خوشت آمد، اینا....» رخام در بخش دیگری از این ویدئو در مورد یک تهیهکننده آثار شبکه نمایش خانگی میگوید: «یک تهیهکننده دیگر که مشغول ساخت یک سریال برای یکی از پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی بود به من گفت: من یک سریال دارم که [تولیدش]شش ماه طول میکشد و ماهی خدا تومان هم دستمزد به تو میدهم تا آن نقش مورد نظر را بازی کنی و طی این مدت مال من باشی! اتفاقاً چند وقت پیش همین سریال از طریق یکی از پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی بدون حضور من تولید و پخش شد.»
این گونه مکالمات قطعاً بین برخی افراد مریض و فعال در مدیومهای دیگر نیز مسبوق به سابقه است، چه اینکه چند سال پیش وقتی پرستو صالحی - که به گفته خودش بعد از ترک کشور و مهاجرت خودخواسته به ترکیه برای گذران زندگی مجبور شده تا اجرای برنامه مبتذل و غیراخلاقی عشق ابدی را بر عهده بگیرد- از ارائه پیشنهادهای غیراخلاقی و غیرانسانی از سوی برخی فیلمسازان حرفهای تکاندهندهای زد.
حالا و افشاگری مجدد این بازیگر شناخته شده سینما و تلویزیون که - به قول مجری برنامهای که با او گفتوگو میکند- اهل بده بستان نیست! نشان میدهد شبکه نمایش خانگی به غیر از سرریز سرمایههای مشکوک به پولشویی و تولید محتواهای ضد فرهنگی و اخلاقی، محملی برای پهن کردن بساط پیشنهادات بیشرمانه و غیر اخلاقی برخی افراد بیمار تحت عناوین آبرومندانهای مثل تهیهکننده و کارگردان شدهاست.
ضرورت وجود یک دستگاه مسئول و متولی برای نظارت بر محتوا و اتفاقات این مدیوم پر سر و صدا که اتفاقاً با سرعت بالایی در حال فراگیر شدن است یک الزام عقلایی، منطقی و البته قانونی است. نکته جالب این است که هیچکدام از کشورهایی که خیلی پیشتر از ما به این عرصه ورود کردهاند، آن را یله و رها نکردهاند و برای آن قوانین محکم و سفت و سختی که ضمانت اجرایی بالایی هم دارند، طراحی و تدوین کردهاند، اما متأسفانه برخی مسئولان کشور چند سال است با مشورت و هدایت عقلهای منفصل، اما ذینفع در آن تلاش میکنند با ایجاد دعواهای ساختگی و تصنعی و پیش کشیدن برخی موارد غیر واقعی و فرعی جلوی تشکیل یک دستگاه ناظر بر این عرصه مهم سنگاندازی میکنند.
ترک فعل وزارت ارشاد در این عرصه و اثبات عدم تمایل یا توان مدیریت آن باعث شد تا شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره رهبر انقلاب ضمن ورود به این قضیه دستوراتی برای تقویت سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) صادر کند. البته روشن بود که این اقدام شورای عالی انقلاب فرهنگی باعث کشیدن جیغ بنفش از سوی برخی ذینفعان و دوستداران ادامه فضای بلاصاحب و بیقانون شبکه نمایش خانگی میشود که همین هم شد و متأسفانه چندین ماه است که درخواست یک صفحهای تأیید اساسنامه ساترا در مجلس شورای اسلامی به دلایل نامعلومی مسکوت ماندهاست. جای شگفتی است که مجلس شورای اسلامی و نمایندگان محترم که باید مدافع حقوق قانونی خانوادهها و مردم باشند چرا موضوعی با این درجه از اهمیت را تشخیص نمیدهند؟! آیا باید فاجعهای اجتماعی و اخلاقی پیش بیاید تا اساسنامه ساترا به عنوان تنها مرجع قانونی نظارت بر فضای بیدر و پیکر و گردنکش شبکه نمایش خانگی مورد بررسی و تأیید قرار بگیرد؟! چند نفر دیگر مانند شراره رخام باید در مورد ولنگاری شبکه نمایش خانگی افشاگری کنند تا دوستان متوجه عمق فاجعه بشوند؟!