کد خبر: 1320395
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
کمپین انتخاباتی علیه سلامت جامعه ایرانی! نامعادله خالی ماندن ظرفیت برخی از رشته‌ها در دوره تخصص را باید بیشتر پدیده‌ای فرهنگی و جامعه شناختی و نیازمند بررسی تدقیق و مطالعه و در نهایت تدبیر دانست
مریم زاهدی 

جوان آنلاین: نامعادله خالی ماندن ظرفیت برخی از رشته‌ها در دوره تخصص را باید بیشتر پدیده‌ای فرهنگی و جامعه شناختی و نیازمند بررسی تدقیق و مطالعه و در نهایت تدبیر دانست. سر و دست شکاندن بچه‌ها و خانواده‌ها برای قبولی در رشته پزشکی در کنکور سراسری دانشگاه‌ها با بی‌میلی پزشکان عمومی برای ادامه تحصیل در برخی از رشته‌های تخصص و خالی ماندن رشته‌های پایه‌ای همچون بیهوشی، اورژانس، اطفال و عفونی همخوانی ندارد و نشان می‌دهد یک جای کار یا شاید هم بیشتر از یک جا می‌لنگد! با تمام اینها فارغ از اینکه کجای کار می‌لنگد و چرا برخی رشته‌های تخصص خالی می‌ماند، خالی ماندن ظرفیت‌های تخصص را نمی‌توان به افزایش ظرفیت پذیرش پزشکی عمومی نسبت داد و چسباند! همچنان که ماجرای کمبود پزشک در کشور و در کنار توزیع نامتناسب و غیر عادلانه و خالی ماندن مراکز درمانی از پزشک و حتی پرستار در کنار درد‌سرهایش برای مردم به خصوص آنهایی که در مناطق محروم زندگی می‌کنند، موضوعی است که نگاه‌های سیاسی و جبهه‌بندی‌های اصولگرا و اصلاح‌طلب را بر نمی‌تابد. اینکه کسی که پیش از این منتسب به جریان اصولگرایی بوده در جایگاه منتقدی تمام‌قد در برابر افزایش ظرفیت‌های پزشکی می‌ایستد و آن را خیانت آشکار سازماندهی شده به کیفیت آموزشی پزشکی جمهوری اسلامی ایران و بازی با سلامت و جان مردم می‌داند، بیشتر از آنکه مبین نگاه‌های سیاسی جریان اصولگرا یا اصلاح‌طلب باشد، بوی انتخابات می‌دهد! 

در آستانه انتخابات 

ریشه‌یابی جدی خالی ماندن ظرفیت برخی از رشته‌های تخصص قطعاً نیازمند مطالعات پژوهشی جدی است، اما در نگاه نخست وقتی فضای فرهنگی و اجتماعی جامعه را رصد کنیم یا پای درد‌دل دستیاران تخصص بنشینیم، یک چیز‌هایی دستمان می‌آید. جدا از حقوق ناچیز و کار سخت دستیاران، رفتار پادگانی و سختگیری‌های عجیب و غریب و رفتار‌های تند و زننده اساتید علوم پزشکی با رزیدنت‌هایشان حالا دیگر از چاردیواری دانشگاه‌های علوم پزشکی بیرون زده و کم و بیش به فضای عمومی جامعه درز کرده‌است. واقعیت این است که برخی از اساتید علوم پزشکی هیچ نسبتی با اساتیدی همچون دکتر قریب ندارند؛ پزشکی که می‌گفت «اگر پزشک هستی متعلق به خودت نیستی و اگر متعلق به خودت هستی دیگر پزشک نیستی!» یکی دو دهه اخیر اساتید بنام و بزرگان حوزه سلامت همه حرف‌هایشان بر سر درآمد پزشکان و چانه‌زنی برای افزایش تعرفه‌هاست؛ اساتیدی که گفتار و رفتارشان موضوع اخلاق در سلامت را کمرنگ و پزشکی را از یک عشق به شغل و تجارت تبدیل کرده‌است. با چنین نگاهی بدیهی است افرادی که می‌خواهند در این حوزه ادامه تحصیل بدهند و سختی‌های رزیدنتی و رفتار‌های پادگانی و سختگیری‌های بی‌پایه و اساس اساتید را به جان بخرند، به سراغ رشته‌هایی بروند که لااقل درآمدش به سختی کارش بیرزد! 

رفتار و گفتار اساتید بنام حوزه سلامت نشان می‌دهد رشته‌هایی همچون اورژانس، اطفال، عفونی یا بیهوشی جزو تخصص‌هایی نیست که بتوان با آن تجارت کرد و زیرمیزی گرفت. پس لااقل بخشی از معمای خالی ماندن ظرفیت تخصص در چنین رشته‌هایی ریشه‌های فرهنگی و اخلاقی است که موجب‌شده نگاه به پزشکی از حکمت و طبابت به ثروت‌اندوزی و تجارت تغییر کند. 

نگاهی آماری

اما چرا افزایش ظرفیت‌های پزشکی مهم است؛ نگاهی به آمار‌های پزشکی در کشورمان نشان می‌دهد ایران در حال حاضر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر، ۱۳۰ پزشک عمومی دارد. در حالی که سرانه پزشک در بیشتر کشور‌های جهان، بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ پزشک در هر ۱۰۰ هزار نفر است. 

عدد ۱۳۰، میانگین تعداد پزشک در مناطق مختلف کشور است و سرانه پزشک در تهران و شهر‌های بزرگ گاهی تا ۳۰۰ پزشک هم می‌رسد، اما در شهر‌های کوچک و کم‌برخوردار، همچون شهر‌های جنوبی استان کرمان و سیستان، گاهی این عدد به ۳۰ پزشک در ازای هر ۱۰۰ هزار نفر می‌رسد. 
در مورد پزشکان متخصص وضعیت به مراتب بدتر است. در ایران به ازای هر صد هزار نفر ۶۲ پزشک متخصص وجود دارد. این در حالی است که در میان کشور‌های جهان، به ازای هر صد هزار نفر به طور متوسط ۲۴۵ پزشک متخصص وجود دارد. به عبارت دیگر میانگین سرانه پزشک متخصص در جهان، چهار برابر این سرانه در ایران است. اینها فقط عدد و رقم نیستند و پشت پرده این اعداد بیمارانی هستند که گاهی برای یک بخیه ساده ناگزیرند چندین کیلومتر راه را طی کنند تا به نخستین مرکز درمانی برسند؛ تازه اگر پزشکی مقیم داشته باشد! 

زیرساخت‌هایی که هست 

تربیت پزشک فرایندی زمان‌بر است و یک شبه اتفاق نمی‌افتد. به خصوص اینکه ایران در مسیر سالمندی قرار دارد و این مسئله نیاز کشورمان را به پزشک جدی‌تر می‌کند. 

در سال ۶۷ تعداد ۲۷ دانشکده پزشکی در کشور فعالیت داشتند. در سال‌های بعد با وجود افزایش تعداد دانشکده‌ها، ظرفیت پذیرش پزشکی همواره کمتر از سال ۶۷ بود. 

تا سال ۹۰ در حالی که تعداد دانشکده‌های پزشکی به ۶۱ مجموعه رسیده‌بود، بار دیگر ظرفیت پذیرش پزشکی با سال ۶۷ یکسان شد، در دهه ۹۰ افزایش ظرفیت اتفاق افتاد و تا سال ۱۴۰۰ به ۸ هزار رسید و بعد از آن با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی سالی ۲۰ درصد به این پذیرش اضافه شد. 

پس از سه سال اجرای این طرح (در سال‌های ۱۴۰۱، ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳)، در سال ۱۴۰۳ مصوبه افزایش ظرفیت پزشکی دوباره روی میز شورای عالی انقلاب فرهنگی رفت و مورد بازبینی قرار گرفت. دی ماه ۱۴۰۳، پس از بازبینی، مصوبه تثبیت ظرفیت پزشکی و دندان‌پزشکی توسط مسعود پزشکیان؛ رئیس‌جمهور ابلاغ شد. در این مصوبه جدید عنوان شد که با توجه به تحقق افزایش ظرفیت بیشتر از میزان اهداف تعیین‌شده در سه سال گذشته، باقی‌مانده ظرفیت مذکور در سال ۱۴۰۴ تکمیل می‌شود و از سال ۱۴۰۵ برای مدت سه سال متوالی، ثابت باقی خواهد ماند و متعاقب آن، شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد تثبیت یا افزایش ظرفیت‌های فوق‌الذکر، تصمیم‌گیری خواهد کرد. امسال ۱۵ هزار و ۴۴۲ نفرپذیرفته شده‌اند که نسبت به ۱۴۰۰ تقریباً دو برابر است. 

در خصوص بودجه مورد نیاز برای آموزش پزشکی هم آنطور که رجبعلی برزویی، دبیر ستاد علم و فناوری شورای عالی انقلاب فرهنگی در برنامه‌ای تلویزیونی در سال ۱۴۰۲ گفته بود، بر اساس بودجه ابلاغی سازمان برنامه و بودجه، از سال ۹۶ تا کنون بودجه آموزشی این وزارتخانه از ۳ هزار میلیارد تومان، با افزایشی پنج برابری، به ۱۵ هزار میلیارد تومان رسیده است. بودجه کلی وزارت بهداشت نیز در سه سال اخیر دو برابر شده‌است. 

نسبت استاد به دانشجو هم در وزارت بهداشت از وزارت علوم وضعیت مناسب‌تری دارد. 

در بحث زیر‌ساخت‌ها هم با استناد به صحبت‌های اخیر دکتر رئیس‌زاده می‌توان دریافت نسبت افزایش ظرفیت‌های پزشکی به زیرساخت‌ها چندان هم پرت و معیوب نیست! از سوی دیگر در دولت سیزدهم ۱۷ هزار تخت به ظرفیت تخت‌های بیمارستانی کشور اضافه شد. پس ماجرای نبود زیر ساخت یا بودجه هم چندان محلی از اعراب ندارد. 

از سوی دیگر یکی از راهکار‌های پر کردن ظرفیت‌های خالی تخصص همین افزایش تربیت پزشکان عمومی است، چراکه پیش‌شرط تحصیل در دوره تخصص عبور از دوره عمومی است و با افزایش تربیت پزشکان عمومی احتمال پر شدن صندلی‌های خالی تخصص هم بیشتر می‌شود. 

در نهایت اینکه ارتقای وضعیت سلامت و آموزش پزشکی نیازمند نگاهی دلسوزانه و فارغ از حسابگری‌های مادی و سیاسی است. نمی‌توان در پایتخت زیر سرمای مطبوع کولر گازی نشست و برای بیمارانی که در مناطق محروم کمترین دسترسی به پزشک و خدمات بهداشتی درمانی ندارند، نسخه پیچید!

برچسب ها: سلامت ، انتخابات ، سیاست
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار