کد خبر: 1319255
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
محمدجواد اخوان

در روز‌های اخیر شماری از دول، به‌ویژه کشور‌های غربی از جمله انگلستان، کانادا، استرالیا و پرتغال اعلام کردند که موجودیت فلسطین را به رسمیت شناخته‌اند. پرسش اصلی بدین قرار است که این رسمیت‌بخشی، حامل چه معنایی است و آیا در چارچوب تحلیلی موسوم به «راه‌حل دو دولتی»، این اقدام به زیان سرنوشت ملت فلسطین خواهد بود یا به سود آن؟

نخست باید خاطرنشان کرد که فلسطین، عنوانی است تاریخی و دیرین، که به سرزمینی در جنوب شرقی دریای مدیترانه اطلاق می‌شد، حتی پیش از آنکه استعمارگران پا به این دیار نهند. بنابراین چه دولت‌های دیگر این موجودیت را به رسمیت بشناسند یا نشناسند، فلسطین یک واقعیت تاریخی و غیرقابل‌انکار است. اما با کمال تأسف، استعمارگران متأثر از نفوذ صهیونیست‌ها و منافع آنان از پذیرش این عنوان سر باز زدند. اگرچه در دوران موسوم به قیومیت، پس از جنگ جهانی اول، انگلستان این خطه را تحت عنوان «فلسطین» تحت سیطره خود گرفت، پس از خروج و تشکیل رژیم جعلی اسرائیل، دیگر حاضر به شناسایی رسمی این نام نبود. سالیان متمادی، عمده دولت‌های غربی تنها موجودیت اسرائیل را به رسمیت می‌شناختند و با توجه به سیطره این کشور‌ها بر نهاد‌های بین‌المللی، فلسطین عملاً از حضور و ظهور در عرصه سیاست و رسانه جهانی محروم ماند. علت این امر - چنان‌که پیش‌تر اشاره شد - هم‌سویی و همراهی غرب با اهداف و مطامع صهیونیستی بود. 

اما در پی فجایع بی‌سابقه و جنایات گسترده صهیونیست‌ها، به‌ویژه طی دو سال اخیر در غزه، بیداری‌ای در افکار عمومی جهان پدیدار شده که حتی دولت‌های حامی دیرین رژیم‌صهیونیستی را تحت‌فشار نهاده تا برای آرام‌سازی وجدان‌های معترض جهانی هم که شده، تا حدودی حقوق فلسطینیان را به رسمیت بشناسند. به‌عبارت‌دیگر، کشور‌های غربی و اروپایی دریافتند که رویکرد‌های مستبدانه و ستمگرانه یکجانبه صهیونیست‌ها علیه مردم فلسطین، دیگر در منطقه کارایی ندارد. 

آیا این رسمیت‌شناسی را می‌توان به‌مثابه پیروزی برای فلسطین تلقی کرد؟ مسلماً این اقدام، عقب‌نشینی نسبی غرب از موضع پیشین خود - که نادیده گرفتن کامل حقوق ملت فلسطین بود - و یک گام به‌پیش برای فلسطینیان محسوب می‌شود، اما کافی نیست و نمی‌توان در آن متوقف شد. مع‌هذا، به‌هیچ‌روی به‌معنای پذیرش کامل حقوق فلسطینیان نیست. پذیرش فلسطین به‌صورت توأمان با موجودیت رژیم غاصب صهیونیستی، خود نشان از تداوم ظلم بر مردم فلسطین دارد. با‌وجوداین، این رویداد گامی به‌پیش است. 

از سوی دیگر، باید متذکر شد که راه‌حل موسوم به «دودولتی» نه‌تنها راه‌حلی عادلانه و واقع‌بینانه نیست، بلکه مغایر حقوق مسلم مردم فلسطین و حتی از منظر عملی نیز غیرقابل اجراست، چراکه از یک‌سو، جامعه صهیونیستی با همه تنوع گرایش‌های آن، در سال‌های اخیر به‌شدت به راست افراطی گراییده و اکثریت‌شان هرگونه مصالحه با فلسطینیان را رد می‌کنند و به‌ویژه پس از عملیات «طوفان الاقصی» که فلسطینیان را از حقوق اولیه، چون حق حیات هم محروم می‌دانند. از دیگر سو، جامعه فلسطین نیز به این حقیقت واقف شده که راه‌حل‌های سازشکارانه گذشته نه‌تنها حقوق آنان را تأمین ننموده، بلکه صرفاً مهلتی برای توسعه‌طلبی رژیم‌صهیونیستی فراهم آورده است. ازاین‌رو، حتی بسیاری از هواداران جریانات سازش‌طلب در درون فلسطین نیز از این موضع عدول کرده‌اند و جنایات اخیر صهیونیست‌ها عملاً این گفتمان را به حاشیه رانده است. 

در نتیجه، آنچه تحت عنوان «راه‌حل دودولتی» مطرح می‌شود، بیشتر تخیلاتی در اذهان برخی سیاستمداران است تا واقعیتی قابل تحقق در عرصه عمل. هیچ‌یک از طرفین مناقشه - نه صهیونیست‌ها و نه فلسطینیان - به‌طورجدی قائل به این راه‌حل نیستند و هر یک خواهان تشکیل دولتی کامل و مستقل تحت حاکمیت خویش هستند. 

از منظر حقوق اولیه بشری، با عنایت به تعلق تاریخی این سرزمین به فلسطینیان و اسکان دیرینه آنان در منطقه، حق تعیین سرنوشت می‌بایست به مردم فلسطین واگذار شود. منطقی‌ترین راه‌حل ممکن، برگزاری همه‌پرسی میان ساکنان واقعی این سرزمین - اعم از فلسطینیان مقیم و آوارگان محق برای بازگشت - است. داده‌های جمعیت‌شناختی نیز حاکی از آن است که در هر سناریوی محتمل، نتیجه چنین رفراندومی، تشکیل کشوری فلسطینی از بحر تا نهر خواهد بود.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار