کد خبر: 1318339
تاریخ انتشار: ۲۶ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
عطیه سادات هاشمی

فضای شهری در اغلب شهرستان‌های کشورمان به گونه‌ای است که به طور همزمان فضای گذشته و حال در لایه‌های مختلف آنها در هم تنیده شده‌است؛ مثلاً تهران با وجود خیابان‌های مدرن شده، پرهیاهو و پرتردد، هنوز خانه‌هایی در دل محله‌ها باقی مانده‌اند که بوی تاریخ می‌دهند. این بنا‌های به ظاهر خاموش، روایتگر زندگی نسل‌هایی هستند که پیش از ما در همین کوچه‌ها قدم زده‌اند. هر کدام از این خانه‌ها می‌تواند دریچه‌ای به حافظه جمعی شهر باشد. معمار، هنرمند، سیاستمدار یا خانواده‌ای نامدار در آن زیسته و ردپای خود را بر کالبد و فرهنگ تهران برجای گذاشته است. امروز نگاه به این خانه‌ها تغییر کرده‌است و دیگر به عنوان بنا‌های فرسوده دیده نمی‌شوند، بلکه فرصتی ارزشمند برای پیوند دادن میراث تاریخی با زندگی معاصر به شمار می‌آید. 
در تهران این رویکرد با مرمت و بازآفرینی خانه‌های تاریخی جان گرفته‌است و سازمان زیباسازی شهر تهران طی سال‌های اخیر کوشیده تا بنا‌هایی را که روزگاری به فراموشی سپرده شده‌اند، دوباره احیا کند و به خانه‌موزه‌هایی بدل شود که فصل‌هایی از هویت تهران را در برابر چشم شهروندان ورق می‌زند. 
خانه مینایی در خیابان حضرت ولیعصر (عج) نمونه‌ای روشن از این تلاش است؛ عمارتی قاجاری با حوض و ارسی‌های قدیمی که سال‌ها در سکوت فرو رفته‌بود، اما امروز به «موزه خیابان ولیعصر» بدل شده‌است که هر بازدیدکننده شکوه معماری گذشته‌اش را می‌بیند و داستان طولانی‌ترین خیابان خاورمیانه را دنبال می‌کند. 
کمی آن‌سوتر خانه اتحادیه یا همان خانه دایی‌جان ناپلئون پس از سال‌ها فرسایش و غفلت با مرمت‌های دقیق دوباره به روی مردم گشوده شد تا محلی برای رویداد‌های فرهنگی و هنری باشد؛ خانه‌ای که خود به تنهایی بخشی از روایت ادبی و اجتماعی معاصر ایران است. خانه نیما یوشیج در دزاشیب نیز حالا به موزه شعر نوین ایران تبدیل شده‌است؛ اتاقی که روزگاری شاعر شعر نو در آن زندگی می‌کرد و اکنون مامنی برای دوستداران شهر و ادبیات شده‌است. عمارت عین‌الدوله هم به سهم خود در این حرکت فرهنگی جایگاهی ویژه دارد. این بنا که روزگاری خانه‌ای اشرافی بود حالا مدت‌هاست میزبان «موزه مجسمه» شده‌است؛ فضایی که بخشی از آثار هنرمندان معاصر در آن به نمایش درآمد و نشان داد چگونه می‌توان یک بنای تاریخی را به محلی برای گفت‌و‌گو میان هنر گذشته و امروز تبدیل کرد. 
عمارت ارباب هرمز در شرق تهران از دیگر بنا‌هایی است که با مرمت و احیا، حیاتی دوباره گرفت؛ این عمارت که یادگار ارباب هرمز آرش از زرتشتیان نیکوکار و نامدار تهران است، سال‌ها به حال خود رها شده‌بود، اما امروز به یکی از خانه موزه‌های مهم شهر تبدیل شده‌است. ترکیب معماری اصیل ایرانی با فضای سبز پیرامون بنا، آن را به مکانی دلنشین برای حضور شهروندان تبدیل کرده‌است. این عمارت قاجاری میزبان برنامه‌های فرهنگی و هنری، فرصتی تازه برای گفت‌و‌گو و همزیستی فرهنگی در پایتخت فراهم کرده‌است. 
در کنار اینها موزه خوشنویسی ایران نیز به عنوان فضای هنری و فرهنگی با برگزاری نمایشگاه و نشست‌ها جایگاه خاصی در تقویم فرهنگی تهران پیدا کرده‌است. فراتر از پایتخت در کاشان، اصفهان و یزد نیز خانه‌های تاریخی پس از مرمت به فضا‌هایی برای روایت زندگی گذشته تبدیل شده‌است. خانه طباطبایی‌ها، خانه بروجردی‌ها یا خانه لاری‌ها نمونه‌هایی هستند که با معماری اصیل ایرانی، تجربه‌ای از زیست جهان گذشتگان را پیش چشم امروز می‌گذارند. این تجربه محدود به ایران نیست؛ در دوحه قطر مجموعه موزه‌های «مشیرِب» چهار خانه تاریخی را به فضای موزه‌ای تبدیل کرده که تاریخ محلی و روایت‌های اجتماعی این شهر را بازتاب می‌دهند. در بریستون انگلستان خانه جورجیان تصویری از زندگی شهری قرن هجدهم را ارائه می‌دهد و در بوستون امریکا خانه نیکولز سبک زندگی روشنفکران اویل قرن بیستم را بازنمایی می‌کند. 
خانه موزه‌ها کارکردی فراتر از نمایش معماری یا اشیای تاریخی دارند. آنها فضایی برای مکث در دل شتاب زندگی شهری هستند تا به شهروندان یادآوری کند که هویت شهری فقط در برج‌ها و اتوبان‌ها تعریف نمی‌شود و هر خانه موزه پلی میان گذشته و اکنون است که در عین پاسداری از میراث معماری، فرهنگ معاصر را نیز غنا می‌بخشد. 
تجربه این خانه‌ها نشان می‌دهد که مرمت و بهره‌برداری دوباره از بنا‌های تاریخی یک ضرورت هویتی است که باعث می‌شود شهر، حافظه خود را در برابر فراموشی و بی‌ریشگی مقاوم‌تر کند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار