کد خبر: 1317228
تاریخ انتشار: ۲۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۳
از بازگشت تماشایی «کوروش» تا حمایت‌گری به سبک «رسول» در هفته‌ای که پشت سر گذاشتیم کوروش تهامی، پژمان جمشیدی، آزاده صمدی، گوهر خیراندیش و رسول صدرعاملی از مهمترین چهره‌های خبرساز در محافل رسانه‌ای بودند.

جوان آنلاین: «روایت سوره سینما از چهره‌های خبرساز هفته»‌ عنوان بسته‌‌ای خبری است که هر جمعه در قالب آن به بازخوانی مهم‌ترین اخبار مرتبط با هنرمندان حوزه سینما، تئاتر و تلویزیون خواهیم پرداخت.

به گزارش سوره سینما، هر هفته چهره‌هایی از دل سینما، موسیقی و هنر سر برمی‌آورند که با حضورشان جریان خبری هفته را شکل می‌دهند. این هفته، روایت ما به سراغ پنج چهره‌ای می‌رود که هر کدام با اتفاقی خاص در صدر اخبار قرار گرفتند؛ بازگشت کوروش تهامی با «محکوم» و یادآوری خاطره‌ای از «زیر تیغ»، ماجرای عجیب ممنوع‌التصویری پژمان جمشیدی، حضور جنجالی آزاده صمدی در «سووشون»، خاطرات ناگفته و صریح گوهر خیراندیش از «بانو»ی داریوش مهرجویی و در نهایت حمایت‌های رسول صدرعاملی از سینمای اجتماعی و فیلمسازان جوان.

کوروش تهامی؛ از «زیر تیغ» تا «محکوم»

حضور دوباره کوروش تهامی در سریال و قاب شبکه نمایش خانگی بعد از چند سال وقفه، اتفاقی بود که توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کرد. تهامی آخرین بار در سریال «دل» منوچهر هادی (۱۳۹۸) ایفای نقش کرده بود؛ سریالی پرستاره اما پرانتقاد که در نهایت برای بازیگرانش دستاورد چندانی نداشت. حالا او با «محکوم» ساخته سیامک مردانه بازگشته و در نقشی متفاوت ظاهر شده است؛ خسرو، تراپیستی آرام و مهربان که رویای ازدواج با نسرین (ساره بیات) را دارد اما خیلی زود درگیر بحرانی خانوادگی می‌شود؛ بحرانی که با قتل دختر خسرو به دست پسر نسرین آغاز می‌شود.

بازی تهامی در همین دو قسمت ابتدایی سریال توجه بسیاری را برانگیخت. او با کنترل احساسات، تغییر حالت‌های چهره و بازی درونی توانست لحظات پرالتهاب سریال را باورپذیر کند. به‌ویژه در صحنه مواجهه با خبر قتل دخترش، بازی او یادآور اتفاقاتی بود که مخاطبان سال‌ها پیش در «زیر تیغ» محمدرضا هنرمند دیده بودند. قصه «محکوم» در تقارن عجیبی با «زیر تیغ» قرار دارد همان قصه تراژیکی که تهامی را به چهره‌ای شناخته‌شده در تلویزیون بدل کرد. بیست سال پیش تهامی در «زیر تیغ» باید خون‌خواهی پدرش را از خانواده معشوقه‌اش می‌کرد، و حالا در «محکوم» در موقعیتی قرار گرفته که باید خون دخترش را از همسر جدیدش مطالبه کند.

تهامی در کارنامه‌اش نشان داده که از تیپ «پسر خوب و مودب تلویزیون» فراتر رفته است. او با بازی در «رگ خواب» حمید نعمت‌الله وجه دیگری از خود را نمایان کرد؛ شخصیتی پیچیده و تاریک که فاصله زیادی با تصویر آشنای تلویزیونی‌اش داشت. همین تنوع انتخاب‌ها، تهامی را به بازیگری قابل احترام تبدیل کرده است.

هرچند تنها دو قسمت از «محکوم» گذشته، اما همین آغاز نشان می‌دهد که تهامی می‌تواند با کارگردانی درست، بازی‌های به‌یادماندنی ارائه دهد. باید دید سیامک مردانه که سابقه دستیاری محمدحسین مهدویان را دارد، می‌تواند از این ظرفیت استفاده کند یا سریال به ورطه تکرار می‌افتد. آنچه مسلم است، کوروش تهامی بار دیگر ثابت کرد همچنان یکی از برگ‌های برنده تلویزیون و سینمای ایران است.

پژمان جمشیدی؛ در پوستر نه، روی پرده بله!

پژمان جمشیدی در سال‌های اخیر چنان پرکار بوده که کمتر هفته‌ای می‌گذرد بدون خبری از او. این هفته اما خبرها نه درباره فیلم تازه‌اش، بلکه به خاطر غیبت چهره‌اش در بیلبوردها و تبلیغات محیطی بود. حذف تصویر او از پوسترهای سریال «محکوم» سیامک مردانه و فیلم «کوسه» به کارگردانی علی عطشانی، شایعات ممنوع‌التصویری‌اش را به صدر اخبار آورد.

محمدرضا منصوری، تهیه‌کننده «محکوم»، در گفت‌وگویی با سینما نوین تأیید کرد که مجوز نصب تصویر جمشیدی صادر نشده و این تصمیم از سوی نهادی به نام «شورای چهره‌ها» گرفته شده است. او تأکید کرد که گروه سازنده به هیچ‌وجه راضی به حذف تصویر پژمان نبوده‌اند و همچنان پیگیر رفع این محدودیت هستند. نکته عجیب ماجرا اما تناقض آشکار در سیاست‌هاست؛ چراکه فیلم «ناجورها» همزمان با تصویر پژمان روی پوستر در حال تبلیغ است، در حالی که «کوسه» و «محکوم» چنین اجازه‌ای ندارند!

سوال اینجاست که چگونه تصویرش در تبلیغات مجاز نیست اما حضور پررنگش روی پرده ادامه دارد. تناقضی که هم برای مخاطبان و هم برای رسانه‌ها سؤال‌برانگیز است.

پژمان جمشیدی از سال ۱۴۰۰ با بیش از ۱۲ فیلم روی پرده، به یکی از رکوردداران حضور در سینمای ایران بدل شده است. او در ژانرهای متنوع از کمدی تا درام اجتماعی امتحان خود را پس داده و با گیشه موفق، نشان داده مخاطب گسترده‌ای دارد. اما هم‌زمان با این موفقیت‌ها، حاشیه‌ها نیز سایه‌ای سنگین بر مسیرش انداخته‌اند؛ از انتقاد به پرکاری گرفته تا حالا ماجرای ممنوع‌التصویری.

با وجود این، جمشیدی همچنان یکی از پرطرفدارترین چهره‌های سینما و نمایش خانگی است. تماشاگران، او را چه روی پرده ببینند چه در تبلیغات نه، انتخاب می‌کنند. شاید همین تناقض باعث شده این بازیگر بیش از همیشه خبرساز باشد؛ بازیگری که حتی در غیاب تصویرش هم دیده می‌شود.

آزاده صمدی؛ جسارت در انتخاب و جنجال در «سووشون»

ویدئوی رقص آزاده صمدی در نقش «سودابه هندی» در قسمت هشتم «سووشون» کافی بود تا نامش دوباره به ترند شبکه‌های اجتماعی بدل شود. کاراکتری کوتاه در رمان سیمین دانشور که صمدی با گریم متفاوت، لباس‌های هندی و حرکات حساب‌شده، توانست به نقش عمق ببخشد. نگاه‌ها، لبخندها و حرکات موزونش تصویری به‌یادماندنی از زنی ساخت که در رمان نماد وسوسه و بی‌ثباتی است. او نشان داد حتی در حضور کوتاه می‌تواند نقشی را ماندگار کند.

اما نکته‌ای که بیش از هر چیز به چشم آمد، نه قصه سریال بلکه تقلای آن برای حاشیه‌سازی بود. گویی از همان ابتدا در ذهن کارگردان این بوده که هر قسمت باید چیزی داشته باشد که خبرساز شود؛ چه بازیگران بدانند و چه خود گروه سازنده. «سووشون» در روایت، آن‌چنان دندان‌گیر و پرکشش عمل نکرد، اما در ساخت حاشیه موفق بود. وایرال شدن رقص آزاده صمدی نمونه روشن همین ماجراست؛ جایی که ویدئوهای حاشیه بیش از متن سریال دیده شدند و مخاطب پیدا کردند. هرچند «سووشون» در روایت داستان و جذب مخاطب چندان موفق نبوده، اما صمدی با جسارت انتخاب این نقش حاشیه‌ساز شد.

صمدی که در سال‌های اخیر با نقش‌های متنوعی از کمدی «خوب، بد، جلف» گرفته تا نقش جدی‌اش در «می‌خواهم زنده بمانم» و فیلم امسال «عزیز» که حتی در فهرست اولیه معرفی به اسکار ۲۰۲۶ قرار گرفت، نشان داده هر نقش را با دقت و جسارت انتخاب می‌کند. این بار نیز با نقشی که مرز میان جذابیت و حاشیه را باریک کرده، سووشون را؛ که در متن داستان موفقیت چندانی ندارد؛ در شبکه‌های اجتماعی زنده نگه داشت. آزاده صمدی بار دیگر ثابت کرد از آن دست بازیگرانی است که «انتخاب درست» را به «پرکاری» ترجیح می‌دهد؛ حتی اگر نتیجه‌اش حاشیه‌ای باشد که بیشتر از متن سریال دیده شود.

گوهر خیراندیش؛ ناگفته‌هایی از «بانو»

گوهر خیراندیش این هفته با گفت‌وگویی صادقانه درباره فیلم «بانو» داریوش مهرجویی دوباره خبرساز شد. ویدیویی که او در آن با بغض از خاطرات پشت صحنه گفت، در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست شد. خاطراتی که عشق بی‌پایان او به بازیگری را آشکار می‌کرد.

گوهر خیراندیش وقتی از تجربه حضورش در «بانو» می‌گوید، نه فقط خاطره‌ای شخصی را مرور می‌کند، بلکه درباره از یکی از مهم‌ترین فصل‌های سینمای ایران صحبت می‌کند. او معتقد است «بانو» هیچ‌گاه به ساده‌سازی مسائل تن نداد و تصویری بی‌پیرایه و واقعی از زندگی و روابط انسانی ارائه داد؛ نگاهی که باعث شد این فیلم حتی پس از سه دهه همچنان تازه و قابل تأمل باشد.

خیراندیش در روایتش از پشت صحنه، جزئیاتی شنیدنی را بازگو کرد: از لحظاتی که داریوش مهرجویی در میان فیلمبرداری نظر او را می‌پرسید، تا استقبال کارگردان از بداهه‌گویی‌هایش. برای او، گریم سنگین نقشی مانع نبود؛ برعکس، همیشه از تغییر چهره و تجربه نقش‌های دشوار استقبال کرده و خودش می‌گوید «دیوانه‌ی این گریم‌ها» بوده است. حتی در جایی که قرار بود آواز بخواند، با جسارت نظرش را مطرح کرده و آن‌قدر پافشاری کرده تا مهرجویی را قانع کند. همین تعامل و اعتماد متقابل میان بازیگر و کارگردان، به خلق صحنه‌هایی انجامید که هنوز در حافظه سینمایی مخاطبان زنده است.

او همچنین از نگاه فلسفی مهرجویی به «بانو» گفت؛ نگاهی که فیلم را از یک روایت ساده خانوادگی فراتر برد و آن را به اثری عمیق درباره حقیقت‌های کمتر دیده‌شده تبدیل کرد. حقیقت‌هایی که شاید همین صداقت‌شان دلیلی شد برای سانسور و توقیف طولانی فیلم. «بانو» یازده سال پشت درهای اکران ماند، اما همین غیبت، بر ارزش و ماندگاری‌اش افزود.

این بازیگر باسابقه که نزدیک به شش دهه در سینما، تئاتر و تلویزیون حضور داشته، همچنان در آثار تازه درخشیده است. از «زیر خاکی» گرفته تا «ازازیل» در شبکه نمایش خانگی، حضور او برای هر گروه سازنده یک امتیاز است. خیراندیش نشان داده نه‌تنها گذشته‌ای درخشان دارد، بلکه هنوز هم می‌تواند کنار بازیگران جوان بدرخشد.

این گفت‌وگو فقط مرور خاطرات نبود؛ یادآوری جایگاه بازیگری که با صداقت و عشق، بخش مهمی از تاریخ سینمای ایران را رقم زده است. گوهر خیراندیش همچنان همان بانوی توانمند و صمیمی سینمای ایران است که حضورش هم خاطره می‌سازد و هم آینده.

رسول صدرعاملی؛ کارگردانی که پشت جوان‌ها ایستاده است

رسول صدرعاملی این هفته با دو گفت‌وگو دوباره خبرساز شد. یکی درباره فیلم «ناتور دشت» محمدرضا خردمندان که او با تحسین آن، تماشاگران را به دیدنش ترغیب کرد؛ و دیگری در برنامه «ساطور» با منصور ضابطیان که خاطرات ورودش از روزنامه‌نگاری به سینما و دشواری‌های ساخت فیلم‌های اجتماعی را بازگو کرد.

صدرعاملی درباره «ناتور دشت» گفت: «فیلمی است که حتی یک پلان معمولی ندارد و برای همه صحنه‌ها زحمت کشیده شده است.» حمایتی که از زبان او ؛کارگردان «من ترانه ۱۵ سال دارم» و «دختری با کفش‌های کتانی» ؛ وزنی دوچندان پیدا می‌کند و می‌تواند برای یک فیلم جوان نقطه عطف باشد. او پیش‌تر هم در برابر توقیف و فشارها از آثار اجتماعی دفاع کرده و نشان داده که نه‌تنها فیلمساز، بلکه حامی نسل تازه سینماست.

حمایت رسول صدرعاملی از سینمای جوان و اجتماعی فقط به «ناتوردشت» ختم نمی‌شود. او سال‌هاست در بزنگاه‌های حساس کنار فیلمسازان تازه‌نفس ایستاده و بارها صدای آنها شده است. چندی پیش، وقتی زمزمه‌هایی از نیمه‌کاره رها شدن اکران فیلم «پیرپسر» شنیده شد، صدرعاملی در یک استوری نوشت: «پیرپسر و فیلم‌های اجتماعی و مطرح سینمای ایران و خالقان آثار ارزشمند فرهنگی، هنری و سینمایی، حذف شدنی نیستند».

صدرعاملی این هفته در گفت‌وگویش با ضابطیان، از دشواری‌های دهه‌های گذشته گفت؛ از سانسور تا چالش‌های ساختن فیلم عاشقانه در فضایی بسته. او با آرامش و صراحت، مسیری را روایت کرد که برای نسل تازه می‌تواند درس صبر و پشتکار باشد.

کارگردان آثاری چون «دختری با کفش‌های کتانی» و «من ترانه ۱۵ سال دارم»، این روزها با فیلم «زیبا صدایم کن» در سینما حضور دارد. اما مهم‌تر از آثار خودش، جایگاهی است که برای فیلمسازان دارد. هر حمایتش دلگرمی برای فیلمسازان جوان است و هر گفت‌وگویش کلاس درسی برای علاقه‌مندان سینما. او همچنان یکی از ستون‌های سینمای اجتماعی ایران است؛ فیلمسازی که هم خاطره می‌سازد و هم امید.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار