جوان آنلاین: منطقه ۱۴، واقع در جنوب شرق تهران و با جمعیتی نزدیک به نیم میلیون نفر، ترکیبی از محلههای قدیمی و جدید است که با چالشهای متعددی دستوپنجه نرم میکند. این منطقه که به دلیل وجود مراکز نظامی در جنگ اخیر، هدف حملات قرار گرفت، علاوه بر آسیبهای مادی، تجربهای از اضطراب و نگرانی اجتماعی را پشت سر گذاشت. امیر شهرابی فراهانی، شهردار منطقه که خود ساکن این محله است در گفتوگو با «جوان»، تصویری از مشکلات و فرصتها را ارائه میکند؛ از کمبود زیرساختهای فرهنگی تا دشواریهای اجرایی و ناهماهنگیهای محلی. او بر نقش مهم مشارکت مردم و ضرورت همبستگی در شرایط بحران تأکید دارد و میگوید در تلاش است تا حتی با وجود مواجهه با بحران و محدودیتها، کیفیت زندگی در این منطقه را بهبود بخشد.
با توجه به جنگ اخیر، منطقه ۱۴ به واسطه موقعیت خاصی که دارد، آسیبپذیری بیشتری را تجربه کرد. شما برای کاهش اضطراب اجتماعی، افزایش تابآوری مردم و بازسازی چه اقداماتی انجام دادید؟
همانطور که میدانید شرایط جنگ، منطقه ما را هم بینصیب نگذاشت. منطقه ۱۴ بهدلیل استقرار برخی مجموعههای نظامی، عملاً درگیر شد. خوشبختانه در این جنگ ۱۲ روزه بخشهای مسکونی منطقه آسیب جدی ندیدند و این خودش جای شکر دارد، اما مجموعههای نظامی ما هدف حمله قرار گرفتند و متأسفانه شهیدانی هم تقدیم شد.
در بعد اجتماعی، ما با همافزایی بین نهادهایی مانند مساجد، بسیج، سپاه و شهرداری، اقدامات هماهنگی را انجام دادیم. پایگاههای مردمی و مساجد به صورت ۲۴ ساعته فعال شدند و ایستهای بازرسی با همکاری نهادهای امنیتی و پشتیبانی شهرداری شکل گرفت. ستاد مدیریت بحران منطقه نیز بلافاصله وارد عمل شد تا آمادگی لازم برای مواجهه با شرایط اضطراری را فراهم کند. در مواردی که مجموعهها یا منازل بهواسطه موج انفجار آسیبدیده بودند، تیمهای شهرداری بیدرنگ برای آواربرداری، امدادرسانی و حتی پوشش خسارت وارد میدان شدند. ما فقط ناظر نبودیم؛ نیروهای شهرداری خودشان پای کار بودند و وارد عملیات اجرایی شدند. مثلاً خانههایی که شیشههایشان شکسته بود یا آسیب غیرمستقیم دیدهبودند، توسط تیمهای ما شناسایی شد و تلاش کردیم با برنامهریزی مشخص، هزینهها را جبران کنیم.
در این مدت شهرداری تهران و بهویژه نیروهای مناطق، نشان دادند که جزو سازمانهای پایکار هستند. در حالی که تهران خلوت شدهبود و بسیاری به شهرهای دیگر رفته بودند تا شرایط تردد تسهیل شود، همکاران من ماندند و ایستادند. این اتفاق نشان داد که در شرایط بحرانی، شهرداری تهران میتواند نقش مؤثری در خدمترسانی ایفا کند.
بعد از جنگ هم مسئولیتهایی مثل اسکان اضطراری، تأمین نیازهای اولیه آسیبدیدگان و حتی روحیهبخشی به مردم از طریق برنامههای فرهنگی، تبلیغاتی و محیطی به عهده شهرداری گذاشته شد. از برپایی ایستگاههای صلواتی تا فضاسازیهایی که به بازگرداندن آرامش به مردم کمک میکرد. به نظر من، این جنگ یک سند افتخار برای عملکرد شهرداری تهران بود، (با تمام محدودیتها و چالشهایی که داشتیم).
اگر قرار باشد در منطقه ۱۴ یک تغییر اساسی ایجاد شود، از نگاه شما مهمترین اولویت چیست؟
بهنظرم اول باید با خودمان صادق باشیم. واقعیت این است که ما در حوزه نگهداشت شهری کاستیهایی داریم. ساختوساز یک بخش ماجراست، اما نگهداشتن آنچه ساختهایم، موضوعی متفاوت است که بسیار اهمیت دارد. در منطقه ۱۴ تلاش میکنیم این فاصله را جبران کنیم و به سطح استاندارد برسیم.
در کنار این موضوع، کمبودهایی در زیرساختهای فرهنگی، ورزشی و خدماتی هم داریم. ما برای جبران این خلأها پروژههایی را تعریف کردهایم؛ مثلاً نیاز به مخازن آب، تصفیهخانه، ایستگاه آتشنشانی و فضاهای فرهنگیورزشی وجود دارد که هم خدماترسانی را بهبود میبخشد و هم کیفیت زندگی مردم را بالا میبرد.
یکی از تلاشهای ما این بوده که چهره منطقه را هم در بعد فرهنگی و هم در زمینه زیباسازی تغییر بدهیم. از نصب المانهایی با موضوع شهدا، مثل تندیس حاج قاسم، گرفته تا کارهای محیطی که بتواند به ارتقای روحیه و هویت محلهای مردم کمک کند.
یک موضوع دیگر که همیشه مطرح است، تفاوت سطح بودجه بین مناطق شمالی و جنوبی شهر است. معمولاً منطقههای شمالی تا چهار برابر مناطق پایینتر، بودجه میگیرند، که دلایلی مثل تراکم جمعیت یا وضعیت جغرافیایی دارد، اما ما سعی کردیم این معادله را کمی به نفع منطقه ۱۴ تغییر بدهیم.
برای نمونه، منطقه ۱۴ در سال ۱۴۰۲ فقط ۳۷۰ میلیارد تومان پروژه عمرانی داشت، اما سال گذشته ما این عدد را به هزارو۷۰ میلیارد تومان رساندیم. امسال هم برنامهمان این است که باز هم بیشتر کار کنیم. این نگاه یعنی ما منطقه ۱۴ را منطقهای عقبمانده نمیبینیم، بلکه منطقهای میدانیم که باید به آن رسید. وقتی به عنوان یک شهروند در کف خیابان قدم میزنم، متوجه میشوم که خیابانها، پیادهروها و فضای شهری نیاز به اصلاح و رسیدگی دارند. من به عنوان شهروند منطقه ۱۴ و نه شهردار آن، دغدغهها، گلایهها و امیدهای مردم برایم کاملاً ملموس است. تلاش میکنم نه بهعنوان کسی که خودش در همین منطقه زندگی میکند، برای بهتر شدن شرایط قدم بردارم.
میدانید که بخش به بخش این منطقه تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارد؛ انگار از یک خیابان به خیابان دیگر، وضعیت منطقه به طور کلی عوض میشود. حال شما برای این شکاف و تفاوتهایی که داخل منطقه ۱۴ وجود دارد، چه کار کردید و چه برنامههایی دارید؟
ما در منطقه ۱۴، شش ناحیه داریم. ناحیه ۶ که بیشتر حریم نظامی است و طبیعتاً کارهای خاص خودش را دارد. اما نواحی ۱، ۲ و ۴، به نوعی محلات فشردهتر و ضعیفتر منطقه هستند. نواحی ۳ و ۵ وضعیت بهتری دارند و از نظر بافت شهری استانداردترند. حجم عمده عملیات عمرانی ما روی همین نواحی ۱، ۲ و ۴ متمرکز شدهاست؛ یعنی وقتی پیمانکاران و حجم کارهای اجرایی را مقایسه میکنید، میبینید که تفاوت چشمگیری وجود دارد. ما تلاش میکنیم تغییرات چشمگیری در ساختار محلات قدیمی ایجاد کنیم؛ جاهایی که عبور خودرو سخت است، کوچهها باریک و دسترسیها محدود.
همزمان، انرژی زیادی هم روی مناطق شرق منطقه یعنی نواحی ۳ و ۵ گذاشتیم که بعد از انقلاب شکل گرفتهاند و بافت بهتری دارند. هدف اصلی ما این است که کیفیت زندگی در نواحی ضعیفتر را تا حد امکان به سطح نواحی بهتر برسانیم. البته این به معنی نادیده گرفتن محلات قویتر نیست؛ در آنها هم کار میکنیم و مردم تغییرات را حس میکنند.
اما نکتهای که وجود دارد، حجم کار بسیار بالاست و همهچیز یکباره ممکن نیست. ما عملاً داریم لکهلکه مشکلات را در منطقه حل میکنیم، در عین حال سعی میکنیم که به شکل پکیجی و منسجم به مسائل محلات بپردازیم، یعنی تمام نیازهای محلههای مختلف را شناسایی و رفع کنیم. این کار هم طبیعتاً هزینهبر و پیچیده است.
در صحبتهایتان به کمبودهای فرهنگی و تفریحی اشاره کردید. با توجه به فضای برجنشینی و آپارتماننشینی گسترده در منطقه، کمبود فضاهای بازی و تفریحی برای کودکان بسیار مشهود است و این موضوع نه فقط امروز، که به آینده آنها نیز آسیب میزند. آیا برای این خلأها، مخصوصاً در مناطق مشکلدار و قدیمی، برنامهای دارید که سرعت اجرای آن بالاتر برود؟
اگر بخواهم به صورت اجرایی و دقیق صحبت کنم، بخش مهمی از مشکل ما زمین است. ما دو محله داریم که اصلاً پارک ندارند و پیگیر خرید زمین و احداث پارک هستیم، ولی پیدا کردن زمین مناسب و بزرگ کار بسیار سختی است. مثلاً در محله جوادی، من بیش از یک سال دنبال خرید یک باغ بودم، به فروشنده هم گفتم پولش را میدهیم، اما به هر دلیلی امکان خرید فراهم نشده.
به طور کلی، وقتی میخواهیم پارک بزرگی مثلاً سه تا چهار هزار متر مربعی ایجاد کنیم، با مشکل زمین مواجهیم. زمینهایی که مناسب این کار باشند، بسیار محدود هستند. این یکی از محدودیتهای اصلی ماست. در نواحی قدیمیتر، مثل نواحی یک، دو و چهار، این مسئله به شدت محسوس است و کار کردن در این مناطق بسیار دشوارتر از نواحی سه و پنج است که فضای باز و پارکهای بیشتری دارند. مثلاً همین چند روز پیش در محله خیابان کرمان زمین بازی شناسایی کردم، ولی با وجود فضای مناسب، اهالی مخالفت کردند و میگویند این فضا تبدیل به پاتوق میشود و مزاحمت ایجاد میکند! این چالشها زیاد است؛ حتی ما وقتی در یکی از پارکها میخواستیم زمین چمن نصب کنیم، با جمعآوری تومار و اعتراض مردم روبهرو شدیم و مجبور شدیم کار را متوقف کنیم.
گاهی انگیزه داریم و پروژه را شروع میکنیم، اما مردم محله مانع میشوند. این معادله عجیبی است؛ انتظار داریم مردم درخواست کنند فضای بازی ایجاد شود، اما وقتی ما میرویم دنبال اجرای آن، گاهی مخالفت میکنند.
نمونه دیگرش زمین بسکتبال بود که سبدهایش را کنده بودند تا بساط بازی جمع شود!
اینها مشکلات واقعی ماست و در عین حال به جرئت میگویم که تیم ما انگیزه بالایی دارد.
یکی از برنامههای مهم ایجاد زمینهای بازی و فضای ورزشی برای کودکان است. امسال چند زمین چمن و آسفالت راهاندازی کردیم و چند پروژه دیگر هم در دست اقدام داریم، ولی در مسیر اجرا بارها با موانع و مخالفتهای محلی مواجه شدهایم.
بیشترین شکایت مردم در منطقه ۱۴ درباره چه موضوعی است؟ برای رسیدگی به این مسائل چه اقداماتی انجام دادهاید؟
نسبت به سایر پیامهایی که در سامانه ۱۳۷ ثبت میشود، شکایت درباره نظافت کوچهها و معابر بیشتر به چشم میآید. بعد از آن مسائل ترافیکی و فضای سبز مثل آبیاری و خشکشدن درختان مطرح است. از طرفی ما پروژههای عمرانی زیادی داریم، ولی همین خدمات عمرانی گاهی خودش باعث ناراحتی مردم میشود.
این نکته را هم باید بگویم که وضعیت نظافت نسبت به گذشته بهتر شده و تعداد شکایات تقریباً نصف شدهاست. ما قبلاً دومین منطقه پرشکایت تهران بودیم، الان به رتبه دهم رسیدیم. البته مشکلات پیمانکاری همیشه وجود دارد؛ پیمانکاران معمولاً دنبال فرار از وظایفشان هستند و ما به عنوان ناظر باید تلاش کنیم آنها را سر خط بیاوریم، اما واقعیت این است که مشکلات اجرایی و کارگری در تهران طبیعی است و امیدواریم هرچه زودتر این مسائل بهتر شود.
مشارکت مردم در تصمیمگیریهای شهری و اداره امور چطور است؟ غیر از سامانه ۱۳۷ چه سازوکاری برای شنیدن صدای شهروندان دارید؟
من همیشه اعتقاد دارم اگر قرار باشد بار شهرداری سبکتر و شرایط شهر بهتر شود، مشارکت مردم ضروری است، اما متأسفانه در دهههای اخیر، فرهنگ مشارکت مردم کاهش یافتهاست. پیشتر مردم خودشان جلوی در خانهشان را آب و جارو میکردند؛ امروز این رفتار تقریباً از بین رفتهاست.
البته جمعیت تهران بسیار زیاد شده و قابل مقایسه با ۲۰سال پیش نیست، ولی میبینیم که مشارکت مردم کمتر شده و بیشتر به انتظار از شهرداری تبدیل شدهاست؛ یعنی آنها فقط توقع دارند و کمتر دیده میشود که بخواهند در مدیریت شهری کمکی کنند.
وقتی یک ناحیه مثل ناحیه ۱۴ حدود ۱۷۰ هزار نفر جمعیت دارد، بدون همکاری مردم کار سخت میشود؛ مثلاً اگر مردم ساعت زبالهریزی و رعایت نظافت را رعایت نکنند، مدیریت بسیار دشوار خواهدبود.
حتی از نظر مصرف انرژی، آب و منابع هم مشارکت مردم خیلی مهم است و میتواند مشکلات را تا حد زیادی کاهش دهد. ما در فرهنگسازی و ترغیب مردم برای مشارکت باید تلاش بیشتری کنیم و این موضوع را جدیتر بگیریم. در این راستا، برای ارتباط با مردم ابزارهای متنوعی در نظر گرفتیم؛ ملاقاتهای هفتگی در مساجد، طرح شهروند خبرنگار که مردم میتوانند عکس و فیلم مشکلات را ارسال کنند، بازدیدهای میدانی که داشتهام، همه اینها باعثشده نظرات و پیشنهادات ساکنان منطقه به سهولت به دستمان برسد که همه در بهبود وضعیت مؤثر است.
ما حتی نشریه محلی گلخانه را راهاندازی کردیم که ماهانه منتشر میشود و اخبار منطقه را به مردم میرساند. رادیو «استودیو ۱۴» هم هر هفته چهارشنبهها پادکستهای محلی منتشر میکند. تلاش ما این است که با همه روشهای ممکن، ارتباط مؤثر با مردم داشته باشیم.
در پایان، چه نکته مهمی هست که میخواهید شهروندان بدانند یا به آن توجه کنند؟
همه این صحبتها و جمعبندیشان به روشنی نشان میدهد که فرهنگسازی موضوع بسیار مهمی است که باید بدان توجه شود. میبینید که در آموزش و پرورش هم تلاشهای زیادی برای فرهنگسازی انجام میشود و همواره محل بحث است، چراکه این موضوع دامنه وسیعی دارد؛ و در پایان، من به شهروندان منطقه ۱۴ نوید میدهم که همه تلاشمان را میکنیم کیفیت زندگی در این منطقه را ارتقا دهیم و شرایط بهتر و بهتری برایشان فراهم کنیم. امیدوارم همه ما با همکاری و مسئولیتپذیری یکدیگر، دست به دست هم دهیم تا منطقهمان را به جای بهتری تبدیل کنیم.