جوان آنلاین: اگرچه مطالبه هزینه کرد دقیق و هدفمند بودجههای فرهنگی در کشور از سوی دلسوزان موضوعی به جا و قابل دفاع است، اما نباید از این مسئله غافل شد که دشمن از هر فرصتی برای زدن پایههای دینی و اسالتهای فرهنگی به بهانه زیاد بودن بودجههای فرهنگی سوءاستفاده میکند. مقایسه سرانه بودجههای فرهنگی در ایران در مقایسه با بسیاری از کشورهای غربی نشان میدهد، عدد بودجهای که اختصاص پیدا میکند نه تنها زیاد نیست بلکه میتوان ادعا کرد به نسبت از حجم کمی نیز برخوردار است. رشته توییت داوود مدرسیان در اینباره در نوع خود جالب توجه و تأمل است.
مجموع بودجه فرهنگی کشور زیر ۵درصد از بودجه عمومی است که باعنوان «فرهنگ، تربیت بدنی و گردشگری»، شامل فصول: «دین و مذهب»، «ورزش و تفریحات»، «فرهنگ و هنر»، «میراث فرهنگی»، «رسانه»، «گردشگری»، «صنایع دستی» و «تحقیق و توسعه در امور فرهنگ، تربیت بدنی و گردشگری» میشود.
یک مقایسه ساده
بودجه فرهنگ در ایران به نسبت کشورهای آلمان، امریکا، روسیه، ترکیه، ژاپن، چین و کره جنوبی در اکثر سالهای گذشته کمتر بوده و در شاخصهای «برابری قدرت خرید» و «سرانه بودجه فرهنگی برای هر ایرانی» خیلی سالها جزء «کشورهای با بودجه کم» و معدود سالها جزء «کشورهای با بودجه متوسط» بوده است. هرساله رسانههای جریان سکولاریسم در کشور، باهدف دینزدایی از عرصههای «سیاسی، اجتماعی و فرهنگ» با ردیف کردن بودجههای چند مرکز دینی، فرهنگی و تبلیغی با پروپاگاندای رسانهای سعی میکنند دولت و جامعه را تحت فشار قرار دهند تا سهم مراکز دینی و تبلیغی از بودجه را کمتر کنند.
بودجه فرهنگی باید افزایش یابد
ضمن انتقاد به عدم شفافیت کل بودجه و هزینهکردها و مطالبه شفافیت بودجه شرکتهای دولت و حاکمیتی و توزیع عادلانه بین همه استانها، مناطق و همه اقشار و نقد به ریختوپاشها- نه فقط عرصه فرهنگ که همه عرصهها-، اما معتقدم بودجه فرهنگی کشور باید افزایش پیدا کند. کشوری که سالانه بودجههای کلانی علیه فرهنگ و هویت او در مجالس امریکا و اروپا و اسرائیل مصوب میشود و سالانه درگیر «تهاجم فرهنگی» است چرا و با کدام دلیل نباید برای این عرصه هزینه کند؟
هجمه علیه بودجههای فرهنگی پشت پردههایی دارد
ریختوپاش متأسفانه در همهجای کشور دیده میشود و اینجا هم باید به صورت ساختاری و مصداقی دیده و نقد شود، اما هجمه علیه بودجه فرهنگی کشور (آن هم فقط مراکز دینی نه حوزههای گردشگری و تربیتبدنی) پشتپردههایی دارد.
ضمن اینکه حتی به صورت عددورقم، بودجه کل این مراکز و بنیادها، به اندازه مسئولیتهای اجتماعی صنایع (که در قوانین هم نیامده) نیست و دولت باید به سراغ اولویتهای اصلی برود.