کد خبر: 1314332
تاریخ انتشار: ۰۳ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۳:۲۰
خاموشی‌های بهار و تابستان ریشه در زمستان دارد
راهکار ۱۰ میلیارد دلاری ناترازی گاز و برق برای درک بحران برق باید به چند ماه قبل بازگردیم. بر اساس آمار‌های رسمی وزارت نفت، ایران در زمستان ۱۴۰۳ با کسری روزانه گاز به طور متوسط نزدیک به ۲۰۰ میلیون متر مکعب مواجه بود. این رقم معادل بلعیده شدن بیش از یک سوم کل گاز تولیدی کشور در فصل سرماست
زینب زرین

جوان آنلاین: نگرانی عمومی به سمت «ناترازی برق» و خاموشی‌های طاقت‌فرسای تابستان معطوف شده است، اما یک حقیقت کلیدی و تعیین‌کننده نادیده گرفته می‌شود. بحران برق امروز، به نوعی معلول بحرانی عمیق‌تر است که در زمستان‌ها نیز رخ می‌دهد؛ فاجعه ناترازی گاز. ریشه اصلی این مشکل در اتلاف عظیم گاز در بخش خانگی نهفته است؛ اتلافی که دومینووار، شبکه برق کشور را در تابستان فلج می‌کند. 

 ناترازی گاز؛ اپیدمی خاموش اقتصاد 

برای درک بحران برق باید به چند ماه قبل بازگردیم. بر اساس آمار‌های رسمی وزارت نفت، ایران در زمستان ۱۴۰۳ با کسری روزانه گاز به طور متوسط نزدیک به ۲۰۰ میلیون متر مکعب مواجه بود. این رقم معادل بلعیده شدن بیش از یک سوم کل گاز تولیدی کشور در فصل سرماست. این اعداد غول‌پیکر، تنها آمار نیستند، بلکه صورت‌حساب خسارت‌های کمرشکنی هستند که اقتصاد ملی پرداخت می‌کند:

جبران کسری با سوزاندن دلار: برای روشن نگه داشتن گرمایش خانه‌ها، دولت چاره‌ای جز قطع گاز نیروگاه‌ها و جایگزینی آن با سوخت‌های مایع گران‌قیمت و به‌شدت آلاینده مانند مازوت و گازوئیل ندارد. این سیاست اضطراری، یک عدم‌النفع مستقیم ۱۰ میلیارد دلاری در سال ۱۴۰۳ روی دست کشور گذاشت. این یعنی ما معادل کل بودجه عمرانی کشور را دود کرده و به هوا می‌فرستیم. 

فلج کردن صنعت و صادرات: در زمستان، چرخ صنعت فولاد و پتروشیمی از حرکت باز می‌ایستد. این توقف تولید حدود ۷ میلیارد دلار به درآمد‌های صادراتی کشور لطمه می‌زند. 

خیانت به نسل‌های آینده: فاجعه‌بارتر از همه، توقف تقریباً کامل پروژه حیاتی «تزریق گاز به میادین نفتی» است. این اقدام که برای استحصال نفت بسیار ضروری است، ثروتی به ارزش حدودی ۸۱۵ میلیارد دلار را از دسترس نسل‌های آینده خارج می‌کند. این بزرگ‌ترین تاراج بین‌نسلی است. 

چگونه بحران گاز به بحران برق می‌انجامد؟

پیوند این دو بحران، یک چرخه معیوب و ویرانگر است. وقتی در زمستان، نیروگاه‌های حرارتی (که ستون فقرات تولید برق کشور هستند) از سوخت اصلی خود محروم و مجبور به استفاده از سوخت جایگزین می‌شوند، دو اتفاق مرگبار رخ می‌دهد:

۱. استهلاک شدید و کاهش راندمان: کار کردن با سوخت‌های جایگزینی مثل مازوت به تجهیزات نیروگاه‌ها آسیب جدی وارد می‌کند و راندمان آنها را به شدت کاهش می‌دهد. 

۲. عدم امکان تعمیرات اساسی (اورهال): به دلیل نیاز مبرم شبکه به تولید برق حتی در زمستان، بسیاری از نیروگاه‌ها فرصت طلایی برای انجام تعمیرات و نگهداری دوره‌ای را از دست می‌دهند. 

نتیجه این دومینو، کاملاً قابل پیش‌بینی است: نیروگاه‌هایی که زمستان را با فرسودگی و بدون تعمیرات سپری کرده‌اند با تمام توان وارد فصل اوج مصرف تابستان می‌شوند. این نیروگاه‌های خسته و ناکارآمد، توان تولید برق پایدار را ندارند و با کوچک‌ترین افزایشی در تقاضا مانند فصل بهار از مدار خارج می‌شوند. طبق بررسی‌های کارشناسی میانگین راندمان نیروگاه‌های حرارتی با مصرف گاز تا ۱۲هزار ساعت است، اما با مصرف سوخت مایع به ۸هزار ساعت می‌رسد که منجر به قطعی برق در شرایط غیر اوج مصرف، چون فصل بهار می‌شود. این دقیقاً همان نقطه‌ای است که «ناترازی گاز» به «ناترازی برق» منجر می‌شود و خاموشی‌ها بر کشور سایه می‌افکنند. البته بماند که وابستگی به گاز و عدم اقدام برای کاهش این وابستگی در طول سالیان، خود نیز به ناترازی برق منجر شده است. این در حالی است که فقط با گسترش صفحات خورشیدی فعال این مشکل مرتفع خواهد شد. 

آدرس غلط «افزایش تولید» در مقابل راه‌حل هوشمندانه

راهکار رایج، اما غلط، تمرکز بر «افزایش تولید گاز» است. این راهکار به سه دلیل محکوم به شکست است: بسیار گران (نیازمند میلیارد‌ها دلار سرمایه)، بسیار زمانبر (چندین سال تا بهره‌برداری) و کاملاً غیرمنطقی مانند پر کردن یک سطل سوراخ. 

تحلیل داده‌ها نشان می‌دهد بخش خانگی با سهم حدود ۴۰ درصدی، بیشترین میزان تقاضای گاز را در فصول سرد سال به خود اختصاص داده است. برخلاف تصور عمومی، مشکل اصلی نه در دهک‌های مرفه، بلکه در تجهیزات گرمایشی فرسوده و غیراستاندارد و نبود عایق‌بندی در عموم ساختمان‌هاست. 
 طرح کارور انرژی (ESCO)؛ راهکار برون رفت از مشکل ناترازی گاز

این طرح یک مدل برد- برد برای همه است:

شرکت‌های خصوصی (کارورها) با سرمایه خود، اقدام به تعویض بخاری‌ها، آبگرمکن‌ها و پنجره و عایق‌بندی منازل مردم می‌کنند. 

مصرف گاز آن خانوار به شکل پایدار کاهش می‌یابد. 

دولت به جای پرداخت پول، معادل ارزش همان گازی را که صرفه‌جویی شده برای مدتی مشخص به آن شرکت خصوصی پرداخت می‌کند. 

مزایای این طرح:

هیچ باری بر بودجه دولت تحمیل نمی‌شود. 

هیچ تنش اجتماعی ناشی از افزایش قیمت ندارد. 

صرفه‌جویی پایدار است، نه موقتی. 

یک بازار جدید و جذاب برای بخش خصوصی ایجاد می‌کند. 

با حل بحران گاز به رفع ناترازی برق نیز کمک می‌کند. 

ایران امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند یک تغییر فکری است؛ عبور از تفکر پرهزینه «افزایش تولید» و حرکت به سوی راهکار هوشمندانه، سریع و اقتصادی «بهینه‌سازی مصرف گاز» از طریق «طرح کارور انرژی». اجرای این طرح نه تنها از هدررفت سالانه حدود ۱۶میلیارد دلار جلوگیری می‌کند، بلکه می‌تواند به کابوس تکراری خاموشی‌های تابستان نیز برای همیشه پایان دهد. کلید روشنایی تابستان در بهینه‌سازی گرمایش زمستان نهفته است.

برچسب ها: ناترازی ، اقتصاد ، برق
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار