جوان آنلاین: دومین نشست برنامه «سینمای ایران برای وطن» با نمایش نسخه مرمت شده «شیرسنگی»، یکشنبه پنجم مردادماه با حضور مسعود جعفریجوزانی و علیرضا شجاعنوری و با اجرای حمیدرضا مدقق در موزه سینما برگزار شد.
به گزارش «جوان»، مسعود جعفریجوزانی با بیان اینکه «شیر سنگی» محصول جنگ است، گفت: در آن زمان، جنگ ایران و عراق بود و من دو فیلم «شیرسنگی» و «در مسیر تندباد» را ساختم و اگر توجه کرده باشید فیلمهایم بیشتر درباره ابعاد جنگ است تا خود جنگ.
وی ادامه داد: وقتی بیگانه به خاک آدم میآید، تحقیرآمیزترین اتفاق ممکن است و هر کسی جز این چیزی بگوید دروغ است. مردم در جنگ ایران و عراق دلاورانه و با دست خالی جنگیدند؛ در حدی که جیپ جنگی را هل میدادند تا روشن شود و این در شرایطی بود که دشمن کاملاً مسلح بود. جعفریجوزانی با بیان اینکه کسانی که تفنگ در دست میگیرند باید حرمت تفنگ را هم یاد بگیرند و بدانند که نباید هر جایی تفنگ کشید، بیان داشت: من معتقدم تفنگ حرمت دارد و ملت ما حرمت تفنگ را نگه داشتند. آدم باید خیلی بیانصاف باشد که این تلاشها و رشادتها را فراموش کند. باور من این است که هیچ اجنبی مانند رژیم صهیونیستی در طول تاریخ نبوده که بچههای مردم را تا این حد فجیع بکشد و مردم را گرسنه نگه دارد تا بمیرند. وی خاطرنشان کرد: در «شیرسنگی» برخورد سنت و مدرنیته را داشتیم و از طرفی هم با عدم آگاهی از مدرنتیه مواجه بودیم. برخورد این دو نگرش با هم چیزی جز جنگ نیست و در این فیلم نیز نامدارخان این جنگ را برنده میشود، اما خودش میداند که باید به گذشتهاش احترام بگذارد. جعفریجوزانی با بیان اینکه دلش برای گذشتهها تنگ میشود، خاطرنشان کرد: آدمها در گذشته واقعاً هنرمند بودند و مانند امروز کاسبکار نبودند. برخی از بچهها که آن دوران کار میکردند بسیار بااخلاقتر و منظمتر بودند و همهجوره با پروژه همکاری میکردند. ما برای ساخت این فیلم در سیاهچادر زندگی میکردیم و گاهی رتیل وارد چادرها میشد، اما تمام عشق ما این بود که کار را به سرانجام برسانیم و حتی یک نفر هم نسبت به شرایط اعتراض نمیکرد. وی ادامه داد: در دهه ۶۰ انقلاب هنوز نو بود و ما واقعاً میخواستیم فرهنگ را به جهان نشان دهیم، اما دیگر این همبستگی این روزها پیدا نمیشود. جعفریجوزانی با اشاره به خردهفرهنگ عشایر در فیلم گفت: عشایر ستون فقرات ملت ایران هستند و در طول تاریخ هرگز به این مملکت خیانت نکرده و همواره ظلمستیز بودهاند. در زمان جنگ نیز خطشکنهای جبهه بچههای بختیاری بودند و فقط با نان و خرما به دل خط میزدند. من تا پنج سالگی میان عشایر بزرگ شدم و خاطرات آنها همواره در ذهنم مانده است و در فیلمهایم نیز از این تجربیات استفاده کردهام. وی با بیان اینکه جنگ اجتنابناپذیر است، بیان داشت: جنگ را نمیتوان در ابعاد یک کشور نشان داد، اما آن را در قالب یک ایل به راحتی میتوان نشان داد. «شیرسنگی» صرفاً یک فیلم قومنگارانه نیست، بلکه تقابل سنت و مدرنتیه و برخورد با تغییرات است. جعفریجوزانی درباره زبان فیلم نیز گفت: اگر میخواستیم بهطور کلی به زبان لری صحبت کنیم باید برای فیلم زیرنویس فارسی میگذاشتیم، به همین دلیل سعی کردیم آهنگ زبان محلی را حفظ کنیم و مجبور به استفاده از زیرنویس نشویم. هنگام نوشتن فیلمنامه نیز به این اتفاق توجه داشتیم و با زندهیاد عزتالله انتظامی و علی نصیریان و سایر بازیگران تمرین میکردیم و هر کلمهای را که برایشان سخت بود، تغییر میدادیم تا به راحتی بیان کنند. وی افزود: افرادی مانند علی نصیریان، عزتالله انتظامی و شجاعنوری عاشق سینما بودند و هرگز درباره دستمزدشان چیزی نمیگفتند. حتی وقتی هنگام ساخت فیلم به مشکل مالی شدیدی برخوردیم، انتظامی و نصیریان پیش من آمدند و پیشنهاد دادند یکی از آنها خانهاش را بفروشد و به فیلم کمک کند و هر دو در یک خانه زندگی کنند. یادم میآید اکبر عبدی برای فیلم «ناصرالدین شاه آکتور سینما» که من تهیهکننده فیلم بودم، سفید امضا کرد و رفت و هیچ مبلغی را به من نگفت..