جوان آنلاین: کانال تلگرامی اندیشکده تهران مطلبی با عنوان طرح چین برای ترامپ و پس از ترامپ منتشر کرد:
در مذاکرات ۹ تا ۱۰ ژوئن ۲۰۲۵ در لندن، چین و آمریکا بر چارچوب توافق تجاری اصولی توافق کردند که براساس گفتوگوهای قبلی و تماس رهبران در ۵ ژوئن شکل گرفت. طبق این چارچوب، چین درخواستهای مجاز کنترل صادرات را بررسی و تصویب خواهد کرد و آمریکا برخی محدودیتهای تجاری علیه چین را لغو خواهد کرد.
این تحولات نشان میدهد که رقابت تجاری دو کشور از جنگ تعرفهای (که در آمریکا اجماع ندارد) به جنگ زنجیره تأمین و فناوری (که کنترل صادرات فناوری حمایت سیاسی گسترده دارد) تغییر یافته است. پایان مذاکرات لندن، آغاز مرحلهای جدید از همکاری مشروط در دوره دوم ترامپ به شمار میرود.
جنگ تعرفهای ترامپ علیه چین: فاقد اجماع سیاسی در ایالات متحده
جنگ تعرفهای ترامپ علیه چین در آمریکا اجماع سیاسی نداشت و با اهداف متناقضی مانند کاهش کسری تجاری، بازگرداندن تولید و چانهزنی دنبال شد. اجرای ناپایدار و آشفته این سیاستها موجب نارضایتی مصرفکنندگان و شرکتها شد و بازارها واکنش منفی نشان دادند؛ شاخص S&P ۵۰۰ حدود ۱۹٪ سقوط کرد و در آوریل ۲۰۲۵ به پایینترین سطح سال رسید. در نهایت، افزایش نرخ بهره و فشار بازارها ترامپ را مجبور به عقبنشینی از تعرفههای جدید کرد.
چهار نکته کلیدی درباره آینده جنگ تجاری:
تعرفههای ترامپ فاقد حمایت سیاسی و عمومی پایدار در آمریکا هستند.
بازارها این تعرفهها را فعلاً قابل تحمل میدانند و تورم یا رکود شدید دیده نمیشود.
نخبگان سیاسی و اقتصادی معتقدند تعرفهها تا حدی اهداف فشار بر چین و تعدیل زنجیره تأمین را محقق کردهاند.
الگوی «TACO» (ترامپ همیشه عقبنشینی میکند) در بازار تثبیت شده و تهدیدهای تعرفهای او دیگر چندان جدی گرفته نمیشوند.
رقابت آمریکا و چین از جنگ تعرفهای به جنگ فناوری با حمایت دوحزبی تبدیل شده است. دولت بایدن با تمرکز بر کنترل صادرات فناوریهای حساس، راهبرد «جداسازی راهبردی» را اجرا میکرد تا برتری فناورانه آمریکا حفظ شود. این راهبرد شامل جلوگیری از انتقال فناوری و تحریم شرکتهای چینی بود. در سال ۲۰۲۵، ممنوعیتهای مهمی در حوزه نرمافزار، موتور هواپیما و مواد شیمیایی اعمال شده است. این اقدامات با هدف حفظ امنیت ملی، حتی به قیمت زیان برخی شرکتهای آمریکایی، دنبال میشوند.
رقابت چین و آمریکا از جنگ تعرفهای به نبردی فناوریمحور با اهداف روشن و پشتیبانی گسترده تغییر یافته است. آمریکا با کنترل صادرات فناوریهای پیشرفته و چین با محدودیت صادرات عناصر نادر، از نقاط گلوگاهی یکدیگر برای اعمال فشار استفاده میکنند. توافق اخیر دو کشور برای کاهش موانع تجاری، موقتی و نشانهای از آغاز «زنجیره تأمین سلاحسازیشده» است. بازگشت ترامپ با تمرکز بر تعرفهها و رویکرد معاملاتیاش، فرصتی کوتاهمدت برای چین فراهم کرده تا راهبرد خود را بازتنظیم کند.
فرصت استراتژیک چین: پنجرهای حیاتی برای مبادله زمان با فضا
بازگشت ترامپ به قدرت، هرچند بر پیچیدگی روابط آمریکا و چین افزوده، اما بهدلیل ویژگیهای خاص شخصیتیاش، یک فرصت راهبردی موقت برای چین ایجاد کرده است. تمرکز ترامپ بر تعرفهها بهجای فناوری و امنیت باعث شده چین بتواند در قالب مذاکرات تجاری، برای کسب امتیاز در حوزه فناوری فشار وارد کند. از آنجا که ترامپ بهشدت معاملاتی، کوتاهنگر و بیعلاقه به مفاهیم راهبردی است، امکان توافقات موضوعمحور میان دوکشور افزایش یافته و انسجام سیاست بلندمدت ضدچینی آمریکا نیز دچار اختلال شده است.
همین امر به چین زمان و فضای لازم برای بازتنظیم موقعیت راهبردی خود داده است. با این حال، چین بایددرک روشنی از مسیر واقعی سیاست آمریکا داشته باشد: ترامپ یک استثناست و پس از خروج او، سیاست فشار فناوریمحور با حمایت قوی دوحزبی ادامه خواهد یافت. از همین رو، چین باید اقدامات متقابل هوشمندانهتری اتخاذ کند از جمله تقویت نظام کنترل صادرات منابع حیاتی مانند عناصر نادر خاکی، یافتن اهرمهای فشار جدید در حوزههای فناوری نوظهور وتسریع نوآوری بومی در فناوریهایی، چون نیمهرسانا، موتورهای هواپیما و مواد پیشرفته.
در نهایت، چین باید به فوریت لحظه و موقتیبودن این «پنجره راهبردی» آگاه باشد و با اجرای قاطعانه یک راهبرد فناورانه و امنیتی، در این رقابت بلندمدت جایگاه برتری را تثبیت کند. تجربه تاریخی نشان داده که قدرتهای بزرگ از طریق بهرهبرداری هوشمندانه از چنین فرصتهایی به برتری دست یافتهاند. اکنون نیز چنین فرصتی، هرچند گذرا، پیش روی چین قرار دارد.